به گزارش سرویس اقتصادی شیرازه، سیب زمینی محصولی که از زمان فتحعلی شاه توسط سرجان ملکم سفیر حکومت کمپانی هندوستان وارد ایران شد و کم کم کشت آن در سراسر کشور گسترش یافت و به سرعت در سبد غذایی مردم قرار گرفت. سیب زمینی اما عمده شهرتش را مدیون عرصه سیاست است و حداقل در دو دولت نهم و یازدهم، به واسطه دفن شدن به یک اصطلاح سیاسی تبدیل شد. چند روزی است که موضوع امحاء 1723 تن سیب زمینی در استان فارس به شدت مورد توجه قرار گرفته است.

این موضوع به سرعت در رسانه های استان و کشور بازتاب داشت و به خط خبری رسانه ها تبدیل شد. بسیاری این اقدام را اسراف، کفران نعمت و البته حرام دانستند و از این که سیب زمینی ها بین مردم نیازمند توزیع نشد ابراز تاسف کردند و خواستار برخورد با عاملان آن شدند. از طرفی رسانه های حامی دولت، به سیاق همیشگی سراغ احمدی نژاد رفتند و آماری از امحاء سیب زمینی ها در دولت او ارائه دادند تا هم آن را اقدامی مرسوم جلوه دهند و هم این که ابزاری باشد برای حق سکوت گرفتن از منتقدان و تهمت و برچسب زدن به آن ها.

برخی مسئولان استانی از جمله بهجت حقیقی مدیر کل تعاون روستایی فارس، می گویند: موضوع امحاء چندان مهم نبوده و در راستای تنظیم بازار و کاهش قیمت صورت گرفته است اما این استدلال پس از چند روز اعتبار خود را از دست داد! و این بار فاسد شدن و غیر قابل مصرف بودن سیب زمینی ها دلیل امحاء عنوان شد.

روز گذشته حسین صفایی رئیس سازمان تعاون روستایی کشور در یک نشست خبری ضمن دفاع جانانه از بهجت حقیقی او را یکی از بزرگان استان فارس دانست! صفایی گفت: امحاء سیب زمینی ها بخاطر حفظ سطح قیمت‌ها نبوده بلکه فساد و غیر قابل مصرف بودن سیب زمینی ها برای انسان و حتی دام عامل دفن این محصول بوده است.

به غیر از توجیه متفاوت صفایی از موضوع امحاء، اظهارات او و بهچت حقیقی باز هم با تناقضات آشکاری روبروست.

بهجت حقیقی مدیرکل تعاون روستایی فارس می گوید: 15 درصد از 1723 تن سیب زمینی را به بهزیستی و کمیته امداد دادیم؛ یعنی 258 تن. در حالی که حسین صفایی می گوید: 2 دستگاه امدادی به اندازه نیاز خود یعنی معادل 320  تن از سیب‌زمینی‌های تولیدی را دریافت کردند و مابقی یعنی 1500 تن امحا شد!

موضوع وقتی جالب می شود که رئیس سازمان تعاون روستایی کشور می گوید: امحای این سیب‌ زمینی ها در مردادماه امسال صورت گرفته است در حالی که سایت صبحانه به نقل از یک منبع آگاه گزارش داد؛ «طبق نامه شماره «۵۲۳۴۰» یک مقام مسئول در نهاد ریاست جمهوری با نام آقای «ب» به تعدادی از کارشناسان این نهاد، درخواست شده است که نسبت به بررسی حدود و ضوابط قانونی در خصوص تقاضای وزارت جهاد کشاورزی راجع به «توزیع رایگان مازاد سیب ‌زمینی و پیاز بین مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی کشور» اقدام شود.»

طبق اعلام این منبع آگاه، این نامه در تاریخ ۳ شهریورماه امسال در سیستم رسمی ثبت شده است و علت درخواست وزارت جهاد کشاورزی برای «توزیع رایگان» این محصولات نیز ۲ نکته مهم «عدم امکان فروش در بازار و جلوگیری از امحاء » ذکر شده است.

به گفته این فرد، چند روز پس از این درخواست، کارشناسان مربوطه در پاسخ به نامه آقای «ب» صریحا اعلام می کنند که طبق استدلال های موجود در این نامه و همچنین با توجه به اینکه طبق بند ۶ اصل ۴۳ قانون اساسی که تاکید می کند "یکی از ضوابطی که جمهوری اسلامی بر آن استوار است منع از اسراف و تبذیر در همه شئون مربوط به اقتصاد است"، تصویب پیشنهاد وزارت جهادکشاورزی بلااشکال است.

این منبع مطلع در عین حال تاکید کرد: البته گردش کار مربوط به توزیع رایگان سیب زمینی ها، در دولت طی نشده است چراکه پس از استعلام آقای «ب» و تایید کارشناسان مربوطه، موضوع باید در دستور کار هیئت وزیران قرار می گرفت که ممکن است به دلیل متنوعی چون عدم موافقت برخی مسئولان، تاخیر در گردش کار مربوطه یا پایان مهلت مربوط به این بررسی با توجه به فاسد شدن سیب زمینی ها، این سیر اداری به اتمام نرسیده است.

به هر حال هر چه زمان به پیش می رود؛ تناقضات مسئولین برای توجیه این اقدام نابخردانه بیشتر می شود و موضوع بجای شفافیت، مبهم تر می شود. با این حساب، آیا دیگر کسی می تواند از این بی تدبیری دفاع کند؟ به نظر می رسد باید منتظر ماند و دید سازمان بازرسی که چند روزی است به این موضوع ورود کرده، چه گزارشی به مردم می دهد و احتمالا چه عواقبی در انتظار مسئولان مربوطه است.

با همه این تفاسیر، احتمالا این موضوع هم دیر یا زود از حافظه افکار عمومی کنار می رود اما چرا کسی پی علاج واقعی نیست؟ چرا کسی پیگیر افزایش حجم سردخانه ها، تغییر الگوی کشت، افزایش صادرات محصولات کشاورزی و بازاریابی، ایجاد کارخانه های فرآوری محصولات کشاورزی استان فارس و... نیست.