کتاب «روپوشی برای میدان تیر» حاوی ۱۸ خاطره نجاتی از دوران دفاع مقدس در شهرستان است که در بخشی از آن عنوان می کند: «گم شده ام، در هجوم روزمرگی، قلم به دست می گیرم، می نویسم به یاد روزهای شیرینی که مرگ به ما نزدیک بود، خیلی نزدیک. می نویسم به خاطر مادرم که به خاطره هایم پر و بال داد و پدرم که مراقبم بود از دور. می نویسم به یاد همکلاسی هایم، هم مسجدی هایم، به یاد همرزمانم در بسیج خواهران بهبهان. می نویسم به یاد روزهایی که ساده زندگی می کردیم، ساده عاشق می شدیم ....»

این کتاب حاوی عکس هایی از دوران جنگ تحمیلی و حال و هوای پشت جبهه هاست .

در خاطره نخست کتاب «روپوشی برای میدان تیر»، نویسنده آورده: «صبح روز اول مهرماه با چشمان پف کرده از خواب بیدار شدم. شب از ذوق خوابم نمی برد، دست و صورت را شستم. مانتو تریکو را پوشیدم و بدون اینکه صبحانه بخورم، به دنبال دختر همسایه مان «احترام» رفتم و با هم، راهی مدرسه شدیم. از شوق مدرسه جدید و دوستان جدید داشتیم بال در می آوردیم، از دور تابلوی مدرسه را دیدیم.»

شناسه کتاب:

عنوان کتاب: روپوشی برای میدان تیر(خاطرات پشت جبهه)

نویسنده: پروانه نجاتی

موضوع: خاطرات، دفاع مقدس

انتشارات: رخشید

محل نشر: شیراز

نوبت چاپ: اول، ۱۳۹۵

تعداد صفحات: ۵۶ صفحه

طراح جلد: احسان ایمانی زاده

شمارگان: ۱۰۰۰ نسخه

شماره کتابشناسی ملی: ۴۱۴۶۴۰۰

شابک: ۶-۴۹-۵۷۲۳-۶۰۰-۹۷۸