فیلتر تلگرام؛ درمان یا مُسکن موقت!
شیرازه؛ این روزها بحث
پیرامون احوالات تلگرامی که هنوز در بند
است و اینستاگرامی که دوران نقاهت را میگذراند، در
خیلی از محافل رسمی و غیرسمی
داغ است.
لطیفه های زیادی در رابطه با
تعطیل شدن تلگرام وضعیف شدن اینستاگرام و برگشتن اجباری افراد به زندگی واقعی دست به دست میشود. اما براستی تنها راه برای برگرداندن مردم به زندگی
واقعی و ارتباطات چهره به چهره با خانواده و انجام وظایف محوله هنگام کار وتمرکز
بر درس و امتحانات و... بستن و فیلترکردن فضای مجازی است؟ آیا با منع کردن باعث
نمی شویم مخاطب بیشتر تشنه شود و به هرطریقی خود را به فضای مجازی منع شده متصل
کند؟براستی فیلترینگ چقدر توانست
جلوی ورود مخاطب را به این فضا بگیرد؟فیلترینگ چقدر در آرام کردن اغتشاشات موثر بود؟ آمار دانلود فیلتر شکن ها چه می گوید؟
بنظر می رسد با این کار تنها افراد خیلی معتقد به شرع و قانون از این فضا حذف شدند، برخی هم به هر توجیهی متوسل شدند و فیتیله اعتقادات را پایین کشیدند تا وجدان خود را قانع کرده و حضورشان را در این فضا ادامه دهند.
غیر از این است که با این کار تنها قبح استفاده از فیلتر شکن واستفاده از این شبکه ها از طریق غیر قانونی شکست؟ با این کار اعضای کانال های معاند و دروغگو چقدر افزایش پیدا کرد؟ انگار نسخه عوضی پیچیده شده است!
عادی شدن استفاده از فیلترشکن
عواقب اجتماعی بدتری هم دارد و علاوه بر آن با رواج استفاده از انواع فیلترشکن
کنترل خانواده ها روی بچه های کم سن و سال هم سخت و ناممکن شده است بگذیریم که با این
روال ضریب نفوذ تاثیرات مخرب روی بزرگسالان هم افزایش می یابد.
از طرفی در این اوضاع که بیکاری بیداد می کند برخی در فضای مجازی کسب و کاری دست و پا کرده بودند، کسب و کارهای اینترنتی مختلف هم با فیلتر شدن تلگرام دچار اختلال شد یا با استفاده از فیلترشکن کسب و کار مردم شبهه دار شد وخیلی ها به گناه افتادند و از قانون تخطی کردند تا از نان خوردن نیفتند.
باید توجه داشت همیشه اولین راهی که برای کنترل بحران به ذهن می رسد بهترین راه نیست طبیعی است اگر ریشه نارضایتی ها علاج نشود این راه های مقطعی خیلی کارگشا نیست.الان در نتیجه فشار دادن دکمه فیلترینگ فضا فقط از تعداد معدودی کاربر معتقد به شرع و قانون خالی شده است بقیه براحتی به لطف فیلترشکنها مشغول کارند راه های جایگزین زیادی هم برای تلگرام و اینستاگرام پشت دست دارند که برای ارتباطات جمعی به کار ببرند.
به نظر می رسد مرور مقاله «ویدئو در برابر رستاخیز تاریخی انسان» برای کسانی که به هردلیلی دکمه فیلترینگ زیر دست که نه، چون قول داده بودند دست شان به دکمه نخورد، زیر پای آنها قرار گرفته است،خالی از لطف نباشد. شهید آوینی دراین مقاله درباره اما و اگرهای نحوه مقابله یا پذیرش ویدئو سخن می گوید که بشدت شبیه چالش های امروز درباره نحوه مواجهه با فضای مجازی است آوینی معتقد است «مشکل اینجاست که مافقط بامعیار اخلاق ظاهری به محصولات تمدن تکنولوژیک غرب مینگریم نه با معیار حکمت و حقیقت دین. روزگارما روزگار اسارت درچنگ ابزاریست که هویت فرهنگی دارند. من به «ولایت مطلق تکنیک» معتقد نیستم ولایت تکنیک یک حقیقت است، اما مقید نه مطلق. و من به همین است که امید بستهام. همانطور که نتوانسته ایم از ورود کامپیوتر جلوگیری کنیم از ورود ویدئو هم نخواهیم توانست، اگرچه نظارت بر ورود هردوی این محصولات تکنولوژیک لازم است»
وی تاکید می کند:«هر چیزی که ما را در حد کامپیوتر مقید کند، به همان میزان تقیدی که به همراه دارد خطرناک است. اما ما در جهانی زندگی میکنیم که در آن مرزها در حال فرو ریختناند ودر عصری یه سرمی بریم که محصولات تکنولوژیک لازمه حیات بشری هستند. بنابراین اصلا نباید درباره ورود یا عدم ورود ویدئو به کشور اندیشید. چه مابخواهیم و چه نخواهیم این کار انجام شده است. اکنون باید در این باره که « چگونه ویدئو را مسخر خویش کنیم » بیندیشیم والبته این کار جز با وصول به معرفت نسبت به ماهیت ویدئو وغلبه روحی برحقیقت آن ممکن نیست»
میگویند شیوه های استفاده از ویدئو در کشور ما درست نیست و مگردر کجای دنیا درست است که در اینجا باشد؟ یافتن شیوه های درست استفاده از ویدئو به اینجا بازمی گردد که ما ماهیت این رسانه را بشناسیم.اما نقدا ما باید پیدا کنیم که درباب این رسانه یاغی چگونه باید اندیشید.
این
مقاله
مفصل که هم در اینترنت قابل دسترسی است وهم درکتاب رستاخیزجان ص97 چاپ شده
راهکارهای خوبی برای کسانی که درباب فرصت ها و چالش های فضای مجازی حیران و
سرگردان هستند ارائه میدهد. چرا فراموش کردیم که رهبر انقلاب سفارش می کنند:
«رایانه ها و فضای
مجازی و سایبری که الان در اختیار شماست،اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید
میتوانید
یک کلمه حرف درست خودتان را به هزاران مستمعی که شما را نمیشناسند
برسانید! این
فرصت فوق العاده ایست مبادا این فرصت را ضایع کنید که اگر ضایع شد، خداوند
متعال از
من و شما روز قیامت سوال خواهد کرد.
در همین خصوص اردیبهشت سال گذشته درجمع
معلمان و
فرهنگیان می فرمایند: «این فضای مجازی امروز از فضای حقیقیِ زندگی ما چند برابر
بزرگتر شده؛ بعضیها اصلاً درفضای مجازی تنفّس میکنند؛ زندگیشان در فضای مجازی
است. خب، اینجا
لغزشگاه است. هیچکس نمیگوید آقا جادّه نکش. اگر شما در یک منطقها ی جادّهای
لازم دارید، خیلی خب، جادّه بکش، جادّهی اتوبان هم بکش امّا مواظب باش! آنجایی که
ریزش کوه محتمل است، آنجا محاسبهی لازم را بکنید. ما به دستگاههای ارتباطی
خودمان، به مجموعهی وزارت ارتباطات و شورای عالی مجازی – که بنده از آن هم گله
دارم – سفارشمان این است. ما نمیگوییم
این راه را ببندید؛ نه، اینکه بیعقلی است. یک کسانی نشستهاند، فکر کردهاند، یک راهی
باز کردهاند بهعنوان این فضای مجازی و به قول خودشان سایبری؛ خیلی خب، از این
استفاده کنید منتها استفادهی درست بکنید؛دیگران دارند استفادهی درست میکنند؛ بعضی
از کشورها طبق فرهنگ خودشان این دستگاهها را قبضه کردهاند. ما چرا نمیکنیم؟ چرا
حواسمان نیست؟چرا رها میکنیم این فضای غیرقابل کنترل و غیرمنضبط را؟
این بیانات تکلیف را روشن میکند این همه گیجی و آزمون و خطا بعد از این فرمان های صریح و روشن واقعا قابل قبول نیست حتی اگر به بهانه کنترل بحران باشد.