کد خبر: ۲۳۶۵۱
تاریخ انتشار: ۱۹:۳۵ - ۱۱ بهمن ۱۳۹۰

چگونه توقیفی ها از ممیزان عبور کردند؟!

در دو قسمت نخست به بررسی آماری و محتوایی فیلم‌هایی پرداختیم که در سی سال گذشته مشمول ممیزی و توقیف شده‌اند. در کنار این فیلم‌ها بوده‌اند فیلم‌های قابل ملاحظه‌ای که علی‌رغم داشتن خطوط قرمز، موفق شدند از مانع ممیزی عبور کنند و خود را به اکران برسانند.

 درباره این فیلم‌ها گفته می‌شود که عموما مسأله ممیزی چندانی نداشته‌اند و بیش‌ترین حساسیت درباره آن‌ها پس از اکران و انعکاس رسانه‌ای ایجاد شده است. اما اگر قرار بر بررسی محتوای این گونه فیلم‌ها باشد، نتیجه چیز دیگری خواهد بود. شاید بتوان ادعا کرد برخی این فیلم‌ها چنان مسأله‌دار و هنجارشکنانه بوده‌اند که تجربه تکرار آن امکان ناپذیر می‌نماید. این گزاره‌ها در مورد فیلم‌هایی است که پس از نمایش، حساسیت‌های مورد اشاره را برانگیخته و جامعه را متوجه ابعاد وسیع هنجارشکنی‌های خود نمودند. هر چند برخی از آن‌ها نیز بر خلاف حساسیت‌های مورد اشاره، از جهات و جنبه‌های متفاوت‌تری باعث تنش و حساسیت شدند.

 به‌عنوان مثال فیلم آژانس شیشه‌ای در همان نمایش جشنواره فجر، با توجه به فضای خاص آن دوره و کنایه‌هایی که فیلم به شعار جامعه مدنی و بحث توسعه سیاسی می‌زد، این حدس را تقویت می‌کرد که فیلم دچار ممیزی و توقیف خواهد شد؛ اما بر خلاف تصورات، اکران شد، هر چند بعد از اکران بحث‌ها و موضع‌گیری‌های زیادی را در جامعه ایجاد کرد. با این حال در بررسی این گونه فیلم‌ها به دلایل متنی آن‌ها نیز جهت فرار از ممیزی‌های رایج اشاره خواهیم کرد. تلاش می‌کنم این بحث را با همین بخش خاتمه دهم، اما معلوم نیست اتفاق‌های زمان بررسی این فیلم‌ها تا چه اندازه خاتمه بحث را اجازه دهد.

 از همین جا اعلام می‌کنم می‌توان این بحث را باز در یک قسمت دیگر و به بهانه بررسی موضوع کارگردان‌های توقیفی دنبال کرد. پس اگر موفق به خاتمه بحث نشدم، در قسمت بعد به بررسی مواضع و دیدگاه‌های فیلم‌سازانی خواهم پرداخت که فیلم‌های‌شان به نوعی دچار توقیف یا شبه توقیف شده‌اند. در این‌جا بحث را با محوریت مرور آثار مسأله‌دار اما به نمایش درآمده ادامه می‌دهم.

 آثاری که از خط قرمز گذشتند و توقیف نشدند

 1. اجاره نشین‌ها (داریوش مهرجویی):

رویه کمدی فیلم مهرجویی از علت‌های اصلی توقیف نشدن «اجاره‌نشین‌ها» بود زیرا درونمایه فیلم با آن منطق نماد محور ممیزان اول انقلاب، پتانسیل بالایی برای به مشکل خوردن داشت و همین جنس کمدی اثر سبب شد تا کسی حرف‌های سختگیرانه ممیزها را جدی نگیرد.

 یکی از مسائلی که قبل و بعد از انقلاب باعث توقیف برخی فیلم‌ها گردید، مسأله نماد‌سازی و توسل به سمبل‌ها و نشانه‌گذاری‌های کنایی و غیر‌مستقیم برای بیان مفاهیم واقعی یا انتزاعی بود. سفر سنگ مسعود کیمیایی در آخرین سال‌های رژیم شاه یکی از این نمونه‌ها بود که با موضوع رابطه رعیت و فئودال تلاش داشت کلیت جامعه ملتهب و برآشفته علیه رژیم را بازنمایی کند.نقطه کانونی فیلم، هر چند پرداختن به یکی از اصول انقلاب سفید شاه یعنی حذف فئودال‌ها از روستاها بود، اما متن فیلم به نوعی شمولیت این نگاه را متوجه کلیه مناسبات اجتماعی و سیاسی نموده بود. با این حال فیلم توانست به نمایش در آید.

 بعد از انقلاب نیز همین حساسیت به نوعی وجود داشت. بخصوص این حساسیت روی برخی فیلم‌سازان از جمله مهرجویی، بیضایی و... مضاعف بود. به این دلیل که این فیلم‌سازان بر اساس تجربه‌های قبلی‌شان اساسا نوع رویکردشان به موضوعات از پایه و اساس نمادین بود. آثار بیضایی به دلیل نگاه اسطوره شناسانه بر گزاره‌ها و نمادها تاکید تماتیک و هستی‌شناسانه دارد.

 مهرجویی اما به شکل واقع‌گرایانه‌تری از این نوع سینمای مشابهت سازانه و تاویل‌گر بهره می‌برد. جنبه‌های واقعی در فیلم‌های مهرجویی به مراتب زمینه‌های بیش‌تری برای بروز سوء تفاهم ایجاد می‌کند. فیلم‌های دایره مینا، پستچی، آقای هالو از مهرجویی تماما بر این نوع نگاه بنا شده بود. اجاره نشین‌ها به نوعی در ادامه فیلم دایره مینا، کانون توجه خود را بر مناسبات خاصی بنا گذاشته بود که بیش از هر چیز عنصر تأویل و معناگرایی را در ذات خود مستتر داشت.

 این رویکرد بخصوص در انتخاب شخصیت‌ها و نوعیت مناسبات آن‌ها بیش‌تر به چشم می‌خورد. با این حال تم کمدی و از سویی نیاز جامعه به فیلم‌های کمدی خوش‌ساخت و با‌کیفیت اجازه نداد حساسیت‌های معمول بر فیلم اجاره‌نشین‌ها سایه افکند. هر چند ممیزان تا حد توان شان برای توقیف فیلم تلاش کردند، اما در نهایت نتوانستند نهاد مجوز نمایش را مجاب به صادر نکردن پروانه اکران فیلم نمایند.

 2. عروسی خوبان (محسن مخملباف):

مخملباف در این فیلم هرچه دلش خواست به کاراکترهای ارزشی آن دوران و مناسبات جنگ، نقدهای گزنده وارد کرد اما وی آن دوران هنوز مورد تأیید بود و چنان‌چه نقدی مطرح می‌کرد، با سعه صدر از سوی مدیران روبه‌رو می‌شد. اگر در بعضی موارد، ملاک اصلی برای عبور برخی فیلم‌ها از نظارت را اصل خودی و غیر‌خودی تعریف کنیم، باید اذعان داشت در این حوزه از مناسبات، مخملباف جزو اولین کسانی بود که موفق می‌شد از این مرزبندی به نفع بیان دیدگاهای انتقادی و بعضا تند و تیز نسبت به مناسبات اجتماعی و برخی گروه‌ها درحاکمیت استفاده کند.

 از این حیث شاید نمایش عروسی خوبان باعث واکنش‌های زیادی از سوی سایر فیلم‌سازان گردید. جواب این بود که اول دوستی‌تان را ثابت و بعد ادعای ارث کنید. نگاه مخملباف در عروسی خوبان به طور مشخص متوجه بخش سنتی حاکمیت و حضور بازاریان در جامعه شده بود. به‌علاوه نگاه وی به زن نیز به نوعی در نقطه مقابل رسمی جامعه قرار داشت.

 یکی از نکات جالب توجه فیلم، پیش‌بینی و پیش‌داوری مخملباف در عروسی خوبان نسبت به توقیف فیلم او بود. در فصلی از فیلم، نیروی انتظامی جلوی فیلمبرداری را می‌گیرد. مخملباف از این طریق تاکید کرده بود که فیلم او توقیف خواهد شد؛ با این حال فیلم توانست اکران شود. هنوز هم به نظر می‌رسد فیلم عروسی خوبان یکی از معدود فیلم‌هایی است که اگر کس دیگری جز مخملباف می‌ساخت، در توقیف می‌بود.

 3. نرگس (رخشان بنی اعتماد):

تم داستانی اثر طبق برآوردهای امروز تعریفی جز سیاه‌نمایی ندارد، اما این فیلم تصویر دقیقی از مناسبات جامعه آن روز به شمار می‌رود و البته به دلیل آن که تلاش بود تا ممیزی‌های نمادگرایانه به کناری رود و تنها به مصادیق بارزی از درنوردیدن خط قرمزها توجه شود، نرگس به‌عنوان یک قصه اجتماعی که در عین حال نقدهایی نیز مطرح می‌کند، از گذرگاه ممیزی عبور کرد.

 نرگس، گذشته از فضای تیره و تاریکی که می‌توانست باعث توقیف فیلم شود، به دلیل دیگری می‌توانست به محاق توقیف رود و آن حضور یک زن خیابانی در کانون فیلم بود. این برای اولین بار بود که پس از انقلاب فیلم‌سازی جسارت جای دادن چنین زنانی را در فیلم، آن هم در محور داستان به خود داده بود. رخشان بنی اعتماد که تا آن زمان چندان مطرح نشده بود، با ساخت نرگس خودش را در کانون توجه قرار داد. صرف نظر از جنبه‌های یادشده، باید اذعان داشت نرگس تا این‌جا کماکان بهترین فیلم رخشان بنی اعتماد است.

 4. پناهنده (رسول ملاقلی‌پور):

ارائه تصویری خاکستری از منافقان که دلشان برای وطن تنگ شده بود. اما هنوز مدت چندانی از عملیات مرصاد نمی‌گذشت و بخشش مجاهدین خلق کار آسانی نبود. البته شخصیت‌پردازی زاپاتا با بازی احمد نجفی به‌عنوان یک تصویر حقیقی از منافقان تا حدودی در جلب نظر ممیزان موفق عمل کرد و چنین شد که پناهنده به نمایش عمومی درآمد.

 به جز این جنبه باید اذعان کرد حضور مرحوم ملاقلی‌پور به‌عنوان فیلم‌ساز پناهنده، نقش تعیین‌کننده‌تری داشت. پناهنده صرفنظر از درونمایه‌اش که پس از سال‌ها به موضوع سازمان منافقین می‌پرداخت، می‌توانست به دلیل نگاه ضدکلیشه‌ای شخصیت‌های اطلاعاتی به قربانیان سازمان دچار مشکل شود. به علاوه او برای اولین بار تلاش کرده بود تصویری ضدکلیشه‌ای نیز از اعضای سازمان به جا بگذارد. فیلم به نوعی محل تلاقی این دو تیپ‌های ضدکلیشه‌ای با همدیگر بود.

 5. لیلی با من است (کمال تبریزی):

حتی طرح داستانی فیلم نیز پتانسیل‌های یک توقیف دائمی را در مسیر کمدی جنگی تبریزی قرار می‌داد اما هنر بازی با مؤلفه‌هایی که تا آن زمان کسی جسارت طرح رسمی آن را نداشت، یک کمدی متفاوت را موجب شد. شاید هنوز هم تماشای فیلمی مثل لیلی با من است، احساس کاملا متفاوتی به آدم بدهد. اگر مسیر فیلم‌های تبریزی را از لیلی با من تا امروز دنبال کنیم، متوجه خواهیم شد تم فیلم در حال تکرار است، با این تفاوت که هر بار با موضوع و بستر دیگری.

 فیلم تلاش می‌کرد جنبه‌های تناقض‌آمیز فردی را در مواجهه با یک وضعیت بحرانی یعنی حضور در جبهه‌های جنگ به نمایش گذارد. شوخی‌های تبریزی با آدم‌های مهم جبهه و جنگ، و... چیزهایی نبود که در آن زمان بتوان نادیده گرفت و با این حال فیلم توانست به‌راحتی روانه اکران شود.

 6. آژانس شیشه‌ای (ابراهیم حاتمی کیا):

بهترین فیلم سیاسی تاریخ سینمای ایران که در شرایط خاص پس از تحولات دوم خرداد، نمایشی درست و قاعده‌مند از بحث‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داشت. تم محوری و تحولات درون‌متنی فیلم چنان مسأله‌دار به نظر می‌رسید که شانس کمی را در اکران فیلم به وجود می‌آورد اما ارتباط‌گیری تمامی اقشار جامعه با هر نوع نگاه و تفکر با شخصیت‌های قصه و این که شمایل کاریزماتیک سلحشور و حاج کاظم به درستی یک فضای دو قطبی نه چندان همگرا و البته تا حدود زیادی مفاهمه برانگیز را تداعی می‌کرد، در تلطیف فضا و زمینه‌سازی برای نمایش عمومی فیلم تأثیرگذار بود.

 در اهمیت و تاثیرگذاری و زنده بودن فیلم کافی است همین قدر اشاره کنیم که پس از گذشت قریب دو دهه هنوز فیلم قابلیت دیده شدن دارد. دلیلش نمایش با بهانه و بی بهانه سیما و حتی شبکه‌های ماهواره‌ای برای پخش فیلم است.آژانس شیشه‌ای به دلیل نوعی تقابل ذاتی در متن مناسبات اجتماعی و ماهیت پارادوکسیکال واقع‌گرایی و آرمان‌گرایی که می‌تواند به واسطه شاخص بودن آن با شرایط انقلابی جامعه ما پویایی خود را حفظ کند، فیلمی متعلق به همه دوران است، به‌علاوه این‌که به دلیل تلاقی ساخت فیلم با شرایط متأثر از جریان دوم خرداد و تناقض‌های ذاتی شعارهای این دوره با موضوع آرمان‌گرایی می‌تواند بخشی از هویت تاریخی ما را نمایندگی کند.

 7. مرد عوضی (محمدرضا هنرمند):

نمونه برجسته‌ای از یک کمدی جنسیتی با مؤلفه‌های بومی که این روزها در تجربه‌ای چون «زنان ونوسی مردان مریخی» نیز بسیار کمرنگ‌تر دیده می‌شود. فیلم هنرمند با بهره‌گیری از هجو کلامی، بصری و استفهامی یک نمونه حساب‌شده از کمدی ایرانی است؛ فیلمی که در بهترین موقعیت به نمایش درآمد و به آرشیو ذهنی جامعه ایران پیوست.در میان تمامی فیلم‌های این بخش، مرد عوضی به جهات زیادی قابلیت توقیف داشت؛ از جمله شوخی‌های کلامی و دو پهلوی فیلم که برای اولین بار وارد حوزه‌های جنسی و جنسیتی شده بود، مسأله تعویض و جابجایی دو شخصیت و رابطه زناشویی منبعث از آن، بحث تعدد زوجات که برای اولین بار به شکلی کاملا جانبدارانه و حمایت آمیز در کانون توجه قرار می‌گرفت.

 مسأله مهم‌تر، پیوند اجزای انسان بود که تا آن زمان، فتوای صریح و مستقیمی درباره آن وجود نداشت. این‌ها در ظاهر امر می‌توانستند دلایل کافی برای توقیف فیلم باشند. اما با این احوال فیلم روانه اکران شد. در توفیق فیلم برای نمایش می‌توان به فاکتور حضور مدیران دوم خردادی و اصلاح‌طلب بر سینمای آن دوره اشاره کرد. نمایش این فیلم در مقایسه با خیل فیلم‌های تین ایجری آن دوره و عشق‌های دو ضلعی و سه ضلعی و شکسته شدن برخی تابوها و هنجارهای اجتماعی، می‌توانست دلیل موجهی برای نمایش آن باشد. ضمن این‌که تهیه کننده فیلم یعنی سازمان تبلیغات اسلامی به نوعی نقش واسطه‌ای پرقدرتی در جلوگیری از توقیف فیلم بازی می‌کرد.

 8. نیمه پنهان (تهمینه میلانی):

حتی عنوان فیلم بدون توجه به خط داستانی آن شبهه برانگیز بود و موضوع انقلاب فرهنگی و جریان‌های پیرامونی آن نیز خط قرمز به نظر می‌رسید. هرچند این بار نیز فضای خاص آن مقطع به کمک فیلم آمد و نمایش داده شد.

 نیمه پنهان، پرسروصداترین فیلم میلانی بعد از دو زن بود. هر چند فیلم اول به اندازه خودش جسارت آمیز بود، اما نیمه پنهان، یکسره سیاسی بود.

 کانون توجه فیلم، بازخوانی اوضاع سیاسی دانشگاه‌های ایران در پس از انقلاب و دستجات سیاسی برخاسته از متن انقلاب و کشمکش‌های میان آن‌ها با حاکمیت بود.

 موضوع دیگر فیلم انقلاب فرهنگی بود که با نگاه یکسره نکوهش گرایانه میلانی آن را به مرکز اتفاق‌ها و بحران‌های مختلف سیاسی و اجتماعی و حتی خانوادگی و فردی تعمیم داده بود. از فاکتورهایی که می‌توانست باعث توقیف فیلم شود، نگاه خاکستری و گاه جانبدارانه از عناصر و افراد وابسته به گروه‌های سیاسی چپ و مشخصا حزب توده و سازمان منافقین بود.

 از سوی دیگر میلانی با محور قرار دادن شخصیت یک حزب اللهی سعی کرده بود مسأله زاویه گرفتن اصلاح‌طلبان از اصول‌گرایان را به نوعی جریان‌وار و ریشه‌ای مورد بررسی قرار دهد. تغییر و تحول شخصیت حزب اللهی در انتهای فیلم و بخصوص برخورد او با شخصیت زن فیلم و... هر کدام به تنهایی برای توقیف فیلم کافی به نظر می‌رسید؛ اما با این احوال فیلم به دلیل ساخته شدن در زمان اصلاح‌طلب‌ها به سادگی توانست سکوی پرش خود را به اکران هموار کند. در سال‌های بعد از کنار رفتن اصلاح‌طلبان بیش‌تر این فیلم‌ها و از جمله همین نیمه پنهان، سندی برای نقد حوزه‌های فرهنگی مدیریت اصلاح‌طلبان شدند.

 امید رهگذر

منبع : هفته نامه پرتو سخن

نظرات بینندگان