وقتی ضدانقلاب دو روز پشت درهای بسته نشست میگذارد!
به گزارش شیرازه به نقل از کیهان٬ طبق گزارش هاي مختلف اسامي برخي حاضران در اين نشست كه شنبه و يكشنبه برگزار شد به اين شرح است: عبداله مهتدي (رئيس گروهك تروريستي كومله)، شهريار آهي، حسن شريعتمداري، محسن سازگارا، مهرانگيز كار، فريدون احمدي، رضا طالبي، محسن مخملباف، نوشابه اميري، ضياء صدراشرافي، شهران طبري، احمد باطبي، خالد عزيزي (رئيس گروهك دموكرات)، ليلي پورزند و چند تن ديگر از همكاران فراري نشريات زنجيره اي. راديو اسرائيل با بيان اينكه نشست مذكور براي متحد كردن اپوزيسيون بوده، تصريح كرد: «اين نشست به دليل مسائل امنيتي در مكاني مخفي برگزار شد. عبداله مهتدي درباره اين كنفرانس گفت ما نياز به يك جبهه متحد داريم كه از سوي جامعه جهاني حمايت شود.»
فاطمه حقيقت جو عضو فراكسيون مشاركت در مجلس ششم كه به آمريكا پناهنده شده، به تأسي از راديو اسرائيل در «سكولاريسم نو» نوشت: «آقاي درويش پور گفتند در اين كنفرانس شركت نمي كنند، به خاطر جو منفي و پديده چلبي سازي كه برخي دوستان نگران هستند. بياييد اين مسئله را به طور علمي بررسي كنيم. تا زماني كه يك مشاركت كامل از پايين به بالا وجود نداشته باشد، نمي شود انتظار كاري كارآمد را داشت. اگر چه همسر من ] محمد تهوري همكار فراري روزنامه ايران در دوره اصلاحات[ روزنامه نگار است اما معتقدم محتواي جلساتي مشابه جلسات استكهلم نبايد خبري شود، به دلايل امنيتي و سياسي»!
اما پايگاه اپوزيسيوني خودنويس در گزارشي تصريح كرد: با وجود حضور تعدادي از خبرنگاران در اين كنفرانس دو روزه هيچ خبري از درون جلسات و كارگاه هاي آن بيرون نيامده است. محسن سازگارا كه گفته مي شود يكي از افراد مؤثر بر تشكيل اين گردهمايي بوده، به بخش فارسي راديو سوئد گفت اين همايش به خواست تعدادي از شركت كنندگان و به دلايل امنيتي مخفيانه برگزار شده است. برپايه گزارش راديو سوئد، ينس اوربك مدير بنياد گفته برخي از شركت كننده ها نمي خواستند اسامي منتشر شود وگرنه اكثر كنفرانس ها «علني» برگزار مي شوند. محسن مخملباف نيز كه در اين كنفرانس حاضر بود به راديو سوئد گفت بايد مخالفين دور يك ميز جمع شوند.
خودنويس مي افزايد: نوشابه اميري گفت حاصل اين كنفرانس توافق نامه اي بوده بر مبناي كلي كه بر محور آن مخالفان جمهوري اسلامي كنار هم بيايند.اما عبداله مهتدي، اين گردهمايي را مثبت ارزيابي كرده و گفت هدف، ايجاد يك اتحاد يا سازمان نبود، هدف تدوين منشور براي اتحاد اپوزيسيون نبود، هدف گردهمايي براي ديالوگ بود.
خودنويس به طعنه نوشت: چلبي سازي در تاريكي كامل انجام شد.
از سوي ديگر شبكه اينترنتي بالاترين با حمله به برگزاركنندگان جلسه مخفي ياد شده نوشت: گردهمايي علافان قمپزيسيون در نطفه شكست خورد و يخ اپوزيسيون سازي و چلبي سازي حتي در هواي زمستاني و 30 درجه زير صفر سوئد هم نگرفت. اين حضرات دنبال بزك كردن رژيم هستند هرچند كه خيلي هم قمپز در مي كنند.
بالاترين اضافه كرد: از هر طرف نگاه كنيم، يك مشت علاف را مي بينيم كه در پي آلاف و علوفي روان و گاه دوان هستند، و اين بار نوبت چريدن در بنياد اولاف پالمه بود! با پوزش از روح مرحوم اولاف پالمه، كه باعث شد نام اولاف! با علف و آلاف و علوف! و پالمه هم با پالان! يك وزن و هماهنگي در نظم و نثر پيدا كرد و باعث ريشخند شدن بيشتر اين علافان پالان به دوش شود.
اگر نگاهي به فهرست نام هاي شركت كنندگان در اين كنفرانس بيندازيم، درمي يابيم بخش بزرگي از آن را زالوها تشكيل مي دهند، كه به رگ هاي اپوزيسيون واقعي چسبيده اند و از آنان ارتزاق مي كنند و باقي از ساده لوحان، فرصت طلبان و بيكاره ها تشكيل شده است.
اين پايگاه تصريح كرد: بررسي نام ها نشان مي دهد كه در اين زمان، اپوزيسيون ايران تا چه اندازه اي خوار، خفيف و زبون شده است. اپوزيسيون دوران شاه نتوانستند هيچ كاري در برابر خميني، آخوند يك لا قبا انجام دهند، و خميني، آنان را مانند گرد و غباري با تكان دادن گوشه عبايش به خارج پرتاب كرد. اكنون به اين گروه بي بو و خاصيت چه اميدي مي توان بست؟ آيا زمان آن نرسيده يك تعريف روشني از اپوزيسيون ارائه شود و قمپزيسيوني كه مانند غده سرطاني در بطن اپوزيسيون در حال رشد و گسترش است، جراحي شود؟