مقایسه بازار ارز در اقتصادهای تک محصولی و غیر تک محصولی
در اقتصاد هایی که تک محصولی نیست، ورود ارز تنها از مجرای صادرت تولید داخل و یا سرمایه گذاری در خارج از کشور و نیز سرمایه گذاری خارجیها در داخل کشور (سرمایه گذاری خارجی) صورت میگیرد. این گونه کشورها معمولا برای تهیه مواد اولیه و واسطه تولید داخلی خود نیاز به واردات این گونه مواد دارند.
اما اتفاقی که در این کشورها میافتد این است که باید همواره یک نسبت خاصی بین ورود ارز به کشور (صادرات مبتنی بر تولید داخل) و خروج ارز از کشور (واردات مواد اولیه مورد نیاز در تولید داخل) وجود داشته باشد. البته این نسبت ممکن است گاهی تا چند برابر هم اتفاق بیافتد. به عنوان مثال اگر قرار است یک دوربین فیلم برداری تولید شود، میزان مواد اولیه به کارگرفته شده در آن، کمی مواد پلاستیکی و مواد رسانا و نیمه رسانای الکترونیکی است که در مجموع شاید نیاز به ۲۰دلار واردات مواد اولیه از قبیل نفت داشته باشد.
ولی خروجی کار یعنی دوربین فیلم برداری میتواند تا ۲۰۰دلار هم فروش برود. این یعنی ورود ۱۸۰دلار ورود اضافی ارز به کشور به ازای تولید و صادرات هر دوربین. این نسبت ۲۰۰به ۲۰، یعنی ۱۰ برابر، تا زمانی که تکنولوژی تولید این دوربین تغییر نکرده باشد ثابت است و با فرض اینکه برای تمام محصولات صادراتی این کشور برای کالاهای مختلف نسبتهای متفاوتی از ورود و خروج ارز اتفاق بیافتد، در نهایت با ثابت بودن ترکیب تولید صادراتی این کشور، یک نسبت ثابتی از ورود و خروج ارز اتفاق میافتد.
تنها چند عامل میتواند این نسبت را تغییر دهد. اولین عامل، تغییر تکنولوژی عمده در تولیدات این کشور است که نسبت واردات به صادرات یک یا چند کالای عمده را تحت تاثیر قرار میدهد. دومین عامل تغییر در ترکیب تولید صادراتی این کشور است که مثلا کالای با ارزبری بیشتر جایگزین کالا با ارزبری کمتر بشود که در این صورت نسبت واردات به صادرات افزایش مییابد. عامل سوم تغییر سیاستهای سرمایه گذاری در خارج از کشور است که میتواند بیشترین تاثیر را بر نسبت ورود و خروج ارز در کشور بگذارد.
ورود و خروج ارز در کشورهای متکی به اقتصاد تک محصولی
در این گونه کشورها مانند ایران که متکی به نفت است، ورود ارز عمدتا از مجرای صادرات نفت صورت میگیرد که کاملا تحت تاثیر نوسانات قیمت نفت در جهان میباشد. خروج ارز نیز تحت تاثیر میزان واردات انواع و اقسام کالاها شامل مواد اولیه، کالای واسطه و نیز کالای ساخته شده و آماده مصرف از خارج میباشد. بخش دیگر ورود و خرج ارز در این گونه کشورها از محل سرمایه گذاری خارجیها در داخل کشور و برعکس تعیین میگردد. از این جهت که عوامل تاثیر گذار بر ورود ارز به کشور (میزان صادرات نفت و قیمتهای جهانی نفت و میزان سرمایه گذاری در خارج از کشور) متفاوت از عوامل تاثیر گذار بر خروج ارز از کشور است (میزان واردات کالا و خدمات به کشور و میزان سرمایه گذاری خارجی) است، و هیچ نسبت خاصی بین این دو، یعنی ورود و خروج ارز برقرار نیست.
عرضه ارز در کشورهای غیر متکی به اقتصاد تک محصولی
همانگونه که اشاره شد، عامل اصلی ورود ارز به این کشورها صادرات تولید داخلی و سرمایه گذاری در خارج از کشور میباشد. نکته بسیار مهمی که در کنکاش بازار ارز به نظر میرسد، مالکیت ارز در اینگونه از کشورهاست. در این کشورها به میزانی که تولید داخلی به وسیله دولت (تصدی دولتی) صورت بگیرد، ارز حاصل از صادرات نیز در مالکیت دولت و تحت مدیریت کامل دولت در میآید. اما به میزانی که تولید صادراتی به وسیله بخش خصوصی صورت پذیرد، مالکیت این ارزها نیز به بخش خصوصی تعلق دارد و عرضه و مدیریت آن نیز در اختیار بخش خصوصی است.
عرضه ارز در کشورهای متکی به اقتصاد تک محصولی
در این کشورها مثل ایران، چون منابع نفتی مالکیت ملی دارد، مالکیت ارزها را نیز دولت به عهده دارد، که بخش غالب عرضه ارز را نیز شامل میگردد. سایر فعالیت هایی که منجر به کسب درآمدهای ارزی برای بخش خصوصی میشود، اعم از سرمایه گذاری خارجی و نیز صادرات غیر نفتی توسط بخش خصوصی، بخش کوچکی از عرضه ارز را به عهده دارد که مالکیت آن نیز در اختیار بخش خصوصی میباشد.
عوامل موثر بر تقاضای ارز
تقاضای ارز در کشورها تابع عوامل متعددی است که از مهمترین آنها میتوان به تورم، نرخ سود سپردههای بانکی، نرخ سود تولیدات داخلی و نیز سیاستهای ارزی کشور، نام برد.
- اثرات تورم بر تقاضای ارز
تورم حداقل از دو مجرا بر تقاضای ارز اثر گذار است. از یک طرف با افزایش تورم (نرخ افزایش قیمت کالاهای بادوام)، در صورت ثابت بودن نرخ ارز یا صعودی بودن آن، ارز، وسیله ذخیره ارزش میشود و تقاضا برای نگهداری ارز افزایش مییابد. از طرف دیگر تورم موجب گران تر شدن کالاهای داخلی نسبت به کالاهای خارجی و در نتیجه افزایش واردات و به تبع آن افزایش تقاضای ارز میشود. بنابراین اثر غالب تورم، افزایش تقاضا برای ارز خارجی است.
- اثرات نرخ سود سپرده بانکی بر تقاضای ارز
هرچقدر که نرخ سود سپرده بانکی نسبت به تورم فزونی داشته باشد، تقاضا برای ارز کاهش مییابد چون یک جایگزین بدون ریسک برای تقاضای ارز میشود. اما اگر نرخ سود بانکی در سطحی پایین تر از تورم قرار داشته باشد، هرچقدر هم که بالا برود، اگر از تورم بیشتر نشود، تقاضای ارز را چندان کاهش نمیدهد.
- اثرات نرخ سود تولیدات داخلی بر تقاضای ارز
نرخ سود تولیدات داخلی نیز از دو جهت عمده بر تقاضای ارز اثر گذار است. از یک طرف افزایش نرخ سود تولیدات داخلی موجب جذب سرمایه به سمت تولید شده و سبب جایگزینی کالای داخلی به جای مشابه خارجی میگردد، که از این مجرا واردات کالا و خدماتی که تولیدشان در داخل بهبود یافته است کاهش مییابد و تقاضا برای ارز کاهش مییابد. از طرف دیگر نیز چون افزایش تولید موجب افزایش ارزش پول داخلی نسبت به پول خارجی میشود، در نتیجه تقاضای ارز جهت نگهداری به عنوان ذخیرهی ارزش کاهش مییابد.
- سیاستهای ارزی کشور و تقاضای ارز
اگر سیاستهای ارزی دولت به خصوص در کشورهایی که مالکیت عمدهی ارز با دولت است، به گونهای باشد که مثلا سیاست دو نرخی ارز را اتخاذ کند، این خود موجب ایجاد رانت و بازار سیاه ارز و در نتیجه سودآوری فراوان فروش ارز در بازار آزاد، موجب افزایش شدید تقاضای ارز میشود. سایر سیاستهای ارزی دولت نیز بر تقاضای ارز موثر میباشد.
حسین افشار صفوی/
منبع :رصد