کد خبر: ۹۹۸۲۰
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۵ - ۱۳ آبان ۱۳۹۵
نگاهی به پدیده تکدیگری در شیراز؛

تکدی گران؛ نیازمندان واقعی یا سو استفاده از احساس شیرازی ها

یکی از گدایان پاهایش را طوری روی هم بر می گرداند که انگار استخوان های پایش مشکل خاصی داشته باشد. خدا می داند که او واقعا از مشکلی رنج می برد یا نه.
به گزارش شیرازه، «دیگر در این محله معروف شده اند؛ زن تکدی گران؛ نیازمندان واقعی یا سو استفاده از احساس شیرازی هاو مردی که از زمان نوزادی فرزندشان جلو مطب پزشکان در خیابان معدل می ایستند و با گفتن این جمله که «مریض داریم، شما را به خدا به ما کمک کنید» از مردم خواستار کمک می شوند.
سال هاست که از این مسیر می گذرم و هفته ای نیست که آنان را نبینم. نوزاد آنها که زمانی در قنداق در بغل خانم متکدی بود حالا 4 - 5 ساله شده و دست در دست پدر و مادرش چشم به دست این و آن می دوزد؛ یکی از مغازه داران به طنز می گوید: «بچه شان بزرگ شد و بیمارشان خوب نشد!».
منطقه مرکزی شهر شیراز برای تکدی گران جذابیت خیلی زیادی دارد؛ تعدادی از آنان هم جلوی مجتمع زیتون می نشیند؛ یکی از آنان پاهایش را طوری روی هم بر می گرداند که انگار استخوان های پایش مشکل خاصی داشته باشد. خدا می داند که او واقعا از مشکلی رنج می برد یا نه.
جز او مرد دیگری هم هر روز جلوی این مجتمع چشم به راه کمک های مردم است؛ او پایش را که قطع شده به نمایش گذاشته تا اندوه مردم از روزگار او آنان را به کمک کردن ترغیب کند.
 شیراز اما انگار پر است از آسیب های اجتماعی این چنین؛ از تکدی گری در خیابانها گرفته تا معتادانی که سر در سطل های زباله فرو می برند و جوانانی که از سر بیکاری دست به دستفروشی در چهارراه ها و خیابان ها زده اند.
مسئولان شهرداری راهکار این وضع را در یک چیز میدانند؛ اینکه مردم به تکدیگران کمک نکنند و از دستفروشان چیزی نخرند؛ اما اگر چنین شود تکلیف تکدی گرانی که نه کلاهبردار بلکه نیازمند واقعی هستند چه میشود؟
فصل نو در تکدی گری
شمار تکدیگران در شیراز چنان زیاد شده که دیگر نمیتوان نیازمند واقعی را از آنان که مردم را سر کیسه میکنند تشخیص داد؛ ضمن اینکه نمایش دادن بخشی از بدن زایل شده برای جذب کمک مردم نشان دهنده شروع فصلی نو در آسیبهای اجتماعی این شهر است. اگر فرد به راستی نیازمند است، چرا جامعه نمی تواند نیازهای اولیه زندگی را برای او تامین کند تا ناچار نباشد پای قطع شده اش را پیش چشم مردم بگذارد و اگر کلاهبردار است چرا با او برخورد نمی شود؟ چه اینکه اگر به شهری چون تبریز سفر کنید، در خیابان ها نه دستفروش میبینید، نه معتادانی که سر در سطل های زباله فرو برده اند و نه تکدی گر. اصلا این کلانشهر که از هر لحاظ شبیه شیراز است، با لقب «شهر بدون گدا» شناخته می شود.
اکنون، آن طور که رمضان امینی، معاون اجرایی شهرداری شیراز می گوید، در 3 سال گذشته 9 هزار متکدی از خیابان های شیراز جمع آوری شده اند و تقریبا نیمی از آنان اهل شیراز و فارس نبوده اند: «کمک مردم نه تنها بازدارندگی ایجاد نمی کند، بلکه باعث تشویق معتادان به تکدیگری می شود و به این ترتیب هیچ گامی برای حل پدیده تکدی گری در شیراز برداشته نمی شود. ضمن اینکه با این کار، قلکی برای خرده فروشان مواد مخدر ایجاد شده و سرمایه آنها متورم می شود».
منظور او از اینکه «سرمایه خرده فروشان مواد مخدر متورم می شود» این است که متکدیان که اغلب معتاد هستند بعد از اینکه از مردم کمک دریافت میکنند، این پول را صرف خرید مواد افیونی از خرده فروشان مواد مخدر می کنند؛ هرچند پدیده اعتیاد عواملی دیگر دارد ولی به باور امینی، خودداری مردم از کمک به معتادان دست کم می تواند باعث شود آنها از تکدی گری ناامید شوند.
اما همه متکدیان معتاد نیستند؛ معاون اجرایی شهرداری شیراز می گوید: «بسیاری از متکدیان نه به عنوان نیاز بلکه به عنوان شغل به تکدی گری نگاه می کنند تا از حسن نیت مردم سوءاستفاده کنند؛ اگر مردم به آنها پول ندهند دست کم در شهر کمتر چنین پدیده ای را می بینیم ضمن اینکه رفتار مهربانانه مردم شیراز باعث شده بسیاری از شهرهای دیگر به این شهر بیایند».
او ادامه می دهد: «با جرات می توانم بگویم که 49 درصد از متکدیانی که در 3 سال گذشته از خیابان های شیراز، جمع آوری کردیم، اهل شیراز و فارس نبودند. برای همین نیاز است که کمک های مردمی به سمت موسسه های خیریه هدایت شود چون اگر پول باد آورده به دست این افراد نرسد، آنان تن پرور نمی شوند».
اما چطور می توان به جنگ پدیده اعتیاد رفت؟
تکدی گری گروهی
شاید از دیدن معتادانی که سر در سطل های زباله فرو برده و از میان آنها فلزی یا تکه پلاستیکی برای فروش بیرون می کشند، به ستوه آمده باشید.
این وضع از سال 91 شهرداری را بر آن داشت که با راه اندازی اردوگاهی برای ترک اعتیاد، مشکل را حل کند؛ البته طرح از همان روزهای نخست این را در نظر نگرفت که چطور می شود در شهری چون شیراز، عوامل ابتلا به اعتیاد را از میان برداشت. در آن زمان، افزون بر شهرداری، نیروی انتظامی، دانشگاه علوم پزشکی، بهزیستی و چند دستگاه دیگر پای کار آمدند ولی هزینه ساخت مرکز را شهرداری پرداخت.
اکنون آن طور که معاون اجرایی شهرداری شیراز میگوید، از سال 91 به این سو یک هزار و 700 نفر در این اردوگاه ترک داده شدهاند: «ما برای ساخت مرکزی ویژه معتادان 6 میلیارد تومان هزینه کرده ایم و در این مدت بیش از 1700 تن در مرکز ما درمان شده اند ولی اعتیاد پدیده ای است که عوامل مختلفی در آن دخالت دارند و دستگاه های بسیار زیادی برای رفع این مشکل باید پای کار بیایند؛ ضمن اینکه بیشتر متکدیان در شیراز را معتادان تشکیل می دهند».
اما چه تعداد از این معتادان ترک کرده، دوباره بازگشت می کنند؟ چه اینکه درمان اعتیاد بدون تصمیم قلبی معتاد امکان پذیر نیست و بعد از اینکه معتادان این مرکز را ترک می کنند همه عوامل برای بازگشت آنان به قوت خود باقی است.
امینی می گوید: «تا زمانی که مراقبت های پس از درمان چون ایجاد کار، نظارت و... را ایجاد نکنیم، شاهد برگشت معتادان خواهیم بود. ضمن اینکه هم اکنون برخی گروه های سازمان یافته تکدی گری در شیراز شکل گرفته که آنان را به دستگاه قضایی معرفی کرده ایم و حتی برای برخی از آنان رای صادر شده است».
نهادهای خیریه چه باید بکنند؟
اکنون چنان شمار تکدیگران در شیراز زیاد شده که دیگر نمی توان نیازمند واقعی را از یک کلاهبردار تشخیص داد. اما آیا این ضعف دستگاه های رفاهی و حمایتگر نیازمندان نیست که نمی توانند نیازمندان واقعی را تشخیص داده و از تکدی گری آنان در خیابان ها جلوگیری کنند؟ کاظم احمدیان، روانشناس و مشاور خانواده در این باره می گوید: «اینکه بگوییم مردم نباید به متکدیان کمک کنند تنها بخشی از ماجراست. دیگر نهادهای متولی خیریه باید فرق آدم سودجو و نیازمند را تشخیص داده و همزمان دستگاه های متولی برای رفع نیاز آنان و فرهنگ سازی برای جلوگیری از کمک های مردمی به کلاهبرداران اقدام کنند».
در زبان پارسی ضربالمثل معروفی هست که می گوید: «گدایی گر ننگ نبود، گنج بود».
اینک به نظر می رسد که در چشم بسیاری، ننگ بودن گدایی رنگ باخته است اما پرسش اینجاست که چرا برخی افراد به جای اینکه فرهنگ کار و تلاش را در خود تقویت کنند به یک «ننگ» روی می آورند؟
منبع: خبر جنوب
نظرات بینندگان