بی حجابها را به دریا بریزید! /چگونه خود را سیاسی نشان دهیم؟
وب نویسان فعالی
در سراسر استان فارس هستند که وبلاگ های آن ها از سطح بالایی برخوردار است.
محتواهای خواندنی این وبلاگ ها گرچه مشتری خاص خود را دارد اما به منظور معرفی هر
چه بیشتر،شیـــرازه در نظر دارد به صورت هفتگی گزیده بهترین های وبلاگی را در قالب «معجـــون
وبلاگی» تقدیم شما خوانندگان گرامی نماید.
یقیناً مطالب بسیاری زیادی در فضای وبلاگی کشور وجود
دارد که شایسته بهترین ها هستند، لذا گلچین این مطالب به معنای نادیده گرفتن زحمات
دیگر وبلاگ ها نمیباشد. بر این اساس تمامی وبلاگ نویسان عزیزی که مایلند مطالب
آنان منتشر شود می توانند به منظور معرفی وبلاگ خود، مطالب تولیدی خود را از طریق
ارسال نظر در زیر همین مطلب یا از بخش ارتباط با ما ارسال نمایند.
وبلاگ مخبر۶۳ نوشت: فرهنگ در وضعیت قرمز! هوای کشور بسیار آلوده!
واقعاً باید افسوس خورد از عملکرد اینچنینی مسئولین سطح اول فرهنگی که دغدغه هایشان همه چیز هست الا فرهنگ اسلامی!
آقایانی که تک خوانی زنان را دوست می دارند!
تفاوتی بین هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نمی گذارند!
اوج تلاش و نهایت انرژی و وقت خود را برای ترویج شبکه های مبتذل اجتماعی همچون فیسبوک صرف می کنند!
توانایی درک خطرات ماهواره، این خطرناک ترین ابزار ضد فرهنگی دشمن، را ندارند و دائم در صدد ترویج آن بر می آیند!
آقایانی که اقتصاد مقاومتی را فقط در نمایشگاه قرآن! اجرا می کنند!!
در نمایشگاهی به اسم فجر انقلاب! کلکسیونی از از تولیدات ضد انقلابی را تشویق می کنند!
در ممیزی هاشان منتقدین به خود را سرکوب و توهین کنندگان به ائمه اطهار (علیهم السلام) را از یاد می برند!
به دنبال خدشه دار کردن حماسه حسینی به واسطه ی تولیدات نامرغوب و مسئله دار پیرامون واقعه ی عاشورا هستند!
از حامیان فتنه ای که اصل ولایت فقیه را هدف گرفته بود حمایت می کنند !
افرادی که کوچکترین دغدغه ای برای اصلاح وضع فعلی حجاب و تروج حجاب برتر ندارند!
و …
و این ها همه در سالی انجام می شود که امام خامنه ای آن را به اسم فرهنگ
نامگذاری کرده اند و فرهنگ کشور را به مثابه هوای آن کشور قلمداد کرده اند.
واقعاً این آقایان چه جوابی برای خون شهیدان دارند که مهمترین بخش وصیت نامه هاشان را مقولات فرهنگی و به خصوص حجاب پر کرده است؟!
نکند به کلی از یادبرده اند ایثارگری های شهیدان را ؟! یا نکند اصلاً شناختی ندارند از شهدا …
خلاصه اینکه حتی به گزارش هواشناسی هم احتیاجی نیست! هوای کشورمان بسیار آلوده است!
پی نوشت: سخنان امام خامنه ای (متن پوستر) : فرهنگ، به معنای هوایی است که ما تنفّس میکنیم؛ شما ناچار هوا را تنفّس میکنید، چه بخواهید، چه نخواهید؛ اگر این هوا تمیز باشد، آثاری دارد در بدن شما؛ اگر این هوا کثیف باشد، آثار دیگری دارد. فرهنگ یک کشور مثل هوا است. مَراجع فرهنگی؛ یعنی علما، اساتید، روشنفکران انقلابی، هنرمندان متعهّد، اینها نگاه نقّادانه خودشان را نسبت به اوضاع فرهنگی کشور همچنان داشته باشند و تذکّر بدهند.
منبع : بیانات در حرم رضوی
وبلاگ امر به معروف نوشت:چه اشکالی دارد که انسان به چهره جنس مخالف، نگاه کند و لذت ببرد؟
دیدن هر چیز به ظاهر زیبا برای ما خوشایند و سودمند نیست مثلا نگاه مستقیم به خورشید با آن همه روشنایی و زیبایی نه تنها سودی ندارد، بلکه باعث کوری یا ضعف بینایی می شود. نگاه به حسن جمال جنس مخالف هم ضررهایی دارد که به طور خلاصه اشاره میکنم:
می بینی، می خواهی، به وصالش نمی رسی، دچار افسردگی میشوی…
می بینی، شیفته می شوی، عیب ها را نمی بینی، ازدواج میکنی، طلاق می دهی.
می بینی، دلباخته می شوی، به وصالش نمی رسی، خودکشی میکنی.
می بینی، با همسرت مقایسه می کنی، ناراحت می شوی، بداخلاقی می کنی.
می بینی، لذت می بری، به این لذت عادت می کنی، چشم چران می شوی،
در نظر دیگران خوار می گردی.
می بینی، لذت می بری، حب خدا در دلت کم می شود، ایمانت ضعیف می شود.
می بینی، عاشق می شوی، از راه حلال نمی رسی، دچار گناه میشوی.می بینی، دائم به او فکر می کنی، از یاد خدا غافل می شوی، از عبادت لذت نمی بری.
و ده ها ضرر دیگر که با تعقل، به آنها پی خواهیم برد.
وبلاگ پا برهنه نوشت: چگونه خود را سیاسی نشان دهیم؟
برای خیلی ها این مهم است که بقیه او را سیاسی و یا در اصطلاح کف جامعه، او را مطلع از وضعیت جامعه و مسائل سیاسی بدانند. اما شاید خود فرد اطلاع چندانی نداشته باشد. با چند تکنیک ساده مشکل حل می شودو تعدادی از موارد را حتی در مناظرات می توان به کار برد. این راه ها قبلا به وسیله گروه های مختلفی تست شده و جای نگرانی وجود ندارد.
اما اینها صرفا مسکنی بر درد است:
کلمات خاص را یاد بگیرید.
لازم است که کلمات یا ترکیبات خاصی را به یاد داشته باشید و از آنها
استفاده کنید. جامعه لغات خود را گسترش دهید. از استفاده از کلمات کلیشه ای
بپرهیزید مثلا کمونیسم خیلی کلیشه ای است. مثال زیاد است ولی برای نمونه:
کلماتی خاص مثل اومانیسم، پلوراریسم، اولیگارشی و ترکیباتی مانند اشراف
سالاری ملی، جیغ بنفش، حاکمیت دینی کلمات پیچیده را در جملات ساده به کار
ببرید.
یکی از بدترین حالات صحبت این است که بیایید کلمات سخت را در یک جمله پشت سر هم به کار ببرید در این صورت مخاطبان شما احساس میکنند که می خواهید بهشان فخر بفروشید و حتی بعدا پشت سرتان خواهند گفت که فلانی خودش هم نفهمید که چی میگفت.
بهتر و حتی جذاب تر است که شما جملات ساده و همه فهم بگویید اما خیلی کم از کلمات و ترکیبات خاص در میان جملات ساده استفاده کنید. مخاط در خواهد یافت که شما با درک معنی و عمق محتوایی، کلمه را به کار برده اید.
اگر نمی دانید آخر از همه صحبت کنید.
اگر درباره موضوعی اطلاعی ندارید جزء آخرین نفراتی باشید که صحبت میکنید و به جای اظهار نظر سعی کنید نظر یکی از بخت برگشتگان را نقد کنید و نیاز نیست درباره اصل موضوع اظهار نظر کنید
کلی گویی کنید.
اگر کسی نظری را داد و اطلاع خاصی نداشتید بار رد کلیت صحبت طرف مقابل، یک جمله کلی بگویید.
مثلا اگر طرف مقابل شما در باره ضرورت اتحاد اصول گرایان صحبت میکند و
استدلال های خوبی هم می آورد میتوانید با این جمله کلی حداقل بازنده
نباشید”اتحاد خوب است اما نباید از اصول کوتاه اومد و تساهل و تسامح به خرج
داد” هیچ کس را به طور کامل قبول نکنید.
مثلا اگر شریعتمداری در کیهان مقاله ای نوشت در زمانی که درباره مقاله بحث می شود این جمله کارساز است که "هر چند که حرف های خوبی زده است ولی با همه صحبتش موافق نیستم ” درباره هر کسی میتوانید این جمله طلایی رو به کار ببرید. این جمله نشان دهنده این است که شما اشکال نویسنده و یا سخنران و.. را گرفته اید و این خودش یعنی سطح من بالاست.
وقت خود را کم و سر خود را شلوغ جلوه دهید.
اگر حرفی را زدید و کسی خواست که بیشتر برایش توضیح دهید هر چند که برایش توضیح می دهید ولی ابتدای کار جمله طلایی دیگری بگویید”توضیحش خیلی مفصل هست ولی همین قدر بگم که…”
سخن آخر…
اگر کسی از یکی از این راه ها استفاده کرد به معنی این نیست که بی اطلاع
است و دارد خود را شخص با اطلاعی نشان میدهد ولی انسان های بی اطلاع با
این روش ها می توانند ضعف خود را پنهان کنند.
همیشه این ضرب المثل به یاد داشته باشید که "دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز
ندارد.” همه کارهای بالا صرفا گول زدن خود است و به زودی آنچنان ضایع شوید
که خودتان هم باورتان نمی شود آنوقت هست که سوخت و سوز هم پیدا میکند.
زیرا راه حل های مچ گیری این راه ها هم کشف شده است.
اما به دور از همه اینها، از بعد از این(حماسه سیاسی) باری که بر دوش امت
حزب الله بوده سنگین تر شده و باید قوت تئوریک خود را قدرت بخشید و این
وظیفه ای است که تنها یک راه دارد و آن هم مطالعه هست…
وبلاگ صادق آنلاین نوشت: بیحجابها را به دریا بریزید!
مجلس عزیز شورای کشورم برای جلوگیری از تحدید نسل، علاوه بر ممنوعیت اعمال جراحی مرتبط مردانه و زنانه، مجازات زندان در نظر گرفته است! چندی پیش هم در مورد عفاف و حجاب نگران شده و نمایندگانی عکسهایی از ساپورت پوشی و اندام دختران و زنان را در خانهی ملت به نمایش گذاشتهاند.
بنده هم به سهم خودم برای ترویج حجاب و رفع کامل بیحجابی پیشنهاداتی برای نمایندگان دارم.
۱- مهر بیحجابی
در مرحلهی اول باید گروهی مأمور به زدن مهر بیحجابی شوند. به این ترتیب
که وقتی در سطح شهر، فرد بیحجابی مشاهده شد علاوه بر تذکر جدی به ایشان،
مهر مخصوص غیرقابل شستشویی را به بدن بیحجاب زده تا برای دفعات بعد قابل
تشخیص باشد!!
۲- موتراشی
باید غرفههای موتراشی در سطح معابر راه اندازی شود. در این غرفهها موی فرد بیحجابی که قبلاً به راه راست هدایت شده و روی بدنش مهر بیحجابی خورده ولی همچنان بیحجاب است، نسبت بهشدت بیحجابی، با شمارههای صفر، ده و بیست تراشیده و یا در صورت فجیع بودن وضعیت حجاب، با ژیلت ریشه کن شود!!
۳- زندان
همانا بهترین و آسانترین راه زندان است. اگر فرد بیحجابی با مهر بیحجابی و موی تراشیده، رؤیت شد بلافاصله دستگیر و به مدت شش ماه تا یک سال زندانی شود!!
۴- جریمهی نقدی
اگر اقدامات بندهای فوق کارساز نبود، فرد بیحجاب مبلغی برابر تعداد تارهای مویش، شتر نر بالغ، بهصورت نقد جریمه میشود!!
۵- دریاریزی
در صورتی که فرد بیحجاب پا را از حد فراتر گذاشته و کماکان اصلاح نشود، به محض رؤیت و با بالگرد، به وسط نزدیکترین دریا برده شده و از فاصلهی بیست متری، در آن رها شود!!
* * *
ما خیلی راحت برای خودمان دشمن تراشی میکنیم، به نظرم قشر مذهبی باید در برخورد با افرادی که بد حجاب میداند، تجدید نظر کند.
و چند نکته:
* بدحجابی بد است، فضای جامعه باید سالم باشد و کسی نباید فضای عمومی را تخریب کند.
* باید حساب مردم از سه گروه جدا شود: خانمهایی که کارهای بد انجام میدهند؛ خانمهای عضو شبکههای مانکنها و آنهایی که عامدانه لجبازی میکنند.
* با عموم مردم با مهربانی، محبت، سماحت، زبان نرم، با روی خوش، با مدارا برخورد کرد و طبق فرموده رهبری مبنای برخورد حکومت با مردم محبت و مهربانی باید باشد حتی اگر افرادی ظاهر زننده داشته باشند.
* با آنهایی که عمد دارند و فضای جامعه را سازمان یافته تخریب میکنند، باید به صورت قانونی از طریق تشکیل پرونده در قوه قضاییه و به حکم قاضی برخورد شود.
* محال است شخصیت کسی را تخریب کرد و او حرف خوبی را از تخریب کننده بپذیرد!
وبلاگ دانش آموز پویا نوشت: نامه دانش آموزان اشکنانی به دبیرکل سازمان ملل + عکس
جناب آقای بان کی مون
دبیرکل محترم سازمان ملل متحد
سلام علیکم
جهان صدای غرش موشکهای اسراییل و فرو ریختن دیوار خانه های مردم مظلوم غزه را می شوند.جهان خونهای پاک کودکان فلسطینی که بر سنگفرش خیابانها جاری شده است را می بیند.جهان صدای ناله ی مادران شهدا را در فلسطین عزیز و غزه مظلوم می شنود، ولی به راستی چرا چشمان دوربین های خبری بر روی هزاران کشته و هزاران هزار، زخمی بسته شده است؟ چرا کسی تصویر مادر فلسطینی که همراه کودکش در گرد وغبار وخون می غلطد را به جهان مخابره نمی کند؟ چرا همه قلمهایی که برای مرگ پرنده ای در کنار مرداب اشک می ریزد در قبال جنایات وحشتناک صهیونیستها در کشتار کودکان ونوجوانان فلسطینی در قفل و زنجیر است؟
آقای دبیرکل
خطاب ما دانش آموزان اشکنانی به عالی ترین مقام سازمان ملل متحد و کسی که پای بسیاری از قطعنامه های به حق و ناحق را امضا کرده است اینگونه خواهد بود:
آقای بان کی مون: مادران وکودکان فلسطینی در غزه مظلوم تقاص کدام گناه ناکرده را پس می دهند که اینگونه در میان موشکهای صهیونیست ها تکه پاره می شوند مگر گناه شیرخوارگان غزه چیست که اینگونه آماج حمله ناجوانمردانه صهیونیست های خون ریز قرار گرفته اند وآیا سازمان شما که باید مستقل از همه قدرتها از مظلوم، در مقابل ظالم دفاع کند چرا این روزها روزه سکوت گرفته است؟
آقای دبیرکل
سکوت شما و مدعیان حقوق بشر چنان سخت و نگران کننده است و لبخند کشورهای
بزرگ ومدعی دموکراسی وآزادی بر روی رژیم کودک کش اسراییل چنان زجر آور است
که روزی جهان تاوان این بی توجهی ها را پس خواهد داد و آن روز دیگر هیچ
سازمان بین المللی نخواهد توانست بحران های کوچک و بزرگ را کنترل وهدایت
کند ومنشاء نابسامانی های آنروز هم، شما و دوستانتان در سازمان ملل خواهید
بود چرا که امروز چشمان خود را بر روی حقیقت بسته اید و باسکوت خود چراغ
سبزی به اسراییل غاصب نشان داده اید تا کودکان مظلوم غزه را با بمبهای
میکروبی هدف قرار دهد ودست به نسل کشی بزند.
لذا ما دانش آموزان اشکنانی ضمن انزجار از اسراییل غاصب، همنوا با مادران
مظلوم شهدا در غزه به یاد شهیدان فلسطینی پیراهن عزا می پوشیم وفریاد می
زنیم هیهات من الذله. مرگ بر اسراییل
وبلاگ کلام فارس نوشت: دل نوشته های مادارن روستای دهکویه لارستان در مورد غزه +تصاویر
مادران و فرزندان یکی از پایگاه های شهر دهکویه ی لارستان در پی کشتار مظلومانه ی مردم بی دفاع غزه در حد توان خود در حسینیه ی محل خود تجمعی را تشکیل داده و به اندازه ی خود همدردی و حمایت خود را از مادران و کودکان غزه اعلام نمودند.
در ادامه گوشه ای از تصاویر و دلنوشته های مادارن و کودکان شهر دهکویه لارستان را خواهید دید.
غزه سیمای لاله گون جهان، غزه دنیای لاله گون مسلمانان است.
کودکم بالهایت از ترکش بمب ها زخمی است ؟ بر آنها مرهم خواهم نهاد و تو بزرگ خواهی شد.چشمان کوچکت می گریند؟
اشک هایت را خواهم سترد و تو استوار خواهی ماند ، قول می دهم فلسطین ماندنی ست چون تو آن را دوباره خواهی ساخت.
حقوق بشر نگران پارچه کوچکی به نام روسری است، که بر سر دختران کشور من است ، اما نگران گلوله هایی که بر سر دختران مسلمان و مظلوم غزه اصابت می کند نیست، چه واژه پر معنایی دارد این حقوق بشر! مرگ بر اسرائیل!
آمریکا و اسرائیل بدانند ما کودکان غزه را مانند کودکان خود دوست داریم و آنها مثل همه کودکان حق زندگی و آرامش دارند.
ای کودکان غزه ما با شما هستیم، غزه یعنی مقاومت و عزت.
ای غزه گریه نکن ما اجازه مرگ تو را نمی دهیم به کودکانت بگو نترسند.
غزه هنگامی که چهره معصومانه ی کودکان به خاک و خون کشیده سرزمیت ویران شده است را می بینم با تو می گریم.
انجمن وبلاگ ویسان جهرم نوشت: زیبا ترین هدیه توسط کودک ۴ ساله به کودکان ستم دیده غزه
محمد حیدری کودک چهار ساله بسیجی پایگاه شهید هاشمی نژاد روستای فتح آباد جهرم در پیامی به کودکان غزه با زبان شیرین کودکانه بیان داشت: « داداش فلسطینیم نگران نباش ما کودکان ایرانی از شما حمایت می کنیم» همچنین وی در پیامی به رژیم دد منش صهیونیستی عنوان کرد:« کاشکی تو فلسطین بودم و با دستان کوچکم سنگت می زدم- مگ بگ اسرائیل.»
این کودک چهار ساله دوچرخه خود را به عنوان همدردی و کاهش تألم رنج و محنت کودکان جنگ زده غزه، به ایشان اهداء نمود
باشگاه وبلاگ نویسان قیروکارزین نوشت: دین دولتی/ دولت دینی از دید رهبری و رئیس جمهور
حسن روحانی : دولت دینی خوب است ولی دین دولتی جای بحث دارد، اظهار داشت: دین را نباید به دست دولت داد زیرا دین در دست علما، فرهیختگان و مراجع است و البته دولت نیز باید حمایت کند.
مقام معظم رهبری :
بنابراین ما مسئولیت شرعی داریم، مسئولیت قانونی داریم در قبال فرهنگ کشور و فرهنگ عمومی کشور.
و البته میبینیم در بعضی از مطبوعات، نوشتهها، گفتهها، بعضیها با عنوان[کردن] "دین دولتی” و "فرهنگ دولتی” میخواهند نظارت دولت را محدود کنند و تخریب کنند و بهاصطلاح یک اَنگ غلطی و مخالفتی به آن بزنند که آقا، اینها میخواهند دین را دولتی کنند، فرهنگ را دولتی کنند! این حرفها یعنی چه؟ دولت دینی با دین دولتی هیچ فرقی ندارد. دولت جزو مردم است؛ دین دولتی یعنی دین مردمی؛ همان دینی که مردم دارند، دولت هم همان دین را دارد. دولت، وظیفه برای ترویجِ بیشتر [دین] دارد. هر کسی هر توانی که دارد، باید خرج کند؛ یک روحانی باید توانش را خرج کند؛ یک دانشگاهی باید توان خودش را صرف کند؛ یک انسانی که دارای یک منبری است، دارای یک حوزهی نفوذی است در تأثیرگذاری روی مردم، باید توان خودش را خرج کند. از همهی اینها پرتوانتر هم دستگاه حکومت یک کشور است؛ خب، طبعا باید توان خودش را صرف کند در راه ترویج فضائل و جلوگیری از آنچه مزاحم رشد فضائل است. پس بنابراین فرهنگ جامعه متولی میخواهد؛ مثل اقتصاد.
وبلاگ آسمانیان نوشت: کار که برا خدا باشه،به رسید نیازی نداره
پیرزن طلاهایش را برای کمک به جبهه داد و از اتاق خارج شد.
جوانی صدا زد: حاج خانم رسید طلاهاتون
پیرزن گفت: من برای دو پسر شهیدم هم رسید نگرفتم…
کار که برا خدا باشه …. نه با جار زدن نیازی هست ….نه به گفتن به این و اون ……. نه به رسید !!!