داستان مسكو
نخستين نكته اين است كه طرف مقابل تلاش داشت مذاكرات روى يك گام متمركز باشد اما ايران با نگاهى راهبردىتر بيش از هر چيز در پى تعيينتكليف چارچوبى بود كه هرگونه گام احتمالى بايد درون آن برداشته شود. مقصود از چارچوب چيست؟ مقصود اين است كه هرگونه گام احتمالى آغاز كدام سلسله اقدامات بعدى خواهد بود؟ آيا بناست دوباره همه درخواستهاى غير منطقى و غير قانونى طرف مقابل از سر گرفته شود و هدف از درخواست گام ملموس هم كمك به كمپين انتخاباتى آقاى اوباما و راضى كردن صهيونيستهاست؟
در اين صورت هيچچيز جذابى در اين فرآيند براى ايران وجود ندارد. اما يك چارچوب ديگر هم مىتواند وجود داشته باشد و آن اين است كه طرف مقابل ادبيات اعتمادسازى و پايبندى را كنار بگذارد و فضايى جديد شكل بگيرد كه در آن اولا راهبرد دو مسيره فشار و مذاكره كنار گذاشته میشود، ثانيا حقوق ايران به رسميت شناخته شده و ثالثا اشتباهات گذشته جبران میشود. ايران در مسكو مقدمات لازم براى ورود به اين فرآيند را كاملا فراهم و روشن كرد كه در اين صورت آماده است تا به طور كاملا مثبت و سازنده با اين فرآيند جديد همكارى كند. كافى است 1+5 ورود به يك فضاى جديد را بپذيرد، در اين صورت بلافاصله دورنماهاى جديدي را از جانب ايران مشاهده خواهد كرد ولى تا وقتى غربیها حرف جديد نمیزنند نبايد توقع شنيدن ايدههاى جديد داشته باشند. علاوه بر اين، مذاكرات مسكو مذاكراتى بود كه به روشنترين وجه ممكن ارزش گفت وگوهاى كارشناسى را براى طرف مقابل مشخص كرد. در مسكو روشن شد تا وقتى يك توافق كارشناسى و ريز درباره دستور كار وجود نداشته باشد، مذاكرات به دشواریهاى بسيار جدى برخورد میكند. اكنون سوال اين است كه مسير آينده چگونه شكل خواهد گرفت؟ آيا دولت آمريكا به 5+1 اجازه خواهد داد فضاى جديدي ايجاد كند يا اينكه باز هم داستان بیحاصل و خستهكننده قبلى ادامه پيدا خواهد كرد؟
مهدى محمدى/روزنامه وطن امروز