کد خبر: ۷۸۳۵۹
تاریخ انتشار: ۲۱:۴۱ - ۰۲ آبان ۱۳۹۴

«برجام و رهبری»

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، درپی تأیید مشروط برجام توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی، یادداشتی با عنوان «برجام و رهبری» منتشر و در آن، پس از جمع‌بندی وضعیت کشور پیشنهاداتی برای پسابرجام مطرح کرد.
به گزارش شیرازه به نقل از فارس، در بخشی از این یادداشت آمده است: دوازده سال از بزرگ‌ترین میز مذاکرات دیپلماتیک تاریخ و تهدیدات جدی و تحریم‌های ظالمانه ناشی از آن گذشت و ملت ایران با سرافرازی کارنامه درخشانی از اقتدار و تدبیر را به نمایش گذاشت. در حقیقت طی این دوازده سال کشور با حوادث بسیار سنگینی مواجه شد. از تحریم بی‌سابقه گرفته تا تهدیدات بی‌رویه و رفتن کشور به آستانه سه جنگ و حتی تا بالا رفتن احتمال هرج‌ومرج و یا بازگشت استبداد به داخل کشور! ولی ملت ما با موفقیت بی‌نظیری توانست از تمامی آن‌ها عبور کند و اجازه وقوع بسیاری از آن رویدادهای احتمالی را ندهد؛ و آنچه هم که اتفاق افتاد (مثل تحریم‌ها) با ایستادگی و تدبیر پشت سر گذاشته شد. اکنون‌که از این حادثه مهم عبور کرده‌ایم باید دید که چگونه این برگ زرین و پرافتخار از پس سیصد سال در ایران شکل گرفت. بدون شک رهبری و ملت ایران بیشترین سهم را داشته‌اند ولی دولت و مذاکره‌کنندگان و حتی منتقدین نیز نقش‌های مؤثری را در این پیروزی بر عهده گرفتند.

سرلشکر رضایی در یادداشت خود نگاشته است: طرفداران و منتقدین مذاکرات هسته‌ای افرادی معتقد و دارای استدلال‌های قوی در رفتار و گفتار خود بودند. لذا چالش آن‌ها با یکدیگر می‌توانست به درگیری‌های داخلی کشیده شود. هردو طرف ابزار لازم را برای تخریب یکدیگر در اختیار داشتند. اگر این مذاکرات قبل از انقلاب اسلامی صورت می‌گرفت یا کشور به هرج‌ومرج کشیده می‌شد و دولت سقوط می‌کرد و یا منافع ملی در مذاکرات از بین می‌رفت و منتقدین توسط دولت سرکوب می‌شدند. انتشار گفت‌وگوهای طرفین در رسانه‌ها و گفت‌وگوهای مجلس شورای اسلامی بهترین سند بر این مدعاست. معتقدین به برجام و منتقدین به آن هرکدام روی اعتقادات خویش حرکت می‌کردند و ابزار لازم برای از پا درآوردن یکدیگر را داشتند؛ اما چرا این اتفاقات تا مرز وقوع پیش می‌رفت ولی عملی نمی‌شد؟

در یادداشت دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌خوانیم: در تمامی مذاکرات دوازده‌ساله هسته‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی مانند یک چشم بینا و مدافعی سرسخت، در چند میدان به‌صورت هم‌ زمان حضور می‌یافتند و از منافع ملی و عزت ملت دفاع می‌‌کردند. از یک‌ طرف مراقب مذاکره‌کنندگان بودند و برخی مواقع به مذاکرات ورود می‌کردند و هشدارهای لازم را می‌دادند. از یک‌ طرف مراقب منتقدین بودند و ضمن حمایت از انتقاد، از تیم مذاکره‌کننده پشتیبانی می‌کردند؛ و آن‌ها و دولت را متذکر می‌شدند که با منتقدین برخورد نامناسب نکنید.

در ادامه این یادداشت تصریح شده است:‌ از یک‌ طرف در مقابل جنگ روانی کم‌نظیر دشمن ایستاده و به آن‌ها نهیب می‌زدند که جلوتر نیایند. از طرف دیگر نیروهای مسلح را آماده نگاه ‌داشته به پیشرفت آن‌ها می‌افزودند تا از حمله احتمالی دشمن جلوگیری کنند، به‌گونه‌ای که طی دوازده‌ ساله اخیر دو بار رژیم صهیونیستی و یک‌بار آمریکا قصد حمله به کشور را داشتند که به دلیل آماده‌باش و هوشیاری نیروهای مسلح از حمله به ایران بازماندند. حقیقتاً اگر رهبری در ایران نبود و یا مثل دوران مشروطه و ملی شدن نفت رهبری ضعیفی کشور را اداره می‌کند، چه اتفاقی می‌افتاد؟ در طول مذاکرات چند بار به این جمله امام فکر می‌کردم که فرمودند با «دلی آرام و قلبی مطمئن» به جایگاه ابدی سفر می‌کنم.

سرلشکر رضایی در یادداشت خود آورده است که البته نباید تأثیر باور و عقلانیت طرفداران و منتقدین برجام را کم اهمیت بدانیم. هم دولت و مذاکره‌کنندگان و هم منتقدین چه از روی باور و چه با درس گرفتن از فتنه‌های گذشته هرگاه با ورود رهبر انقلاب مواجه می‌شدند با ایشان همراهی می‌کردند. به همین دلیل هم هست که رهبر معظم انقلاب در نامه به ریس جمهور محترم از همه آن‌ها حمایت کرده است. البته در نامه رهبری فاصله بین خواسته‌های ایشان که خواسته‌های ملت ایران است با عملکرد دولت و مجلس کاملاً پیداست. ولی این فاصله دلیلی بر سرکوب طرفداران و منتقدین برجام نیست. بلکه بیانگر یک واقعیت تاریخی جدید و به ظهور رسیده است. از طرف دیگر درسی است برای کسانی که در پی تضعیف جایگاه رهبری هستند.

در این یادداشت تاکید شده است: هدایت‌های رهبری نشان داد که سخن حکیمانه امام که فرمودند: «پشتیبان ولایت‌فقیه باشید تا به کشور آسیبی وارد نشود» چه قدر دقیق و درست بوده است. در طی دوازده سال مذاکرات و تهدیدهای غرب و تحریم‌های ظالمانه وجود رهبری عامل اصلی و بی‌بدیل در پیروزی ملت ایران شد.

در بخش دیگری از یادداشت رضایی تصریح شده است: هوشیاری ملت ایران که پا به‌ پای رهبری حرکت می‌کرد و جلوتر از منتقدین و دولت در صحنه‌ها حاضر می‌شد، یکی دیگر از عوامل عبور موفقیت‌آمیز ایران از مذاکرات و تهدیدات بود. تشییع جنازه باشکوه غواصان در شرایطی که مذاکرات قفل‌شده بود، یک نمونه برجسته نقش ملت ایران در پیروزی سیاسی ماست. مهم‌تر از آن صبر و تحمل در برابر چند سال تحریم‌های سخت و ظالمانه‌ای است که خود آنان نام فلج‌کننده به آن داده بودند. ملت ایران تمامی آن تحریم‌ها و تورم چهل‌درصدی را تحمل کرد و کمترین فشار را به دولت و حاکمیت وارد نکرد.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در یادداشت خود نگاشته است که البته در تمامی عوامل فوق نقش دست غیبی الهی هویدا است. چه در رفتار و گفتار رهبری و چه در حضور بی‌سابقه ملت ایران و چه در برآیند رفتار منتقدین و طرفداران.

وی در نتیجه‌گیری خود نوشته که خیلی‌ها هم بودند که با موضع‌گیری‌های روشنفکر مآبانه سعی کردند که این زحمات طاقت‌فرسای ملت و دولت و رهبری را به نفع خود مصادره کنند. بدتر آنکه عده‌ای خودخواه و ناراحت بارها و بارها نظام جمهوری اسلامی را به تدبیر نداشتن و عدم درک واقعیت‌های بین‌المللی متهم کردند؛ اما ملت بزرگ ایران و نخبگان و روشنفکران متعهد از این دوازده سال ایستادگی همراه با تدبیر و اقتدار درس‌های بزرگی برای آینده گرفتند. آری ما دیگر اجازه نخواهیم داد دوران پهلوی و قاجار در ایران تکرار شود. این انقلاب حسینی بوده است: «هیهات من الذلّة»، ما همیشه در برابر دشمنان خود بر سر دوراهی شهادت و یا پیروزی قرارگرفته‌ایم که هرکدام برای ما اتفاق بیافتد پیروزی است.

در بخش دیگری از این یادداشت می‌خوانیم: دو نکته را باید در نظر بگیریم: 1-ما از ماجرای هسته‌ای با کارنامه بهتری (هم در زمان دولت قبلی و هم در زمان دولت فعلی) می‌توانستیم خارج شویم. تنها به یک مورد آن اشاره می‌کنم که تحریم‌های اقتصادی بهترین فرصت و تاریخی‌ترین موقعیت در ایجاد یک تحول اقتصادی بود. ایران می‌توانست بسیاری از موانع تولید ملی را از سر راه بردارد و از دل تحریم‌ها اقتصاد کشور را از مسیر انحرافی به مسیر واقعی خودش بکشاند. البته رهبر انقلاب سیاست‌های این تحول را به مجلس و دولت ابلاغ کردند. اگر سیاست‌های کلان اقتصادی که ‌توسط رهبر معظم انقلاب به دولت و مجلس ابلاغ‌شده بود به درستی اجرا می‌شد، وضعیت اقتصادی مردم و کشور حتی باوجود تحریم‌های اقتصادی چند برابر امروز بهتر شده بود. در فرصت مناسب برای درس گرفتن و نه محکوم کردن کسی باید به این مسئله رسیدگی شود.

سرلشکر رضایی در پایان یادداشت خود تاکید کرده است: هرچند ما از یک نبرد واقعی سیاسی و اقتصادی و نظامی با سربلندی بیرون آمدیم، ولی بلافاصله وارد نبردی جدید تحت عنوان نفوذ شده‌ایم. ماجرا این است که می‌خواهند از طرفی نفوذ معنوی ما را در منطقه یعنی در عراق و سوریه و لبنان و یمن و فلسطین و بحرین و جهان اسلام از بین ببرند و از سوی دیگر نفوذ خود را در داخل کشور افزایش دهند. لذا برجام هم نشان پیروزی وهم بستر یک نبرد جدید است. باید همان‌طور که در ذیل چتر رهبری و تکیه به ملت عزیزمان در مبارزه «هسته‌ای شدن» پیروز شدیم، در اجرای برجام و یا نبرد بانفوذ نیز موفق شویم.


نویسنده :
محسن رضایی
نظرات بینندگان