جولان فمنيستها در خاكريزهاي مظلوم
جلسه شوراي صدور پروانه فيلمسازي ۳۵ ميليمتري در تاريخ ۲۲ خردادماه براي دو پروژه سينمايي پروانه ساخت صادر كرد كه مهمترين آن فيلم «تنهايي پرهياهو» به تهيهكنندگي محمد نيكبين و كارگرداني تهمينه ميلاني در ژانر دفاع مقدس بود.
گرچه دفاع مقدس يك مبحث عام و ميهني است اما روايت آن توسط سردمدار نهضت هنري فمنيستي كشور، بيش از آنكه قصاص قبل از جنايت باشد، يك نگراني است، يعني همانطوري كه كميسيون اروپايي ميتواند از سوابق كاري اصغر فرهادي نتيجه بگيرد كه كار آيندهاش چقدر ارزنده و انساني است، چرا ما نبايد نتيجه بگيريم كه كار آينده خانم ميلاني به مانند فيلمهاي«ديگه چه خبر؟» و «واكنش پنجم» با روح دفاعمقدس همنوا نباشد.
با توجه به سابقه تهمينه ميلاني و اينكه در گمانهزنيها مشخص شده كه داستان تنهايي پر هياهو مانند كارهاي قبلي درباره قهرمان بازي زنان و دختران است، به نظر ميرسد اين بار بعد از مصائب مختلفي كه بر هنر دفاع مقدس تاكنون رفته، بايد شاهد يك بازخواني فمنيستي در زمينه هنر دفاع مقدس باشيم.
اين در حالي است كه عدهاي هم با استقبال از حركت داستان كسي مانند تهمينه ميلاني در فضايي مانند دفاع مقدس به سادگي فكر ميكنند حضور چنين اشخاصي باري را از دوش هنر مظلوم جنگ برخواهد داشت. گرچه شايد براي قضاوت درباره اثر ميلاني هنوز بسيار زود است اما به سادگي ميتوان به اشتباه بودن چنين انگارهاي مطمئن بود.
واقعيت اين است كه جناح فكري ميلاني كه سابقه بسيار تاريكي در نزديكي به جريانات فاسد پيش از انقلاب اسلامي دارند و تقريباً در بسياري از اتفاقات (مانند عريان شدن گلشيفته، برخي وقايع سياسي و...) كارنامه سياه و قابل تأمل داشته و دارند و به نحوي عقبه هنري جنبش انحرافي فمنيسم در كشور ما محسوب ميشوند، شايد اگر درباره اوليا و انبيا هم فيلم بسازند، نه از سر شيفتگي آن بزرگواران باشد، بلكه به دنبال فرصتي براي نشان دادن دنياي خودساخته خود هستند، چه اينكه پروژه سينماي روشنفكري، زميني كردن و شك كردن به هر آنچه هست، ميباشد، حتي اگر موضوع برزخ و بهشت و جهنم باشد.
تجربه فيلمهايي مانند «دموكراسي تو روز روشن» شايد منظور ما را از قرائت روشنفكري از يك امر مقدس نشان دهد و اينكه چگونه يك روشنفكر ميتواند و خواسته پرونده سرداران جنگ را كنار سربازان كوروش در دستگاه ربوبي بايگاني كند.
گرچه قصاص قبل از جنايت، در شرع ما مجاز نيست و بايد بود و منتظر ماند، اما نگران و دلواپس بود؛ نگران از اينكه هنوز بايد نگران جريان شناسي كارها در سازمان سينمايي بود و نگران از اينكه بودجه بيتالمال احتمالاً با چه ذوقزدگي براي توليد چنين فيلمي هزينه ميشود و نگران از خاكريزهايي كه مانند فلان بازيگر كذايي سينماي طاغوت كه تهمينه ميلاني براي عكس گرفتن با او به خود ميبالد، ميشود مكان جديد عكس گرفتن خانم تهمينه ميلاني.
جنگ انحصاري نيست اما بايد به خاطر تحريف آن هم خروشيد و نگران بود.
انتهای پیام/20