شعر رزمنده شهید در رثای امام جواد (ع)
حضرت جوادالائمه (ع) نهمین امام شیعیان، در آخر ذی قعده سال ۲۲۰ هجری، در ۲۵ سالگی با زهری که همسرش، ام الفضل، دختر مأمون به تحریک برادرش، جعفربن مأمون و عمویش، معتصم عباسی به آن حضرت خورانید به شهادت رسیدند. در زیر شعری از شهید غلامعلی رجبی به مناسبت شهادت آن حضرت از نظر مخاطبان می گذرد.
من جوادم که خدا خوانده جواد
من چه کردم به تو اى بد بنیاد
عوض آنکه مرا یار شوى
بر دل غم زده غم خوار شوى
رفتى و در به روى من بستى
با کنیزان همگى بنشستى
گفتى از آب مرا منع کنند
شادى و هلهله آن جمع کنند
تو که آتش به دلم افکندى
حال استاده اى و ميخندى!
حجره در بسته و من تنهايم
به خدا من پسر زهرايم
تن بى تاب مرا تاب بده
جگرم سوخت مرا آب بده
بدن زار ِمن ِتشنه جگر
بعد قتلم به روي بام ببر
تا که لب تشنه به زیر خورشید
جان سپارم چون حسین شاه شهید
من چه کردم به تو اى بد بنیاد
عوض آنکه مرا یار شوى
بر دل غم زده غم خوار شوى
رفتى و در به روى من بستى
با کنیزان همگى بنشستى
گفتى از آب مرا منع کنند
شادى و هلهله آن جمع کنند
تو که آتش به دلم افکندى
حال استاده اى و ميخندى!
حجره در بسته و من تنهايم
به خدا من پسر زهرايم
تن بى تاب مرا تاب بده
جگرم سوخت مرا آب بده
بدن زار ِمن ِتشنه جگر
بعد قتلم به روي بام ببر
تا که لب تشنه به زیر خورشید
جان سپارم چون حسین شاه شهید
(شهيد غلامعلي رجبي)
نظرات بینندگان