روایتی از دیدار «رزمندگان» دیپلماسی با رهبر انقلاب؛ جلسه روخوانی قانون اساسی
وزیر امور خارجه پشت تریبون قرار میگیرد و در سخنان کوتاهی به دوران
پسابرجام و اهمیت تحقق اقتصاد مقاومتی در این دوران از یکسو و بهبود فضای
منطقه و رفع فتنههای تروریستی از سوی دیگر اشاره میکند. محمدجواد ظریف
پیش از سخنان رهبر انقلاب اشاره کرد که دستورات و خطوط ترسیمشده از جانب
رهبر معظم انقلاب مبنای کار وزارت خارجه بوده و در دوران پسابرجام نیز
نامهی اخیر ایشان به رئیسجمهور در مورد نحوهی اجرای برجام مبنای کار
خواهد بود و با اشاره به توجه وزارت امور خارجه به مسئلهی مقابله با نفوذ و
همچنین اجرای اقتصاد مقاومتی گفت: در همایش امسال سفرا و کارداران تلاش
میکنیم از وضعیت کنونی برای پیشبرد اهداف اقتصاد مقاومتی و نیز تقویت
جریان مقاومت در منطقه و حل و فصل مشکلات غرب آسیا بر اساس موازین مورد نظر
جمهوری اسلامی ایران استفاده کنیم.
رهبر معظم انقلاب سخنان خود را با تجلیل از جایگاه و شأن دیپلماتهای
جمهوری اسلامی آغاز نمودند. عنوان «جنگآوران و رزمندگان» خط مقدم نظام در
عرصهی بینالملل را شایستهی آنها بیان کردند و با تمجید از شخص وزیر امور
خارجه، تدین را مهمترین نقطهی قوت وی خواندند و در ادامه دربارهی وزارت
خارجه فرمودند که وزارت خارجه با توجه به اهداف و وظایف خود بهخوبی فعال
است و بهخصوص در تجربهی اخیر مذاکرات هستهای، آقای دکتر ظریف و
همکارانشان آزمون خوبی ازسرگذراندند. حضرت آیتالله خامنهای در ادامه
تأکید میکنند که عوامل دستگاه سیاست خارجی کشور را همیشه دعا میکنند:
«بهخصوص در روزهای دشوار مذاکرات که پنجه در پنجهی دشمن انداخته بودید
بهطور مکرر و مرتب، به اسم و با توجه و تضرع دعا کردم.»
رهبر انقلاب اما در بخش اصلی سخنان خود تأکید میکنند که امروز میخواهند
یک مقدمه دربارهی سیاست خارجی نظام اسلامی بگویند و بعد اصول سیاست خارجی
کشور را یکبار دیگر بر مبنای قانون اساسی تشریح کنند و در قسمت بعدی برخی
الزامات ناشی از این اصول را برشمرند. شاید عصارهی بخش مقدمه را بتوان در
این جملات خلاصه کرد: «سیاست خارجی، متخذ از اسلام و منبعث از اهداف و
آرمانهای انقلاب است و مسئولان وزارت خارجه و سفرا و کارداران در حقیقت
نمایندگان، سربازان و خدمتگزاران این اصول و آرمانها هستند. سیاست خارجی
با رفتوآمد دولتها با سلایق سیاسی گوناگون، تغییر نمیکند؛ دولتها فقط
در تاکتیکها و ابتکارات اجراییِ راهبردهای سیاست خارجی تأثیرگذار و
دخیلند.»
آقا برای تبیین این موضوع به مصاحبهی چند سال پیش یکی از سفرای کشورمان
در منطقه و عدم توانایی پاسخگویی وی در مقابل انتقاد یک رسانه از عملکرد
شورای نگهبان اشاره و ضمن تقبیح این موضوع میگویند: «یک دیپلمات کارکشته
در پاسخ به چنین سؤالهایی میگوید مسائل داخلی کشور ما به شما ربطی
ندارد.»
حضرت آیتالله خامنهای پس از بسط و تشریح این حقیقت، مقدمه را به پایان
میبرند و به سراغ اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی میروند. ابتدا تبلیغات
دشمن دربارهی تغییر و تحول در اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را
محکم تکذیب میکنند و این تفکر را خوشخیالانه عنوان میکنند: «این تحلیل
خوشخیالانهی غربیها، در حقیقت ناشی از فشار این واقعیت است که سیاست
خارجی جمهوری اسلامی، لااقل در سطح منطقه همچون سدّی مستحکم و صخرهای
استوار، مانع از یکهتازیهای قدرتهای سلطهگر بهویژه آمریکا شده است و
آنها، همیشه در آرزوی تغییر این سیاستها هستند.» به همین اکتفا نمیکنند و
در همینجا کنایهای هم به بزککنندگان و سهلاندیشان میزنند: «برخلاف
نظر برخی افراد، آمریکا بخش عمدهی مشکلات منطقه است نه بخشی از راهحل
مشکلات.»
به نظر میرسد فرمانده اینبار میخواهند یکبار دیگر اصول و مبانی سیاست
خارجی جمهوری اسلامی را برای رزمندگان و جنگآوران این عرصه مرور کنند.
ایشان معتقدند اگر این اصول خوب فهمیده شود آن وقت این سیاست خارجی کاملاً
هم انقلابی است. گویی نیازی ویژه در این زمینه دیدهاند. اینبار همهی
دیپلماتها را دعوت میکنند به توجه به «منشور اصلی انقلاب» و میگویند:
«سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ساختهی این و آن نیست بلکه مبتنی بر
اصول مستحکم قانون اساسی است.» و بر همین مبنا نیز اصول را از روی متن برای
حضار قرائت میکنند...
«تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به
همهی مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان» و روی کلماتی مثل «همه» و
«جهان» تأکید میکنند و برای نمونه از ماجرای حمایت جمهوری اسلامی از بابی
ساندز، آزادیخواه ایرلندی نام میبرند.
«طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب» را در قانون اساسی یادآوری
میکنند و میگویند: «این نفوذی که بنده دائماً تکرار میکنم منبع و مرجعش
اینجاست». بند به بند و اصل به اصل جلو میروند و در انتها آدرس همهی
اصول را هم به حضار یادآور میشوند: «هم در اصل سوم و هم در بخشهای
انتهایی و مربوط به فصل مخصوص به سیاست خارجی قانون اساسی»
بندها را که شمردند و روخوانی قانون اساسی که به پایان میرسد میگویند:
«اینها راهبرد است، همه منبعث از اسلام؛ هیچ کدام مندرآوردی نیست. جمهوری
اسلامی هستیم دیگر؟! جمهوری اسلامی معنی اگر بخواهد داشته باشد باید در آن
به اسلام عمل شود.»
نوبت به الزامات این اصول میرسد: «تاکتیکها باید مسیر شما برای رسیدن به
اهداف راهبردی را قدم به قدم بسازد.» رهبر انقلاب هشدار میدهند که گاهی
به بهانهی تاکتیک، اصول نقض نشود. سپس به سراغ کشورهای منطقه میروند و
سیاستها و راهبردهای جمهوری اسلامی در مورد آنها را همراه با جزئیات عنوان
میکنند. از فلسطین و سوریه تا یمن و از عراق تا بحرین. راهبرد کلان هم
البته مشخص است: «پرهیز از دخالت خارجی»، «ایجاد آرامش و مراجعه به آرای
عمومی». اینجا سخنان رهبر انقلاب به اوج خود میرسد و دیپلماتها، شنوندهی
یک پیشبینی تاریخی دیگر از رهبر حکیمشان هستند: «پایههای محکم سیاست
خارجی ما اینهاست. اگر بر این پایهها پافشاری کنیم و راهکارهای هوشمندانه
انتخاب کنیم، آثار شگفتانگیزی به همراه میآورد و احتمال اینکه بتوانیم
بخش قابل توجه یا همهی جهان اسلام را نجات بدهیم وجود دارد.» رهبر انقلاب،
همان کسی که در گذشته جملهی معروف «من دیپلمات نیستم من انقلابیام» را
فرمودهاند، حالا پس از این بازخوانی و تشریح جزء به جزء عبارات قانون
اساسی میگویند: «این سیاست خارجی یعنی سیاست خارجی انقلابی».