چه کسی پاسخگو است؟!
زیباسازی شهر خوب است اما به چه قیمتی؟/ شهری که زیر پوست بهسازی همچنان سرگردان مانده است
انگار چند سالی است که حال شهر شیراز چندان خوش نیست و زیر پوست بهسازی سرگردان شده است و درست نزدیک عید نوروز، تعطیلات و هنگامه مسافرت به این شهر میشود به جای آراستن شهر به بهترین و زیباترین شکل ممکن، شهرداری شیراز یادش به تعمیر، بهسازی و کندهکاریهایی میافتد که نه تنها سودی برای شهر ندارد بلکه هر رهگذر و حتی شهروندی را از تردد در اینگونه مکانها منع میکند.
به گزارش سرویس اجتماعی شیرازه، هرسال با نزدیک شدن به فصل بهار و آغاز تعطیلات نوروز و فرا رسیدن تابستان و تعطیلی مدارس مردم از سراسر ایران به شهرهایی سفر میکنند که هم به لحاظ تاریخی و هم از نظر فضاسازی و گردشگری مورد توجه همگان هستند.
از آنجا که هر شیراز به شهر گل و بلبل، حافظ و سعدی، باغ ارم و عفیف آباد، شاهچراغ و محله های قدیمی و تاریخی و مردمان مهمان نوازش معروف است، از طرفی نیز فصل بهار به خصوص اردیبهشت ماه که می شود شیراز این شهر به قول شعرا، جنت تراز میشود از عطر گل های رنگارنگ و بوی خوش بهار نارنج هایش هر رهگذری را مسخ میکند، به همین خاطر گردشگران بسیاری را به سوی خود می کشاند.
اما انگار چند سالی است که حال شهر شیراز چندان خوش نیست و زیر پوست بهسازی سرگردان شده است و درست نزدیک عید نوروز، تعطیلات و هنگامه مسافرت به این شهر که میشود به جای آراستن شهر به بهترین و زیباترین شکل ممکن، شهرداری شیراز یادش به تعمیر، بهسازی و کنده کاری هایی می افتد که نه تنها سودی برای شهر ندارد بلکه هر رهگذر و حتی شهروندی را از تردد در اینگونه مکانها منع میکند.
یکی از محلاتی که از اواخر سال گذشته در دست به اصطلاح تعمیر بوده و وضعیت نا به سامان آن توسط دوربین «شیرازه» نیز شکار شده و کنده کاری های آن که برای مردم موجب مزاحمت شده به ثبت رسیده، محله سنگ سیاه است.
سنگ سیاه گذر و محلهای در بافت تاریخی شهر شیراز است و در برخی اسناد آمده که سنگبنای این محله از دوره کریمخان زند گذاشته شد، وجه تسمیه آن نیز از سنگ سیاه مزار فرهیختهای به نام «سیبویه» گرفته شده است.
کلکسیونی از خانهها، مساجد، کلیساها، بازارچهها و زیارتگاههای تاریخی را در سنگ سیاه میتوان یافت که هر بیننده یا شنوندهای را به خود جذب میکند و سالانه ده ها بلکه صدها گردشگر داخلی و خارجی را به این منطقه فرا میخواند اما اکنون زیر پوست این بهسازی ها همچنان بلاتکلیف و نا خوشایند به نظر می رسد، کاری که کارشناسی آن مشخص نشده است و فقط در حد رفع تکلیف و نشان دادن فعالیت شهرداری در سطح جامعه است.
این محله تنها گوشه ای از این اقدامات به اصطلاح زیبا سازی و تعمیر است، در تعطیلات نوروز امسال هر مسافر و رهگذری که از دروازه قرآن شیراز که ورودی اصلی شمال شیراز است وارد شهر میشد در همان ابتدا بعد از دیدن نمای با شکوه دروازه قرآن چشمانش به بلواری ناتمام برخورد می کرد که ذوق دیدن دروازه قران و گشت و گذار در شهر را از او می گرفت.
حال تصور کنید مسافری هستید که بعد از گذر از دورازه قرآن، تصمیم دارید به رسم ادب و گرفتن اذن دخول به شهر مقدس شیراز که مقام معظم رهبری آن را سومین حرم اهل بیت نامیده اند، به سمت شاهچراغ بروید، بعد از گذر از خیابانها و دور زدن کل شهر به علت یکطرفه بودن مسیرهای منتهی به شاهچراغ و گذر از ترافیک، به محض رسیدن به جلو حرم مطهر از ابتدای سه راه نمازی تا جلو پارکینگ بین الحرمین کنده کاری هایی شده که هم تردد و هم سوار و پیاده شدن به خودرو را برای شهروندان و مسافران دشوار کرده است.
با هر زحمت و دشواری به شوق زیارت و ذوق دیدن اماکن تاریخی و باغ های زیبای شیراز هم که شده این قسمت از شهر را پشت سر میگذارید و برای بازدید از باغ های معروف و زیبای شهر که شهره خاص و عام است به سمت باغ ارم حرکت می کنید، همان باغ ارمی که کلیپ های متنوع و رنگارنگ ساخته و منتشر شده توسط شهرداری از سنگ فرش های جذابش دل هر ببیننده ای را برای قدم زدن بر روی آنها بی تاب می کند، غافل از اینکه همین سنگ فرشها باعث ترافیک سرسام آور و خسته کننده ای شده که به جای شوق دیدار باغ ارم، خستگی رانندگی و ماندن در ترافیک سنگین منطقه را در ذهن مسافر ماندگار تر می کند.
و اما عده ای نیز به خاطر فرار از شلوغی های شهر و کوتاه تر شدن مسیر، جاده کمربندی را بر ورودی دروازه قرآن ترجیح می دهند، غافل از اینکه چاله چوله های کمربندی و وضعیت نابه سامان آسفالت آن نیز خود حکایتی دیگر دارد که هم خودرو ها را فرسوده و دچار آسیب می کند و هم گاه برای فرار رانندگان از این چاله ها موجب تصادف می شود.
اینها تنها گوشه ای از بهسازی و به قول معروف زیبا سازی شهری است که می بایست در ایام نوروز و فصل های مسافر پذیر بیش از هر زمان دیگری گردشگران داخلی و خارجی را به خود جذب کند، گر چه مسئولان شهری به بهانه مختلف در گفتگو با برخی رسانه ها پاسخ های نصفه و نیمه و شاید تا حدی برای خودشان قانع کننده داده باشند اما این سوالات همواره و هنوز برای شهروندان مطرح است که، گرچه زیباسازی شهر خوب است اما به چه قیمتی؟
آیا می توان با این توجیه که شهر به پیاده راه های قشنگ و متنوع نیاز دارد مسیر اصلی عبور و مرور روزانه صدها هزار وسیله نقلیه را بست و عمر گرانمایه میلیون ها انسان را با تشدید ترافیک های ساختگی به فنا داد؟
آیا می شود به سادگی، کسب و کار روزانه صدها نفر را به بهانه آینده مناسب با مشکل مواجه ساخت؟
آیا می توان به نام ایجاد مرکز فرهنگی، فرهنگ اسلامی رعایت حق الناس را نادیده گرفت؟
به راستی زیر پوست این به اصطلاح کارهای عمرانی و فرهنگی چه آینده ای نهفته است؟
متهم اصلی تخریب و از بین رفتن آسفالت معابر شهری که موجب ایجاد ناهمواریهای زیاد در شهر شده و گاهی نیز جان شهروندان را نیز به مخاطره میاندازد، چه کسی است؟
اینها تنها بخشی از سوالات و دغدغه هایی است که در روزها و هفته های اخیر فکر و ذهن بسیاری از مردم این شهر به خصوصا منطقه تاریخی سنگ سیاه را به خود مشغول کرده است.
حالا باید منتظر ماند تا متولیان امر و مدیریت شهری به این دغدغههای مردم پاسخ مناسب داده و در جهت رفع آن هرچه زودتر تلاش کنند.
انتهای پیام/س/ر
نظرات بینندگان