کد خبر: ۳۱۸۳۲
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۳ - ۱۶ خرداد ۱۳۹۱

تحلیل/ «مدل السالوادور» در «الحوله سوریه»

نشانه های زیادی از حضور گسترده ی سرویس های اطلاعاتی غرب به خصوص آمریکا در سوریه برای راه اندازی قتل عام در این کشور وجود دارد. شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد نیروهای ناتو و آمریکا با استفاده از مدل «جوخه های مرگ در السالوادور» در تلاشند؛ حکومت بشار اسد را ساقط کنند.

برهان،  قتل عام گسترده، انتشار تصاویر دلخراش از اجساد کودکان، زنان و مردان مثله شده وسپس آغاز یک هجمه‌ی تبلیغاتی هماهنگ و گسترده رسانه ای برضد حاکمیت کشور هدف و در نهایت، موضع‌گیری هماهنگ و یک دست برضد آن و ... تاکتیکی است که این روزها برای سوریه و به طور مشخص شخص «بشار اسد» برگزیده و پیاده می‌شود. روشی که ابتدا به دنبال کسب مجوز «مداخله‌ی بشردوستانه» یا همان به اصطلاح (R2P)، سپس به حداقل رساندن مقاومت مردمی ،در مرحله بعد کسب رضایت قدرت‌های مخالف و در نهایت احتمالا آغاز حمله و اشغال نظامی است.

تنها با مروری کوتاه در تاریخ می‌توان به راحتی نمونه‌های اجرا شده‌ی این تاکتیک شیطانی را یافت. «السالوادور» دهه‌ی 80 و «هندوراس» دهه‌ی 90 از جمله‌ قربانیان این تاکتیک هستند که در اولی 75000 و در دومی 50000 غیر نظامی قتل عام شدند. به نظر می‌رسد، ‌کشتار «الحوله» نیز در قالب همین سناریو طراحی و اجرا می‌شود. پروفسور «مایکل چوسودوفسکی»، استاد دانشگاه آمریکا و تحلیل‌گر نشریه‌ی «گلوبال ریسرچ»، در این باره تحلیلی با عنوان «مدل السالوادور برای سوریه» منتشر کرده که به خوبی گویای این حقیقت است:
 
نشانه‌های زیادی از حضور گسترده‌ی سرویس‌های اطلاعاتی غرب به خصوص آمریکا در سوریه برای راه اندازی قتل عام در این کشور وجود دارد. نیروهای ناتو و آمریکا با استفاده از مدل «جوخه‌های مرگ در السالوادور» در تلاش هستند؛ حکومت بشار اسد را ساقط کنند. مدل السالوادور یک مدل تروریستی است که طی آن جوخه‌های مرگ مورد حمایت آمریکا اقدام به قتل عام گسترده‌ی غیرنظامیان کردند. آنها سپس آن را انجام شده از سوی حکامِ رژیمی معرفی کردند که به دنبال ساقط کردن آن بودند. این روش برای اولین بار در السالوادور و در اوج مقاومت در برابر دیکتاتوری نظامی پیاده شد که به کشته شدن حداقل75000 غیرنظامی منجر گردید.
 
«جان نگروپونته» سفیر وقت آمریکا در هندوراس (از سال1981تا 1985م.) بود. او به عنوان سفیر در «تگوسیگالپا» و در حمایت و نظارت بر مزدوران نیکاراگوئه که در هندوراس پایه‌ریزی شده بود نیز نقش کلیدی را ایفا کرد. وی در سال 2004م. نیز سفیر آمریکا در بغداد بود؛ او پس از خدمت به عنوان مدیر اطلاعات ملی دولت «بوش» با یک دستور بسیار خاص، مقدمات «گزینه‌ی السالوادور» برای عراق را هم تصویب کرد.
 
«رابرت فورد» سفیر آمریکا در سوریه (که در ژانویه‌ی2011م. منصوب شد)، نیز بخشی از گروه «نگروپونته» در سفارت آمریکا در بغداد بود. باید اذعان کرد که گزینه‌ی السالوادور برای عراق زمینه را برای شروع درگیری‌های مسلحانه در سوریه در مارس2011م. آماده کرد. در رابطه با وقایع اخیر سوریه نیز باید گفت قتل 108نفر از جمله 35 کودک در شهر مرزی «الحوله»، به احتمال زیاد توسط جوخه‌های مرگ مورد حمایت آمریکا و تحت عنوان «گزینه‌ی السالوادور برای سوریه» صورت گرفته است. بازگشت سفیر آمریکا از دمشق و انتخاب رابرت استفان فورد به عنوان جانشین وی، ارتباط مستقیمی با آغاز شورش یک‌پارچه‌ی جوخه‌های مرگ (در اواسط ماه مارس 2012م.) در شهر مرزی «دارا» (در جنوب سوریه) برضد دولت بشار اسد دارد.

رابرت استفان فورد گزینه‌ی مناسبی برای آغاز شورش‌های یک‌پارچه در سوریه بود. وی به عنوان «شخص شماره‌ی 2» در سفارت آمریکا در بغداد (2005-2004م.) تحت نظارت جان نگروپونته، نقش کلیدی در اجرای «گزینه‌ی السالوادور عراق» پنتاگون را ایفا کرد. وی پس از ورودش به دمشق در اواخر ماه ژانویه‌ی 2011م. تا زمانی که توسط واشنگتن معزول شد، نقشی مهم در ارتباط با گروه‌های مخالف سوریه و استخدام مزدورانی از کشورهای همسایه‌ی عرب سوریه و ادغام آن‌ها در نیروهای مخالف داخلی سوریه ایفا کرد. فورد پس از خروجش از دمشق همچنان به نظارت بر پروژه‌ی سوریه ادامه داد.[1]

بدین ترتیب آمریکا برای رسیدن به اهداف خود در سوریه با راه اندازی قتل عام‌های گسترده از سیاست چماق و هویج به صورت هم‌زمان استفاده می‌کند تا در درجه‌ی اول راه‌های فرار را-در صورت عدم موفقیت-باز بگذارد و از طرف دیگر در برابر سیاست‌های رقیبان خود به خصوص ایران (به عنوان راس هرم  مقاومت) و روسیه موضع تهاجمی داشته باشد.
 
به نظر می‌رسد یکی از انگیزه‌های آمریکا برای اجرای «گزینه‌ی السالوادور در سوریه» مقابله با محور مقاومت به رهبری ایران در منطقه می‌باشد. در واقع آمریکا به دنبال آن است که محور مقاومت را که از ایران شروع و با زنجیره‌ای شامل عراق، سوریه، حزب‌الله لبنان و فلسطین ادامه دارد، قطع کند. آمریکا شاید در برهه‌هایی از تاریخ با استفاده از برخی فرصت‌ها در اجرای این پروژه‌ها موفق بوده باشد اما هرگاه ملت‌ها آگاه بوده و رسانه‌ها به وظیفه‌ی خود خوب عمل کرده‌اند، موفق نشده است.
 
این کشور در جنگ عراق میلیاردها دلار هزینه کرد و هزاران نفر تلفات داد که حکومت طرفدار خود را تشکیل دهد ولی اکنون دولت شیعی بر سرکار است که در تقابل با منافع آمریکا حرکت می‌کند. در جنگ 33 روزه ‌به دنبال خلع سلاح حزب‌الله رفت که آنجا هم متحمل شکست سختی شد. در مقابله با ایران هم که بیش از 30 سال است در حال طراحی توطئه‌است ولی نه تنها نتیجه‌ای نگرفته بلکه متحمل بیشترین خسارت‌های اقتصادی نیز شده است.
 
‫مدل السالوادور یک مدل تروریستی است که طی آن جوخه‌های مرگ مورد حمایت آمریکا اقدام به قتل عام گسترده‌ی غیرنظامیان کردند. آنها سپس آن را انجام شده از سوی حکامِ رژیمی معرفی کردند که به دنبال ساقط کردن آن بودند. این روش برای اولین بار در السالوادور و در اوج مقاومت در برابر دیکتاتوری نظامی پیاده شد که به کشته شدن حداقل75000 غیرنظامی منجر گردید.

 
 حالا نوبت سوریه است؛ آمریکا تا کنون نه تنها به هیچ‌ یک از خواسته‌های خود از جمله برکناری بشار اسد نرسیده بلکه مجبور شده از مواضع خود کوتاه آمده و فقط بر اجرای طرح 6 ماده‌ای «کوفی عنان» تأکید کند. به هر حال به نظر می‌رسد ایالات متحده با بازی جدیدی که در سوریه آغاز کرده به دنبال قتل عام‌های بیشتری هم باشد. چرا که در این روش هر قدر کشته‌ها بیشتر و جنایت‌ها فجیع‌تر باشد، رسیدن به هدف آسان‌تر خواهد بود. مگر این که مردم کشور هدف، آگاه شوند.

شاید یکی دیگر از اهداف آمریکا از اجرای سیاست‌های خصمانه در سوریه، مقابله با سیاست خاورمیانه‌ای این کشور باشد. بعد از انتخاب مجدد «پوتین» به عنوان رییس‌جمهور، روسیه سیاست مقابله‌ای خود را با آمریکا دوباره آغاز کرد. اولین اقدام پوتین در این مسیر، شرکت نکردن در نشست‌های «جی. هشت» و «شیکاگو» بود. روسیه که خود را در مسئله‌ی لیبی و تونس به نوعی شکست خورده می‌بیند، به دنبال آن است که در مسئله‌ی سوریه تسلیم فشارها و تطمیع‌های غرب نشود و بر ماندن بشار اسد در رأس قدرت تأکید کند. هر چند این حقیقت را هم نباید نادیده گرفت که روسیه از این اقدامات تنها به دنبال تأمین منافع خود است.

انتهای پیام/20

نظرات بینندگان