شوراي هماهنگي راه سبز، زرد کرد
روز گذشته در حالي كه سايت سكولاريسم نو، از «شوراي هماهنگي راه سبز اميد» به عنوان «شوراي زرد نااميدي» ياد كرد و نوشت «اين شورا اصرار بر پدرخواندگي دارد اما بيشتر به عنوان سوپاپ تخليه هيجان اعتراضات عمل مي كند»، شبكه بالاترين تاكيد كرد «شوراي سبز اميد، نااميد شد و به پايان سلام كرد».
اين پايگاه اينترنتي مي نويسد «دستاوردهاي فراخوان شوراي سبز اينها بود 1- از دست دادن نيروهاي كنشگر شجاع و با قابليت هزينه دادن 2-ايجاد نااميدي در نيروها كه تبليغات وسيع اين فراخوان را شنيدند ولي هيچ تجمعي نديدند 3-احساس شكست در جنبش 4- احساس پيروزي براي حاكميت. افسوس كه حتي شخصيت هاي برانداز هم فريب شورا را خوردند و وارد بازي آنها شدند.
نويسنده بالاترين ادامه مي دهد: هر چند كه متاسفانه هزينه گزافي داديم اما خوشحالم كه شوراي كذايي تبديل به شوراي نااميدي شد، شورايي كه ما از اول هم با آن به دلايل مختلف مخالف بوديم. اكنون به همه نشان داده شد كه شورايي كه با حضور چند نفر اصلاح طلب پاريس نشين تشكيل شده، اصلا ديد درستي نسبت به داخل كشور ندارد. اين شورا نمي تواند رهبري يك جنبش را در دست بگيرد. فراخوان به تظاهرات سكوت نشان داد كه يا دستشان با حاكميت در يك كاسه است و اين يك تله براي نااميدي و از دست دادن نيروهاي كنش گر است و يا كار سياسي و مبارزاتي بلد نيستند! هرچه كه هست اين جماعت به پايان خود سلام كردند.
اما نويسنده پاريس نشين «خودنويس» هم با طنز از خجالت شورا درآمده و نوشت: از شوراي هماهنگي يك سال بعد از تشكيل، سوال نكن! جيزه! البته واضح و مبرهن است كه اگر هر كسي مثل خود ما درباره شوراي هماهنگي هر حرفي غير از الهي قربون دست و پاي بلوريت برم بزند قطعا قصد متلاشي كردن جنبش داشته و عموما از جمهوري اسلامي و در پاره اي موارد راسا از خود شخص حسين طائب پول مي گيرد. ليكن ديديم حالا كه داريم پول هاي جمهوري اسلامي را مي گيريم، حصر سران جنبش هم كه يكساله شده، شوراي هماهنگي هم كه يك دندان آن جلوها درآورده و اگر ]...[ داشته باشد خودش مي تواند بگويد، پس چرا درباره اش حرف نزنيم؟
در ادامه اين مطلب ضمن انتشار كاريكاتوري از نقابداران «شورا» تصريح شده است «نتيجه گيري هاي كلي ما از شوراي هماهنگي راه راه سبز اميد ( هر دفعه مي خواهم «راه» را تايپ بكنم دستم گير مي كند و «راه» دو دفعه چاپ مي شود) در يك سال گذشته؛ 1- اين شورا پيش از حصر سران جنبش توسط خود موسوي و كروبي تشكيل شده ولي طبق گفته هاي نمايندگان «بي طرف» ايشان روح موسوي و كروبي هم از وجود چنين شورائي خبر ندارد. 2- اين شورا اعضاي خيلي زياد توي ايران دارد كه عموما در پاريس تصميم گيري مي كنند. 3- هدف از تشكيل اين شورا كه توي ايران است هماهنگي بين «تمام» نيروهاي خارج كشور مي باشد و به همين دليل از يكماه بعد از تشكيل شوراي هماهنگي تمام نيروهاي خارج كشور هر كدام به 300 انشعاب تقسيم و بعضا از فرانسه فرار كردند رفتند يك جاي دوري.
خودنويس در ادامه نتيجه گيري طنز خود نوشت: تلاش ها، سياست گذاري ها، رفتار و اعلام مواضع سخنگوي شوراي هماهنگي باعث ايجاد چنان مقبوليتي در داخل و خارج شده كه هر بار حتي دعوت كوچكي به تجمع و راهپيمائي اعتراضي و تكبير روي پشت بام و در مورد اخير «سوت زدن» در شب 25 بهمن از طرف شوراي مربوطه مي شود در سراسر ايران ميليونها نفر بطور همزمان به پشت بام و خيابانها ريخته اما دقيقا از فرداي همان روز هم همگي به دنبال دليل جهت رفع و رجوع علت عدم حضور و استقبال مردم از دعوت شورا مي گردند و عموما هم به اين نتيجه مي رسند كه شدت سركوب رژيم خيلي زياد بوده است(!) اعضاي اين شورا كه توي ايران هستند همگي بدون دريافت هيچ پولي از هيچ جائي و فقط در راه رضاي خدا در پاريس كار مي كنند و حتي پول باديگاردهاي غول تشن سخنگوي اين شورا را طبق اسناد موجود يكي از عمه هاي جمشيد آريا مي پردازد چون جان ايشان بشدت در معرض خطر است و خود ما ده دفعه از صدتا تروريست خطرناك پرسيديم همه شان گفتند ناموساً آخه اينو كي مي كشه؟!
انتهای پیام/20