بیصداقتی وزیر علوم لو رفت/ ترویج وهابیت در پستوها
به گزارش شیرازه روزنامه کیهان امروز شنبه 05/11/92 در ستون اخبار ویژه خود نوشت:
* استارت زودهنگام کارگزاران و مشارکت برای انتخابات مجلس 94
عضو حزب منحله مشارکت گفت: موضع جریان متبوع وی ائتلاف حداکثری با مطالبات حداقلی است.
سعید شریعتی در مصاحبه با سایت شبکه ایران گفت: در حال حاضر باید رویکرد ائتلاف حداکثری با مطالبات حداقلی در انتخابات ریاستجمهوری اعمال شود، گستردهتر شود. همانطور که در 24 خرداد میگفتیم باید مطالباتمان را کنترل و زمانبندی کرده و بر مدار و محور یک شعار که همان آشتی ملی و وحدت ملی است حرکت کنیم. امروز هم باید بر موفقیت دولت روحانی تاکید کنیم. به دلیل اینکه هر تفرقهای هزینهبردار است. شریعتی در ادامه به بحثهایی مبنی بر عبور از روحانی اشاره کرد و گفت: ایشان هیچوقت لیدر جریان حامیاش نبوده و خودش هم چنین ادعایی ندارد. در ضمن باید بر این نکته تاکید کرد که اغلب حامیان روحانی خیلی قبلتر از روحانی پیشتر رفته بودند و مطالباتشان جلوتر از روحانی است، اما در 24 خرداد بر اساس عقلانیت حاکم بر جریان اصلاحات آگاهانه و برای به دست آوردن پیروزی به این نتیجه رسیدند که عقب بنشینند و پرچم را به دست روحانی دهند. به همین دلیل تا اطلاع ثانوی بحث عبور از روحانی مطرح نخواهد بود چرا که وجدان جمعی و عقلانیت سیاسی موجود در جبهه حامیان دولت روحانی افزایش سطح مطالبات و بالا بردن توقعات در جامعه را در درون خود اصلاح خواهد کرد مگر اینکه خود دکتر روحانی از مواضع و تعهدات خود عقبتر برود که به طور خود به خودی عبور از روحانی اتفاق خواهد افتاد.
شریعتی درباره بحثهایی مبنی بر مطرح شدن سر لیستی ناطق نوری و عارف گفت: این دو بزرگوار مورد احترام هستند و خوشبختانه واقعیت این است که ناطق نوری طی 8 سال قرابتی با جریان اصلاحات پیدا کرده است، در واقع باید گفت طی این سالها نیروهای با هویت و اصیل کشور با هم ارتباط وثیقتری پیدا کردند و در این میان آقای ناطق نوری یکی از چهرههای اثرگذار ملی ماست.
وی همچنین در مصاحبه با سایت تدبیر درباره تدارک اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس گفته است: تا آنجا که من مطلعم گروههای اصلاحطلب مانند کارگزاران و مشارکت مشغول فعالیتاند و تلاش میکنند یک ارزیابی دقیقی از اتفاقهای سیاسی، شرایط دو سال آینده کشور و مسیری که منتهی به انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی میشود، داشته باشند.
از سوی دیگر رضا خاتمی در مصاحبه با روزنامه آرمان، گفت: در انتخابات ریاستجمهوری 92 کاندیدای نخست ما آقای هاشمی و آقای خاتمی بودند و ما مجبور شدیم از اینها عبور کنیم. میشد دعوا راه انداخت و همهچیز را بر هم زد]![ اما فایدهای برای کشور نداشت و سبب زیان کشور میشد. این عقلانیت و خردورزی که چند بار اشاره کردم همین است که شما همیشه نمیتوانید دنبال بهترینها بروید. وی ادامه میدهد: من نمیخواهم وارد مصادیق شوم اما اصلاحطلبان به این استراتژی بسیار مهم رسیدند که نخست، باید منسجم باشند، دوم اینکه به حداقلها در این مسیر قناعت کنند و سوم اینکه با نیروهایی که در جریان اصلاحطلبی نیستند اما دلسوز کشور هستند، همکاری داشته باشند. شما تردید نکنید نقشی که آقای ناطق نوری در انتخابات خرداد 92 داشت کمتر از نقش خیلی چهرههای اصلاحطلب دیگر نبود و آقای ناطق هم با همین هدف فعالیت میکرد بنابراین در انتخابات آینده بعید نیست اصولگرایان میانه و اصلاحطلبان به یک لیست واحد برسند.
* ترویج وهابیت در پستوها
ترویج عقاید وهابی و ضد شیعی به بهانه آموزش حفظ قرآن در یکی از شهرهای مازندران، موجب اعتراض شد.
آقای «ز» در این جلسات، عقایدی مانند توسل، شفاعت، دعا، زیارت و عزاداری برای امام حسین(ع) را زیر سؤال میبرد و آن را مخالف قرآن جلوه میدهد. او همچنین منکر امام زمان(عج) شده و ادعا کرده که هر کس خود یک امام زمان است(!) وی همچنین در حالی که خرافات مورد نظر خود را با تعصب ترویج میکند، اندیشههای بزرگانی چون علامه طباطبایی، آیتالله جوادی آملی و آیتالله حسنزاده آملی را قابل نقد و رد خوانده است. وی همچنین مسائل ضد دین علیه حجاب و رعایت حریم خانواده مطرح کرده است.
گفتنی است طرفداران عقاید وهابیت براساس توصیه اکیدی که به آنان شده است، به شدت از مناظره با صاحبنظران و حتی اعلام آشکار عقاید انحرافی خود در میان مردم منع شدهاند و در همان حال به آنان سفارش شده است، در محافل خصوصی و بیرون از دید و توجه افراد آگاه به ترویج این عقیده ساخت انگلیس بپردازند.
* خیالبافی بیبخاران در «بخارا»...!
مجله بخارا که چندی قبل با چاپ شعری از حجاب، نماد عفاف و حجاب را به سخره گرفته بود این بار با چاپ مقالهای از داریوش شایگان از سردبیران فصلنامه «ایراننامه» (ارگان اشرف پهلوی) چاپ خارج در آخرین شماره فصلنامه بخارا با عنوان «سفر من در قرن پانزدهم میلادی» به دفاع از ارتداد پرداخت.
داریوش شایگان در این مقاله آورده است: «تصور کنید اگر با آگاهی امروز به قرن پانزدهم باز میگشتیم، چه میشد؟ شاید در گذر از سطوح فرهنگی گوناگون، به جرم بتپرستی و الحاد، نفی و طرد و تکفیرشان نمیکردیم، بلکه خود را با پیام پنهانشان همنوا میساختیم و به سخنانشان گوش جان میسپردیم.»
شایگان در ادامه این مقاله پایبندی به دین و هویت اسلامی- ایرانی را امری متعلق به جهان قدیم و کهنه میداند که برای رسیدن به «هویت مدرن» باید از قید دین و رسوبات باستانی خلاص شد. وی مینویسد:« انسان شرقی بدون جذب سراسر تاریخ پنج قرن اخیر ]پس از رنسانس[، که خود تجسم آن است، بدون فراگیری هویت مدرن که با رسوبات باستانی او سر سازگاری ندارد، هرگز انسان زمان خود نخواهد شد.»
تئوریسین بنیاد فرح پهلوی در ادامه جدیدترین نظریهپردازیهای خود تکلیف انسانشرقی را نیز برای «رهایی از دین» و «مدرن شدن» مشخص کرده و ادامه میدهد: «تکلیف او خلاف تکلیف انسان غربی است. او باید خود را از تعبیر بازمانده جهان مندرس خلاص سازد و زمینه را برای فهم این گسستی که پیامدهایش را در ناخودآگاه خود بر دوش میکشد، آماده کند.»
شایگان «دین»، «سنت» و «هویت تاریخی» را موانع مدرن شدن فرض میکند و غرب را به دلیل دریدن این پردهها میستاید: «این پرده برای انسان غربی دیر زمانی است که دریده شده، برای انسان شرقی هنوز به کلی پس نرفته است.»
شایگان پس از فروپاشی رژیم طاغوت و تغییر سیاستهای آمریکا در ایران، با حلقه شاگردانش مانند رامین جهانبگلو به ترویج گفتمانهای سکولار و «هویتزدا» روی آوردند تا جایی که روابط مخفی شایگان و رامین جهانبگلو با سفارتخانههای اروپایی- آمریکایی در تهران واکنشهای منفیای حتی در محافل روشنفکری برانگیخت و «فرج سرکوهی» (سردبیر سابق ماهنامه آدینه و از تحلیلگران فعلی رادیو فردا) در دهه 1370 در مقالهای به انتقاد از این روابط مخفی پرداخت.
وی چند سال سردبیر فصلنامه «ایراننامه» ارگان مطبوعاتی «بنیاد مطالعات ایران» (به ریاست اشرف پهلوی) در واشنگتن را عهدهدار بود و با نشریات اصلاحطلبان در داخل کشور از جمله ماهنامه بخارا همکاری نزدیکی داشت.
فعالیتهای داریوش شایگان در دوران حاکمیت حزب کارگزاران اوج گرفت تا جایی که وی به همراه جمعی از همفکرانش نشر «فرزان روز» را راه انداخت و جایزه ناشر برگزیده را از مهاجرانی دریافت کرد. شایگان در ماجرای محاکمه غلامحسین کرباسچی به دفاع و قهرمانسازی از شهردار وقت تهران پرداخت و او را بزرگترین شهردار خاورمیانه نامید. به گفته برخی کارشناسان ریشه دفاع شایگان از کرباسچی، روابط پنهان این عامل ضدانقلاب و سلطنتطلب با شهرداری تهران و در اختیار گرفتن انحصار بخشی از پروژههای اقتصادی بود. گفتنی است در سالهای موسوم به اصلاحات در جلد 8 مجموعه کتابهای تاریخی «نیمه پنهان» دفتر پژوهشهای موسسه کیهان به کارنامه و زندگینامه داریوش شایگان پرداخته شده است.
* اندیشکده استراتفور: لغو دعوت از ایران اشتباه بزرگ آمریکا
روابط آمریکا و ایران به همان اندازه که با اجرای توافق هستهای ژنو پیشرفت کرد، با لغو دعوت از ایران برای حضور در کنفرانس ژنو2 افول کرد.
اندیشکده استراتفور با انتشار تحلیل فوق یادآور شد: لغو دعوت دبیر کل سازمان ملل از ایران برای حضور در کنفرانس ژنو- 2 نشانه تداوم توجه آمریکا به خواستههای ریاض و اسرائیل در عین ادامه گفتوگو با ایران است و مذاکرات آینده را دشوارتر میکند. دبیر کل سازمان ملل در واقع با دعوت از ایران تلاش کرد روابط با ایران را بازسازی کند اما به دستور آمریکا این دعوت پس گرفته شد. آمریکا مایل است با وجود توافق ژنو محدودیتها علیه ایران در جای خود باقی بماند.
این تحلیل میافزاید: «با وجودی که واشنگتن گفتوگوهای خود را با تهران ادامه داده است اما چشم و گوش خود را کاملاً به روی خواستههای بازیگران منطقهای مانند اسرائیل و عربستان سعودی نبسته است. دولت ایران به لغو دعوت بانکیمون به شدت واکنش نشان میدهد به خصوص اینکه مقامات ایران میبایست افکار عمومی را که نمیخواهند تابع و تسلیم فشارهای غرب به نظر بیایند، سامان دهند.
* وزیر علوم صداقت نداشت
انتشار حکم برکناری مدیرکل حراست وزارت علوم، بار دیگر بیصداقتی فرجی دانا را به اثبات رساند.
کیهان و برخی رسانهها روز سهشنبه از برکناری سیدحسین حجازی مدیرکل حراست وزارت علوم توسط فرجی دانا خبر داده و خاطرنشان کرده بودند که این اقدام به خاطر مخالفت حجازی با به کارگماری فتنهگران صورت گرفته است. اما روز چهارشنبه فرجی دانا در مصاحبه با «خانه ملت» شایعه برکناری رئیس حراست را رد کرد و گفت خبر رسانهها کذب محض و شایعه است.
او همچنین گفته بود: هیچ تغییری در ریاست مرکز حراست این وزارتخانه اتفاق نیفتاده است. با این وجود روز پنجشنبه حکم وزیر علوم برای تصدی ریاست حراست از سوی داریوش سلیمی منتشر شد که نشان میداد فرجی دانا برای چندمین بار بیصداقتی به خرج داده و دروغ گفته است. وی در مجلس و در جریان اخذ رأی اعتماد نیز خود را منزه از فتنهگران جلوه داد و وعده کرد که فتنهگران را به کار نگیرد. اما پس از حسن ظن نمایندگان مجلس و کسب رأی اعتماد آنان، عناصر فتنهگر را در سطوح معاونین وزارت (نظیر توفیقی و...) به کار گماشت براساس اعلام وزارت اطلاعات، برخی از این انتصابها با وجود مخالفت وزارت اطلاعات صورت گرفته است.
فرجی دانا همچنین بالغ بر 23 رئیس دانشگاه و پژوهشگاه را برکنار کرده و اغلب از جریان حامی فتنه بر این مناصب گماشته است. وی هم یک کارت زرد تذکر از مجلس گرفته و مورد اعتراض شدید نمایندگان اصولگراست. گفته میشود کسانی چون «ف-ر» عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم که صلاحیت وی در انتخابات مجلس نهم و شورای شهرچهارم تهران رد شده و دارای پیوند با برخی سران فتنه است، در فهرست انتصابهای فرجی دانا قرار دارند.
از دکتر محمود سريع القلم ؛ استاد علوم سياسي در دانشگاه شهيد بهشتي
ميانگين مردم ايراني تقريبا در مورد همه چيز و همه کس اظهار نظر ميکنند؛ که بعضاً با قاطعيت است عبارات من نميدانم، من اطلاع ندارم، من به اندازه کافي اطلاع ندارم، من مطمئن نيستم، من بايد سئوال کنم، من بايد فکر کنم، من شک دارم، من در اين باره مطالعه نکردهام، من اين شخص را فقط يک بار ديدهام و نميتوانم در مورد او قضاوت کنم، من در مورد اين فرد اطلاعات کافي ندارم، اجازه دهيد من در اين رابطه سکوت کنم، فردا پس از مطمئن شدن به شما خبر ميدهم، هنوز اين مساله براي من پخته و سنجيده نيست و مشابه اين عبارات در ادبيات عمومي ما، بسيار ضعيف است. تصور کنيد اگر بسياري از ما اين گونه با هم تعامل کنيم، چقدر کار قوه قضائيه کم ميشود. چقدر زندگي ما اخلاقيتر ميشود و از منظر توسعه يافتگي چقدر جامعه تخصصيتر ميشود. در چنين شرايطي، خبرنگار تلويزيون در مورد برنامه هستهاي، نظر راننده تاکسي را نخواهد پرسيد. اقتصادداني که يک مقاله پزشکي را خوانده، خوددرماني نخواهد کرد و شيميداني که هر روز روزنامهها را ميخواند در مورد آينده اقتصاد ايران و وضعيت سياسي چين اظهار نظر نخواهد کرد؛ چه سکوتي برقرار ميشود! و همه به خود و مثبت و منفي برنامههاي خود ميپردازند و کمتر سراغ سر درآوردن از کارهاي ديگران ميروند؛ غيبت کم ميشود و تهمت و توهين به حداقل ميرسد.. يک دليل اين که توليد ناخالص داخلي آلمان بيش از دو برابر جمع توليد ناخالص داخلي ۵۵ کشور مسلمان است، اين به خاطر تمرکز مردم به کار و فعاليت و کوششهاي فردي است. اتفاقا چون بسياري از ما براي خود کم وقت ميگذاريم و خود را کشف نميکنيم، به بيرون از خودمان و توجه ديگران نيازمند ميشويم. به همين دليل، نمايش دادن در ميان ما بسيار جاري و قدرتمند است، چون در مورد خود نميتوانيم پنجاه صفحه بنويسيم، از انتقاد حتي انتقادي ملايم، خشمگين ميشويم، چون احساسي بار ميآييم و بنابراين ضعيف هستيم، اعتماد به نفسمان کم است.عموما ظاهر خود را ميآراييم و در مخزن باطن ما، سه قفله باقي ميماند. افراد ضعيف جامعه ضعيف را به ارمغان ميآورد. در برابر کم حرف زدن و کم قضاوت کردن، فکر و دقت قرار ميگيرد.
ارزش هر انسان مساوي با مقدار زماني است که براي فکر، کشف خود و خلاقيت اختصاص ميدهد. سکوت فراوان بهترين فرآورده کم قضاوت کردن است. در اين مسير، محتاج کتاب خواندن، گفتوگو و مناظره هستيم. با آگاهي و دانش ميتوان انسان بهتري بود و به همين دليل، نيازمند آموزش هستيم. به اميد روزي که تلويزيون کشور براي ارائه ديدگاه در ۲۵ موضوع مختلف از يک نفر استفاده نکند.
شما اگه خیلی صداقت دارین، جوابیه مربوط به اشتباه خبرنگاری خانه ملت رو منتشر کنین!
http://www.icana.ir/Fa/News/246403