ماهواره بد است، با سواد و بی سواد هم ندارد!/ با شمایم اقای فروشنده؛ حیا کن!
شیــــرازه :وب نویسان فعالی در سراسر استان فارس هستند که وبلاگ های آن ها از سطح بالایی برخوردار است. محتواهای خواندنی این وبلاگ ها گرچه مشتری خاص خود را دارد اما به منظور معرفی هر چه بیشتر،شیـــرازه در نظر دارد به صورت هفتگی گزیده بهترین های وبلاگی را در قالب «معجـــون وبلاگی» تقدیم شما خوانندگان گرامی نماید.
یقیناً مطالب بسیاری زیادی در فضای وبلاگی کشور وجود دارد که شایسته بهترین ها هستند، لذا گلچین این مطالب به معنای نادیده گرفتن زحمات دیگر وبلاگ ها نمیباشد. بر این اساس تمامی وبلاگ نویسان عزیزی که مایلند مطالب آنان منتشر شود می توانند به منظور معرفی وبلاگ خود، مطالب تولیدی خود را از طریق ارسال نظر در زیر همین مطلب یا از بخش ارتباط با ما ارسال نمایند.
********
وبلاگ گل نرگس نوشت: چیستان های جالب همراه با پاسخ
آن چیست که قفل آسمانهاست؟ شرک
آن چیست که کلید آسمانهاست؟ شهادتین( اشهد أن لا اله الله و اشهد أن محمداً رسول الله[و اشهد ان علیا ولی الله]
آن چیست که کلید بهشت است؟ نماز
آن چیست که کلید نماز است؟ وضو
آن چیست که سلاح مؤمن است؟ دعا
آن چیست که اولین و آخرین علم ها در آن است؟ قرآن
آن چیست که جای رفتن است نه جای ماندن؟ دنیا
آن چیست که سرمایه دین است؟ قرآن
آن چیست که بهار قرآن است؟ ماه رمضان
آن چیست که ستون دین است؟ نماز
آن چیست که سپر آتش جهنم است؟ روزه
آن چیست که مزرعه آخرت است؟ دنیا
آن چیست که ایمان را ویران می سازد؟ دروغ
آن چیست که به شکل همه در می آید جز پیامبر (ص) و اوصیاء ایشان؟ شیطان
آن چیست که وسیله محو گناهان است؟ استغفار
آن چیست که جانشین خداوند بر روی زمین است؟ انسان
آن چیست که نوری است در قبر و نوری است در صراط و نوری است در بهشت؟ صلوات
آن چیست که بهترین اعمال است؟ انتظار فرج
آن چیست که حد فاصل دنیا و قیامت است؟ برزخ
*******
وبلاگ درس و بحث نوشت: حقیقت تامل برانگیز یک استاد پژوهشگر بسیجی
افراد معتاد به اینترنت از نظر رشد روحی، مسئولیت پذیری بهداشتی، روابط بین فردی، مدیریت استرس، فعالیت فیزیکی و تغذیه نسبت به کاربران عادی به طور معناداری نمره پایین تری کسب کرده اند.
دکتر خلیل نعمت اللهی عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور ارسنجان اخیرا تحقیقی راجع به نقش ماهواره و دنیای مجازی و ماهواره برسبک زندگی خانواده و اجتماع انجام داده است
استاد نعمت اللهی که جامعه آماری خود را از بین دانشجویان دختر رشته روانشناسی دانشکده تربیتی دانشگاه آزاد مرودشت انتخاب نموده است،به تحقیق و تحلیل دلایل تاثیر ماهواره و فضای مجازی بر سبک زندگی این دانشجویان پرداخته است.
وی در قسمتی از این تحقیق اشاره می کند که افراد معتاد به اینترنت از نظر رشد روحی، مسئولیت پذیری بهداشتی، روابط بین فردی، مدیریت استرس، فعالیت فیزیکی و تغذیه نسبت به کاربران عادی به طور معناداری نمره پایین تری کسب کرده اند.
نکته تامل برانگیز دیگر آنکه بین نقش ماهواره در افراد مجرد و متاهل و نیز افراد دارای تحصیلات عالی و فاقد تحصیلات عالی، تفاوت معناداری مشاهده نمی شود.
******
وبلاگ بهارنارنج نوشت: پنج دقیقه فقط برای خود خدا...
خیلی گرفتار هستی! هر چی میگردی دنبال یک ساعت که بیکار باشی، بلکه یک کار فوری دیگر رو انجام بدهی، پیدا نمیکنی. از صبح که بلند میشوی، تمام ذهنت توی کارهای روزت میچرخه. یکی یکی از ذهنت میگذرند. هر از گاهی هم مثل این که یک شوک بهت وارد میشود؛ چون یکمرتبه یادت میآید که یکی از کارهات رو که خیلی ضروری و فوریه، توی برنامهی روزانهات نگنجاندی. حالا باید چه قدر فسفر بسوزانی تا بالاخره یک جای خالی برایش پیدا کنی.
خدا وکیلی چه قدر گرفتار هستی!
بالاخره برای هر چیزی یک وقتی میگذاری و کارها رو به صف میکنی که یکی یکی انجام هشه!
انصافاً مدیریتت خیلی خوبه!
حالا همهی کارها نه، بیشتر کارها رو تا شب انجام میدهی. چه قدر از مدیریت خودت خوشت اومده!
حق داری!
بالاخره کار درست هستی و این چیز کمی نیست!
وقت اذان میرسه. اول وقت وضو میگیری و میایستی به نماز.
هنوز اول نماز هستی که باز ذهنت میخواد دور گرفتاریهای روزانهات بچرخه!
یک مرتبه یادت به مدیریّت عالی و فوق العادهات میافته و میافتی به جان خودت!
ـ به همه چیز و همه کس وقت دادی، به خدا هم وقت دادی؟
ـ بله، به همین خاطر هست که الان دارم نماز میخونم.
ـ آخه این انصافه که از ابتدا تا انتهای نمازت، فکر و دلت رو توی مسایل دیگر بچرخانی؟
این وقت دادنه؟!
ـ راست میگی انصاف نیست!
تصمیم میگیری به خدا هم وقت بدهی؛ به خالقت وقت بدهی؛ به کسی که بود و نبودت دست او هست، وقت بدهی!
از این به بعد، برای هر نماز، پنج دقیقه وقت میگذاری.
از ابتدا تا انتهای نماز، فقط صحبت با خدای کریم و رحیم و غفور و ستّار.
شاید برای بیست و چهار ساعت، پنج تا پنج دقیقه به خدا وقت میدهی، انصاف نباشه؛ ولی برای شروع خوبه!
یادت باشد که ادامه بدهی.
پنج دقیقه فقط برای خود خدا …
حتّی به کارهای برای خدا هم فکر نخواهی کرد!
******
وبلاگ نیایش نوشت: شیطان موجودی متشخصی است...
آیت الله حق شناس رحمه الله علیه می فرمودند: مراقبه آن است که خود را در محضر پروردگار بدانم
شیطان از چپ و راست و جلو و عقب می آید
به این برنامه هایی که از طرف اهل بیت علیهم السلام صادر می شود باید اعتقاد داشته باشید
موسی بن جعفر علیه السلام می فرمایند: شیطان یک موجود متشخص است و اگر هر چه که وسوسه می کند شما خلاف آن عمل کنید از شما صرف نظر می کند
******
وبلاگ سحاب نوشت: باز شدن باب بد حجابی و بی عفتی به چه قیمت؟!
این جاست که باید انگشت را روی نقطه ی اصلی درد گذاشت وگفت آیا می شود از یک طرف امر به معروف کرد واز طرف دیگر اجازه دهیم باب بدحجابی وبی عفتی باز شود؟!
غمی به نام بد حجابی و بی عفافی، به عنوان کوچکترین شاخه های اصلی فرهنگی به شمار می رود که نباید کوچک ها را دست کم بگیریم همان گونه که مورچه ی ناچیزی، ناصح سلیمان شد و عنکبوت حافظ جان پیامبر.
بد حجابی و بی عفتی تا کنون آسیب های جبران ناپذیری را به همه ی افراد جامعه به خصوص قشر زنان زده است. حال آیا کوتاهی کردن دراین مسئله خیانت اجتماعی محسوب نمی شود؟!
پس دراینجا سخن حضرت علی(ع) قابل تامل است که می فرمایند:” بزرگترین خیانت ها، خیانت به اجتماع است” پس چرا نباید با بدحجابی مقابله شود؟!
اخیرا احساس می شود پشت چهره ی آرام رهبر عزیزمان غمی مبهم لبخند می زند
اسلام هم دین محبت است و هم دین شمشیر؛ هم دین نرمی است و هم دین خشونت. نرمی را درجای خود تجویز می کند و خشونت را در جای خود، عظمت و اهمیت اسلام به همین است.
اسلام هرگز نمی گوید اگر یک زورگو به یک طرف صورتت سیلی زد، آن طرف راهم بیاور، بلکه میگوید:”آنکه به شما تجاوز میکند، به همان اندازه حق دارید تجاوز او را جواب دهید.” بنا بر استناد آیه ثوب قانون باید به اندازه جرم و تعدی مجرمینی که علیه حقوق اجتماعی مردم تجاوز کرده اند باید با آنان برخورد کند، ولی برای از بین بردن بعضی از گناهان، مجازات کافی نیست.
مجازات هراندازه هم که شدید باشد نمی تواند از وقوع جرم و جنایت جلوگیری کند؛ که بدحجابی از این نوع است.
پس اسلام از چه راهی با پیدایش این نوع گناه مبارزه می کند؟!
راهی که اسلام برای تامین این منظور پیشنهاد کرده است دوچیز است: مطلب اول، یک سلسه تدابیر برای آرام نگه داشتن غریزه و مطلب دوم، یک سلسه تدابیر دیگر برای مجازات.
در هریک از این دو مطلب راه های متعددی را در جای مناسب خود می توان استفاده کرد
مثل: موعظه ، امر به معروف و نهی از منکر و راه های دیگر این است که اصول زندگی را براساسی قرار داد که موجبات این معزل اجتماعی پیدا نشود.
این جاست که باید انگشت را روی نقطه ی اصلی درد گذاشت وگفت آیا می شود از یک طرف امر به معروف کرد و از طرف دیگر اجازه دهیم باب بدحجابی و بی عفتی باز شود؟!
آیا می شود از یک طرف نهی از منکر کرد و از طرف دیگر اجازه دهیم بازارها منبع پخش اینگونه پوشش ها شود؟!
آیا می شود تنها افراد بدحجاب را مجازات کنیم و از طرفی دیگر افراد باحجاب را بدون تشویق به حال خود رها کنیم؟!
آیا می شود خود مخالف بدحجابی باشیم و از طرفی دیگر با اهمیت دادن به افراد بدحجاب باعث تشویق آنان شویم؟!
زمان هایی را که گذشت کاری نداریم مواظب زمان های آینده باشیم. قرار نیست ما پا در کفش بزرگان کنیم اما می توانیم کفش بزرگان را پا کنیم و کارهای کوچک کنیم تا به نتیجه ای عظیم دست پیدا کنیم.
******
وبلاگ بیدار باش بسیجی نوشت: پارامترهای باشگاه سیاسی دانشگاه
چند سالی است که به علت رسمی نامیمون ریاست دانشگاه ها با سرعت بسیار زیادی همگام با صحنه سیاست در حال تغییر است، مسیری که انتصابات و جایگاه ها را در سیستم علمی به جای اولویت علمی به سمت اولویت سیاسی سوق می دهد، مسیری که خواسته یا ناخواست سبب ایجاد موانع در جهت پیشرفت علم کشور است، پیشرفتی که در دید سیاسیون به اصطلاح اعتدال طلب بسیار ناچیز است و به فرمایش رهبری نیاز مند گردش و تور علمی برای آشنایی بیشتر با این پیشرفت ها هستند.
تبدیل شدن دانشگاه به باشگاه سیاسی با سه پارامتر قابل تشخیص است؛
اول: انتصاب و عزل سیاسی در سطح ریاست دانشگاه ها: که نمونه آن را می توانید به عزل های یک سال گذشته در دانشگاه های دولتی که به صورت بولذری انجام گرفته بیان کرد و یا به عزل های سلیقه ای مثل عزل دانشگاه آزاد شیراز با دلایل تفاوت نظر سیاسی و حضور یک سخنران… دید.
وقتی علت عزل و نسب یک مسئول در دانشگاه به جای توانمندی مدیریت آموزشی و تجربه مدیریت به سمت سلیقه سیاسی او حرکت می کند نتیجه آن این می شود آن مسئول هم به جای حرکت در مسیر علمی در مسیر سلیقه سیاسی اش حرکت می کند و اولویت اولش می شود راضی نگه داشتند کسانی که او را سر کار آورده اند.
نتیجه آن قلع و قمع کردن اساتید مخالف در موضوع سیاست در دانشگاه ها تبدیل به سنت شده و هر چهار سال و یا هشت سال یکبار دانشگاه ها یک مرتبه دچار زلزله سیاسی می شوند، معیار گزینش و انتصابات در محیط های علمی دیگر علمی نیست….
دوم: مخالفت و عدم اجراء قوانین مخالف با مشی سیاسی: مشخص است بعضی از قوانین و مقررات و آیین نامه ها و سرفصل ها به مذاق بعضی از جریان های سیاسی خوش نمی آید و فلان بخش نامه را مخالف هم گروه های سیاسی خود می دانند. در نتیجه قوانین با معضل اجرا روبرو می شوند که این را در بهانه آوردن ها در جرا به وضوح می شود دید.
قانون تا زمانی که قانون نشده و طرح یا لایحه است امکان جدل دارد اما و قتی قانون شد همه موظف هستند آن را انجام دهند خواه با آن موافق باشند خواه نباشند این حداقل درک از مقوله قانون مداری است.
سوم: حرکت های سیاسی و دانشجویی در جهت منافع جریان ها : در فتنه ۸۸ و اتفاقات سال ۸۷ شاهد آن بودیم که چگونه جریانات معاند با حضور لایه های دانشجویی دانشگاه های تهران کشور را به بحران نزدیک کردند.
وقتی دانشجویان به جای مسیر یابی سیاسی و شناخت سیاسی دچار هیجانات سیاسی می شود مشخصا سودش برای کسانی است که دنبال فشار از پایین و چانه زنی از بالا هستند می باشد و ضررش برای محیطی علمی است که محصول مطلوبش دانشجو به معنی واقعی است.
شکر خدا فضای رسانه ای و دانشجویی امروز کشور ما از همه لحاظ بسیار فعال تر از سال های قبل است و این امر اجازه تبدیل شدن دانشگاه به محیط غیر علمی را نمی دهد.
اشاره رهبر انقلاب به این نکته که در برهه ای در گذشته این اتفاق افتاده باید مورد توجه مسئولین وازت علوم قرار گیرد و نگذارند مسئولین و مخصوصا خط فکر های گذشته دوباره به صورت دیکتاتور به محیط اجرایی دانشگاه مسلط شوند.
******
وبلاگ نیایش نوشت: روزیتان را با دادن صدقه زیاد کنید
رسول خدا صلّى اللّه علیه و آلهِ و سلّم می فرماید
صدقه جلوی هفتاد بلا را سد مى کند.
روزیتان را با دادن صدقه زیاد کنید.
مال و ثروت هرگز با دادن صدقه کم نمى شود، پس نترسیدوصدقه بدهید
******
وبلاگ سرو شیراز نوشت: با شمام آقای فروشنده
خدایی تو شهری که نام سومین حرم اهل بیت رو با خودش یدک می کشه، بی احترامی و بی اعتنایی به حجاب خیلی ناراحت کننده که نه بدتر خفه کننده…
نه نمی دونم اسمشو چی میذارین ..کاری ندارم .هر کس پوشش معقول و موجهی باید داشته باشه. اما خدایی خانم های چادری و محجبه چیکارتون کردن؟
با شمام آقای فروشنده...
بله شما شما که وقتی یه چادری و محجب و موقر رو می بینی انگار ته دلتو بالا میارن!
شما آقایی که وقتی میخواید زن انتخاب کنید میگید متین باشه، سربه زیر باشه اما عملا چشمات دنبال چی و چی وچیه!
خدایی یه نگاه به پشت سرتون بندازین...
مگه این طفل معصوم ها چیکارتون کردن!
جز اینکه خودشونو از نگاه هرزه بعضی دور می کنن؟
چرا با رفتار ناشایستی که دارید دل پاک خانمای موقرمونو می شکنید و بدرد میارید؟
با شمام کاسبای عزیز اونایی که تو سینما سعدی، ملاصدرا و… پارچه می فروشید و عطر می فروشید. خدایی یه نگاه به پشت سرتون بندازین ببینید
بچه های کی بودین و هستین…
******
وبلاگ جایی برای اجاره نشینی مجازی خرامه ای ها نوشت: فواره های خون در دل مقاومت اسلامی
سایه سیاه و سنگین شب بر سر مردم سوریه پهن شده و هویت مردم بی پناه در کوچه های تنگ و پرپیچ و خم گم می شود چرا که عده ای خون خوار که نام خود را دولت اسلامی (!) نهاده اند در پی این هستند که پروژه اسلام هراسی را در دل هلال شیعه به اجرا در آورند و کمر مقاومت اسلامی را بشکنند.
کور
خوانده اند که سر پاک شهید اسکندری و خون شهید دهقانی، دل مدافعین حرم را ذره ای
بلرزاند، تعداد مدافعان زینب (س) آنقدر زیاد است که نخواهند گذاشت بوی اسارت
دوباره به سوریه بازگردد.
اما این روزها، برخی هم زبان کنایه گشوده اند و در میان شعله های آتش و خون، این جملات را به میان می آورند: چرا با این اوضاع وخیم اقتصادی، به حکومت سوریه کمک کنیم؟! چرا در حالی که در کشور خودمان فقرای زیادی داریم، هزینه جنگ های داخلی سوریه را ما بپردازیم؟
اینجاست که نسیم روشنگری و بصیرت باید وزیده شود ….
دولت های کوچک معیار منافع ملی شان، همین مرز جغرافیایی است، مرزی که به طور رسمی در نقشه ها آمده است اما دولت های بزرگ به این مرز جغرافیایی بسنده نکرده و جبهه مبارزه تشکیل می دهند.
جمهوری اسلامی ایران نیز جبهه مبارزه خود را در نزدیکی اسرائیل یا حتی آمریکای لاتین مستقر می کند چرا که اگر اینگونه نباشد با کوچکترین ضربه ای، منافع ملی، امنیت کشور و زندگی مردم به خطر خواهد افتاد.
مرز جغرافیایی واژه ای محدود است که در کنار انقلاب اسلامی نمی گنجد، مکتب اسلام این عقیده را دارد که مرز را عقیده مشخص می کند پس امت های اسلامی همگی یک کشورند و مرز این امت تا جایی امتداد دارد که مسلمانان زندگی می کنند؛ به همین خاطر است که آیت الله خامنه ای را ولی امر مسلمین می خوانند.
اما مهمترین نکته ای که باید بیان شود و در فطرت پاک هر انسان قرار دارد، دفاع از هم نوع است، نمود بارز یزیدیان که این روزها سر شش ماهه ها را می برند و خوارجی که با پیشانی های پینه بسته خون پیر و جوان بی گناه را بر زمین می ریزند قابل مشاهده است؛ ما هم در مقابل این جمله پیامبر (ص) مسئولیم : مسلمان نیست کسی که ندای کمک خواهی فردی را بشنود و به یاریش نشتابد.
******
وبگاه به نام خدایی که در این نزدیکی است نوشت: از خون کدام شهید می گذریم
آهای مایی که ادعا داریم …
خیابان ها را به نام شهدا کردیم تا هر وقت نشانی منزل را می دهیم
بدانیم از
گذرگاه کدام ” خون شهید ” با آرامش به منزل میرسیم!
برای دسترسی به بهترین مطالب وبلاگنویسان به باشگاه وبلاگ نویسان فارس بپیوندید