شناسنامههای مدرن
گر استعمار و ارتجاع از یک ریشه تغذیه میشوند و یک هویت دارند، شبکهای از جریانهای سیاسی و اندیشهای در کنار جاسوسان، بهاییان، لائیکها، غربزدهها و سلطنتطلبها و... به راحتی یک تصویر از ابزارهای غربی را به وجود آوردهاند.
به گزارش شیرازه، هادی محمدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: در دهههای گذشته، جریانهای سیاسی، حزبی و اندیشهای و اجتماعی، از مرامنامههای مبتنی بر مؤلفههای فرهنگی یا ارزشهای ایدئولوژیک بهرهمند بودند و هویتهای آنان را تشکیل میداد. گفتمان حاکم بر غرب را عمدتاً تفکرات «قدرت محور» تشکیل میدهند و اصالت و ارزش از این نگاه با «قدرت» تأمین میشود.
رفاه، خوشبختی و سعادت، پیشرفت و توسعه، علم و تکنولوژی و توسعه سیاسی و اجتماعی و حقوق بشر و حقوق اجتماعی در سایه این تفکر، تفسیر پیدا میکند و مصداق مییابد. رشد روشنفکری و غربزدگی در کشورهای جهان و کنکاش و تلاش برای یافتن پاسخ این سؤال که کدام راه، به سعادت و نیکبختی انسان منتهی میشود، برای عدهای که غرب را قبله آمال میدانند، مسیر سعادت بشری را از طریق همپیمانی با گفتمان حاکم بر غرب امکانپذیر میدانند.
به همین دلیل جریانهای زیادی که در گذشته نزدیک، خود را چپ و با گفتمان ایدئولوژیک و انقلابی تعریف میکردند، به راحتی مسیر کوتاهی را که غرب برای آنها ترسیم کرده، پذیرفتهاند. لذا پدیدههای عجیبی از ترکیب جریانهای متضاد در کنار هم قرار گرفتهاند. اگر استعمار و ارتجاع از یک ریشه تغذیه میشوند و یک هویت دارند، شبکهای از جریانهای سیاسی و اندیشهای در کنار جاسوسان، بهاییان، لائیکها، غربزدهها و سلطنتطلبها و... به راحتی یک تصویر از ابزارهای غربی را به وجود آوردهاند.
برای این جریانها دیگر هویتهای ارزشی و فرهنگی مهم نیست و یکباره مهاجرانی را در مزرعه ملک عبدالله سعودی و یک پروژه فرهنگی از نظام ارتجاعی ملاحظه میکنید یا در پدیدههای جدید، القاعده، شبهالقاعدهها و با نام داعش و النصره و انصارالسنه و جیش الاسلام، با نیروهای اجارهای و مزدورها و جاسوسوها و سرشبکههای دستگاههای اطلاعاتی موساد، MI6 و سیا و دستیاران منطقهای آنها مانند بارزانی و سازمان میت و آسایش هم یک پروژه را دنبال میکنند و مدیریت امریکایی – صهیونیستی رامیپذیرند تا از محور قدرت امریکا و غرب و صهیونیسم، به اتوپیای تاریخی خود دست یابند.
از قبل هم کومله و حزب دموکرات در کنار بارزانی بودند ولی حالا منافقین و ارتش حر(آزاد) سوریه و پرچم رژیم صهیونیستی هم به سالاد داعش و حزب بعث و نقشبندیه اضافه میشوند. این گروهها از اینکه آنچه بر سرشان آمده را بازگو کنند، بسیار در هراس و رنج هستند و نمیخواهند خود را ورشکسته نشان دهند ولی آنچه رخ داده این است که پدیدههای جنبشهای اجتماعی و سیاسی و انقلابهای رنگین و تبدیل شدن به سالاد ناهمگون و همراه با پستترین شاخصها، یک شناسنامه مدرن برای این گروهها و جریانهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. اگر شناسنامه قبلی آنها را هویتهای فرهنگی، تاریخی، سیاسی و ایدئولوژیک تشکیل میداد امروز در شناسنامههای مدرن، مزدوری، بیهویتی و تعفن و پیاده نظام پروژههای استعماری شدن، شاخصهای جدید برای آنها هستند.
رفاه، خوشبختی و سعادت، پیشرفت و توسعه، علم و تکنولوژی و توسعه سیاسی و اجتماعی و حقوق بشر و حقوق اجتماعی در سایه این تفکر، تفسیر پیدا میکند و مصداق مییابد. رشد روشنفکری و غربزدگی در کشورهای جهان و کنکاش و تلاش برای یافتن پاسخ این سؤال که کدام راه، به سعادت و نیکبختی انسان منتهی میشود، برای عدهای که غرب را قبله آمال میدانند، مسیر سعادت بشری را از طریق همپیمانی با گفتمان حاکم بر غرب امکانپذیر میدانند.
به همین دلیل جریانهای زیادی که در گذشته نزدیک، خود را چپ و با گفتمان ایدئولوژیک و انقلابی تعریف میکردند، به راحتی مسیر کوتاهی را که غرب برای آنها ترسیم کرده، پذیرفتهاند. لذا پدیدههای عجیبی از ترکیب جریانهای متضاد در کنار هم قرار گرفتهاند. اگر استعمار و ارتجاع از یک ریشه تغذیه میشوند و یک هویت دارند، شبکهای از جریانهای سیاسی و اندیشهای در کنار جاسوسان، بهاییان، لائیکها، غربزدهها و سلطنتطلبها و... به راحتی یک تصویر از ابزارهای غربی را به وجود آوردهاند.
برای این جریانها دیگر هویتهای ارزشی و فرهنگی مهم نیست و یکباره مهاجرانی را در مزرعه ملک عبدالله سعودی و یک پروژه فرهنگی از نظام ارتجاعی ملاحظه میکنید یا در پدیدههای جدید، القاعده، شبهالقاعدهها و با نام داعش و النصره و انصارالسنه و جیش الاسلام، با نیروهای اجارهای و مزدورها و جاسوسوها و سرشبکههای دستگاههای اطلاعاتی موساد، MI6 و سیا و دستیاران منطقهای آنها مانند بارزانی و سازمان میت و آسایش هم یک پروژه را دنبال میکنند و مدیریت امریکایی – صهیونیستی رامیپذیرند تا از محور قدرت امریکا و غرب و صهیونیسم، به اتوپیای تاریخی خود دست یابند.
از قبل هم کومله و حزب دموکرات در کنار بارزانی بودند ولی حالا منافقین و ارتش حر(آزاد) سوریه و پرچم رژیم صهیونیستی هم به سالاد داعش و حزب بعث و نقشبندیه اضافه میشوند. این گروهها از اینکه آنچه بر سرشان آمده را بازگو کنند، بسیار در هراس و رنج هستند و نمیخواهند خود را ورشکسته نشان دهند ولی آنچه رخ داده این است که پدیدههای جنبشهای اجتماعی و سیاسی و انقلابهای رنگین و تبدیل شدن به سالاد ناهمگون و همراه با پستترین شاخصها، یک شناسنامه مدرن برای این گروهها و جریانهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. اگر شناسنامه قبلی آنها را هویتهای فرهنگی، تاریخی، سیاسی و ایدئولوژیک تشکیل میداد امروز در شناسنامههای مدرن، مزدوری، بیهویتی و تعفن و پیاده نظام پروژههای استعماری شدن، شاخصهای جدید برای آنها هستند.
نظرات بینندگان