احتمال تشکیل یک جبهه جدید سیاسی، اصلاح طلبان را به فحاشی کشاند
روحانی اما در مقابل جولان اصلاح طلبان نه تنها موضعی نگرفت بلکه فضا را برای مانور هر چه بیشتر آماده کرد چرا برای پیشبرد اهداف خود به ظرفیت های اجتماعی آن ها سخت نیازمند بود.
به گزارش سرویس سیاسی شیرازه، «یک شخص با رای احزاب، اشخاص و انجمن ها بالا می آید و رئیس جمهور می شود،
اینکه آن آقا (دکتر روحانی) بگوید من به هیچ حزبی وابسته نیستم نشان از بی
عرضگی اوست، از کجا آوردید؟ ما ده به ده و شهر به شهر گشتیم و آراء را به
حساب جاری شما حواله کردیم، مگر ما مرض داشتیم که هزینه دادیم، اگر کمک نمی
کردیم جلیلی به روی کار می آمد». بی تردید این سخنان «محسن رهامی» در ایلام، تندترین موضع اصلاح طلبان در برابر روحانی است.
گستاخی و توهین رئیس کمیته انتخابات اصلاح طلبان به رئیس جمهور در وهله اول شاید عجیب به نظر برسد اما واکاوی رویدادهای سیاسی و گروه بندی های جدید در میان احزاب و جریانات سیاسی برای حضور در انتخابات می تواند ریشه سخنان تند و تیز و توهین آمیز رهامی را برملا کند.
جریان اصلاح طلب در سال 92 برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور پس از عملکرد سیاه در انتخابات 88 و پس از آن، از میان گزینه ها، روحانی را به خود نزدیکتر دیدند و پشت او صف کشیدند و مزدش را هم گرفتند. روحانی هم به دلیل نیاز به سرمایه اجتماعی آنها، تقریبا تمام مناصب و پست ها را به نیروهای اصلاح طلب واگذار کرد. حاتم بخشی روحانی باعث شد اصلاح طلبان گام بعدی را محکمتر بردارند و خواستار یک دست کردن دولت شدند، آن ها گرچه به تمام اهداف خود نرسیدند، اما سهم خود را در دولت حداکثری کردند و با غرور اعلام کردند از این دولت به عنوان رحم اجاره ای برای به دست گرفتن قدرت در سال 96 خواهند کردند.
روحانی اما در مقابل جولان اصلاح طلبان نه تنها موضعی نگرفت بلکه فضا را برای مانور هر چه بیشتر آماده کرد چرا برای پیشبرد اهداف خود به ظرفیت های اجتماعی آن ها سخت نیازمند بود.
حالا که توافق هسته ای به جمع بندی رسیده و از نظر ناظران تقریبا در مسیر درستی قرار گرفته و احتمالا اجرایی خواهد شد، برخی بر این باورند، با این حساب، بعد از توافق، روحانی جایگاه خوبی در میان مردم پیدا می کند و آن چه می خواست در مورد سرمایه اجتماعی به دست آورده است و دیگر نیاز چندانی به اصلاح طلبان ندارد و به تنهایی می تواند با برگ توافق هسته ای، سرمایه اجتماعی مورد نیازش را برای رای آوری مجدد جذب کند. پس دیگر چه احتیاجی به اصلاح طلبان و تن دادن به خواسته های ریز و درشت آنان؟!
جریان اصلاح طلب که فکر می کرد می تواند از محمل دولت اعتدال، معبری برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور باز کند، حالا خود عاملی برای ظهور جریان جدید سیاسی شده اند که می تواند برای آن ها یک رقیب باشد. لذا ریشه اظهارات توهین آمیز «رهامی» دیگر سهم خواهی نیست بلکه تمامیت خواهی است. آنها از روحانی می خواهند تا خود را اصلاح طلب بخواند تا موفقیت های دولت به حساب اصلاح طلبان واریز شود نه جریان اعتدال.
عده ای از افراد صاحب تحلیل هم معتقدند، دلیل اظهارات تند و تیز «رهامی» به عنوان رئیس شورای هماهنگی اصلاحات، نزدیکی تاکتیکی حسن روحانی و علی لاریجانی است. واقعیت این است که رئیس دولت اعتدال به عنوان رئیس جمهور دلش می خواهد در انتخابات امسال، مجلسی هماهنگ با سیاست هایش تشکیل شود، لذا 2 راه در پیش دارد؛ به سمت محمدرضا عارف برود یا علی لاریجانی. از آن جایی که روحانی ذاتا اصلاح طلب نیست و از طرفی چندان تمایلی به همکاری نزدیک با محمدرضا عارف ندارد. (نشان به نشان که او به خواسته اصلاح طلبان مبنی بر معاون اولی عارف تن نداد) به نظر می رسد، روحانی دلش با لاریجانی است و حتی برخی خبر از برگزاری جلسات هماهنگی توسط کاظم جلالی و محمدباقر نوبخت به عنوان نمایندگان دو طرف دادند. لذا اصلاح طلبان تحمل نزدیکی روحانی به لاریجانی را ندارند، چرا که امیدوار بودند، تحت لوای اعتدال، بازگشت موفقیت آمیزی به عرصه سیاسی کشور داشته باشند و با این اوصاف امید خود را ناامید می بینند و روحانی را با الفاضی همچون «بی عرضه» می نوازند!
به نظر می رسد، برنده این بازی سیاسی روحانی باشد، او برای حفظ سرمایه اجتماعی جریان اصلاح طلبی به سر دادن شعارهای اصلاح طلبانه ادامه خواهد داد و از این که اصلاح طلبان برای او مزاحمتی ایجاد کنند خیالتش راحت است، چون می داند آنها به او نیاز دارند. از طرفی روحانی موفق می شود، طیف مهمی از اصولگرایان را از بدنه این جریان سیاسی منفک کند و به داشته های خود بیافزاید.
گستاخی و توهین رئیس کمیته انتخابات اصلاح طلبان به رئیس جمهور در وهله اول شاید عجیب به نظر برسد اما واکاوی رویدادهای سیاسی و گروه بندی های جدید در میان احزاب و جریانات سیاسی برای حضور در انتخابات می تواند ریشه سخنان تند و تیز و توهین آمیز رهامی را برملا کند.
جریان اصلاح طلب در سال 92 برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور پس از عملکرد سیاه در انتخابات 88 و پس از آن، از میان گزینه ها، روحانی را به خود نزدیکتر دیدند و پشت او صف کشیدند و مزدش را هم گرفتند. روحانی هم به دلیل نیاز به سرمایه اجتماعی آنها، تقریبا تمام مناصب و پست ها را به نیروهای اصلاح طلب واگذار کرد. حاتم بخشی روحانی باعث شد اصلاح طلبان گام بعدی را محکمتر بردارند و خواستار یک دست کردن دولت شدند، آن ها گرچه به تمام اهداف خود نرسیدند، اما سهم خود را در دولت حداکثری کردند و با غرور اعلام کردند از این دولت به عنوان رحم اجاره ای برای به دست گرفتن قدرت در سال 96 خواهند کردند.
روحانی اما در مقابل جولان اصلاح طلبان نه تنها موضعی نگرفت بلکه فضا را برای مانور هر چه بیشتر آماده کرد چرا برای پیشبرد اهداف خود به ظرفیت های اجتماعی آن ها سخت نیازمند بود.
حالا که توافق هسته ای به جمع بندی رسیده و از نظر ناظران تقریبا در مسیر درستی قرار گرفته و احتمالا اجرایی خواهد شد، برخی بر این باورند، با این حساب، بعد از توافق، روحانی جایگاه خوبی در میان مردم پیدا می کند و آن چه می خواست در مورد سرمایه اجتماعی به دست آورده است و دیگر نیاز چندانی به اصلاح طلبان ندارد و به تنهایی می تواند با برگ توافق هسته ای، سرمایه اجتماعی مورد نیازش را برای رای آوری مجدد جذب کند. پس دیگر چه احتیاجی به اصلاح طلبان و تن دادن به خواسته های ریز و درشت آنان؟!
جریان اصلاح طلب که فکر می کرد می تواند از محمل دولت اعتدال، معبری برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور باز کند، حالا خود عاملی برای ظهور جریان جدید سیاسی شده اند که می تواند برای آن ها یک رقیب باشد. لذا ریشه اظهارات توهین آمیز «رهامی» دیگر سهم خواهی نیست بلکه تمامیت خواهی است. آنها از روحانی می خواهند تا خود را اصلاح طلب بخواند تا موفقیت های دولت به حساب اصلاح طلبان واریز شود نه جریان اعتدال.
عده ای از افراد صاحب تحلیل هم معتقدند، دلیل اظهارات تند و تیز «رهامی» به عنوان رئیس شورای هماهنگی اصلاحات، نزدیکی تاکتیکی حسن روحانی و علی لاریجانی است. واقعیت این است که رئیس دولت اعتدال به عنوان رئیس جمهور دلش می خواهد در انتخابات امسال، مجلسی هماهنگ با سیاست هایش تشکیل شود، لذا 2 راه در پیش دارد؛ به سمت محمدرضا عارف برود یا علی لاریجانی. از آن جایی که روحانی ذاتا اصلاح طلب نیست و از طرفی چندان تمایلی به همکاری نزدیک با محمدرضا عارف ندارد. (نشان به نشان که او به خواسته اصلاح طلبان مبنی بر معاون اولی عارف تن نداد) به نظر می رسد، روحانی دلش با لاریجانی است و حتی برخی خبر از برگزاری جلسات هماهنگی توسط کاظم جلالی و محمدباقر نوبخت به عنوان نمایندگان دو طرف دادند. لذا اصلاح طلبان تحمل نزدیکی روحانی به لاریجانی را ندارند، چرا که امیدوار بودند، تحت لوای اعتدال، بازگشت موفقیت آمیزی به عرصه سیاسی کشور داشته باشند و با این اوصاف امید خود را ناامید می بینند و روحانی را با الفاضی همچون «بی عرضه» می نوازند!
به نظر می رسد، برنده این بازی سیاسی روحانی باشد، او برای حفظ سرمایه اجتماعی جریان اصلاح طلبی به سر دادن شعارهای اصلاح طلبانه ادامه خواهد داد و از این که اصلاح طلبان برای او مزاحمتی ایجاد کنند خیالتش راحت است، چون می داند آنها به او نیاز دارند. از طرفی روحانی موفق می شود، طیف مهمی از اصولگرایان را از بدنه این جریان سیاسی منفک کند و به داشته های خود بیافزاید.
نظرات بینندگان