پنج شنبه ها با شهدا:
پاسداری که محافظ جان امام(ره) بود و ترور شد
همیشه آرزوی شهادت داشت و موقع رفتن به ﻣﺄموریت از همسرش می خواست برای شهادتش دعا کند. در وصیتنامه خود نوشته بود:«گوش به فرمان رهبرمان باشید نگذارید که اجانب شرق و غرب و منافقین به اهداف شوم خود برسند. از انقلاب اسلامی حمایت کنید.»
به گزارش سرویس قطعه شهدای شیرازه، به نقل از خنج کهن، در خانواده ای سرشار از نور معنویت، کودکی پا به عرصه وجود گذاشت که برکت و صفا را با خود به ارمغان آورد. نامش را «قاسم» نهادند تا ادامه دهنده راه حضرت قاسم(ع) شود.
پنج ساله بود که دست تقدیر، مادرش را از او جدا کرد و پدرش برای اینکه فرزندش در آرامش بزرگ شود، با خانمی دلسوز و مهربان ازدواج کرد. قاسم به همسر پدرش مانند مادر خود احترام می گذاشت و او را «مادر» صدا میزد.
او در کودکی به مکتب رفت و موفق به ختم 30 جزء قرآن شد. پس از پایان دوره ابتدایی، تحصیل را رها کرده و پدر را در امر کشاورزی یاری رساند.
اخلاق پسندیده قاسم، زبانزد مردم روستا بود و به همه احترام می گذاشت. باهوش و فداکار بود و با وجود سن کمی که داشت، در زلزله قیر و کارزین به کمک مردم آن منطقه شتافت و پس از چند ماه کار بنایی و ساختن سقفی برای زلزله زدگان، به دیار خود بازگشت.
پدرش با پشتکاری که از قاسم سراغ داشت و میدانست که او با مشکلات، صبورانه برخورد می کند، در بیست سالگی شرایط ازدواج با برادرزاده اش را برای او فراهم نمود و قاسم با دخترعموی خود ازدواج کرد.
پس از ازدواج، قاسم به مدت یک سال به خارج از کشور رفت. از همان جا راهی سفر ملکوتی مکه مکرمه شد و پس از آنکه خبر پدر شدنش را شنید، به وطن بازگشت تا همسرش را در تربیت فرزند دلبندشان یاری کند.
پس از پیروزی انقلاب، حاج قاسم به پیشنهاد یکی از دوستانش وارد سپاه شد و پس از چند ماه خدمت صادقانه در سپاه لار، به عنوان پاسدار برای رفتن به مناطق جنگی از جمله شوش و سوسنگرد ﻣﺄمور شد و همچنین به مدت یک سال در حسینیه جماران، محافظ جان امام(ره) بود.
حاج قاسم همیشه آرزوی شهادت داشت و موقع رفتن به ﻣﺄموریت از همسرش می خواست برای شهادتش دعا کند و سرانجام در تاریخ 22 فروردین 1365 هنگامی که برای سرکشی به خانواده شهدا و رزمندگان ﻣﺄمور شده بود، با همکارانش در راه روستای کهنویه به خنج توسط منافقین کوردل محاصره شدند. وی پس از مبارزه شجاعانه، با اصابت مستقیم گلوله به قلبش به فیض شهادت نائل آمد و پیکر پاکش را با شکوه و عظمت در زادگاهش در روستای باغان شهرستان خنج به خاک سپردند.
فرازی از وصیت نامه شهید حاج قاسم قاسمی:
«خانواده ها هوشیار باشید، کمر بربندید و گوش به فرمان رهبرمان باشید و نگذارید که اجانب شرق و غرب و منافقین به اهداف شوم خود برسند. از انقلاب اسلامی و روحانیت که در رﺃس همه اینها ولایت فقیه حاکمیت دارد، حمایت کنید.
همسر مهربانم، امیدوارم خود را همانند همسر خطیبه پیامبر(ص) مهیا ساخته باشی و در دوری من، خود را مانند سایر همسران شهدا بدانی و بدان که جهاد تو تربیت فرزندمان است که باید مانند حسین تربیت شود»
انتهای پیام
پنج ساله بود که دست تقدیر، مادرش را از او جدا کرد و پدرش برای اینکه فرزندش در آرامش بزرگ شود، با خانمی دلسوز و مهربان ازدواج کرد. قاسم به همسر پدرش مانند مادر خود احترام می گذاشت و او را «مادر» صدا میزد.
او در کودکی به مکتب رفت و موفق به ختم 30 جزء قرآن شد. پس از پایان دوره ابتدایی، تحصیل را رها کرده و پدر را در امر کشاورزی یاری رساند.
اخلاق پسندیده قاسم، زبانزد مردم روستا بود و به همه احترام می گذاشت. باهوش و فداکار بود و با وجود سن کمی که داشت، در زلزله قیر و کارزین به کمک مردم آن منطقه شتافت و پس از چند ماه کار بنایی و ساختن سقفی برای زلزله زدگان، به دیار خود بازگشت.
پدرش با پشتکاری که از قاسم سراغ داشت و میدانست که او با مشکلات، صبورانه برخورد می کند، در بیست سالگی شرایط ازدواج با برادرزاده اش را برای او فراهم نمود و قاسم با دخترعموی خود ازدواج کرد.
پس از ازدواج، قاسم به مدت یک سال به خارج از کشور رفت. از همان جا راهی سفر ملکوتی مکه مکرمه شد و پس از آنکه خبر پدر شدنش را شنید، به وطن بازگشت تا همسرش را در تربیت فرزند دلبندشان یاری کند.
پس از پیروزی انقلاب، حاج قاسم به پیشنهاد یکی از دوستانش وارد سپاه شد و پس از چند ماه خدمت صادقانه در سپاه لار، به عنوان پاسدار برای رفتن به مناطق جنگی از جمله شوش و سوسنگرد ﻣﺄمور شد و همچنین به مدت یک سال در حسینیه جماران، محافظ جان امام(ره) بود.
حاج قاسم همیشه آرزوی شهادت داشت و موقع رفتن به ﻣﺄموریت از همسرش می خواست برای شهادتش دعا کند و سرانجام در تاریخ 22 فروردین 1365 هنگامی که برای سرکشی به خانواده شهدا و رزمندگان ﻣﺄمور شده بود، با همکارانش در راه روستای کهنویه به خنج توسط منافقین کوردل محاصره شدند. وی پس از مبارزه شجاعانه، با اصابت مستقیم گلوله به قلبش به فیض شهادت نائل آمد و پیکر پاکش را با شکوه و عظمت در زادگاهش در روستای باغان شهرستان خنج به خاک سپردند.
فرازی از وصیت نامه شهید حاج قاسم قاسمی:
«خانواده ها هوشیار باشید، کمر بربندید و گوش به فرمان رهبرمان باشید و نگذارید که اجانب شرق و غرب و منافقین به اهداف شوم خود برسند. از انقلاب اسلامی و روحانیت که در رﺃس همه اینها ولایت فقیه حاکمیت دارد، حمایت کنید.
همسر مهربانم، امیدوارم خود را همانند همسر خطیبه پیامبر(ص) مهیا ساخته باشی و در دوری من، خود را مانند سایر همسران شهدا بدانی و بدان که جهاد تو تربیت فرزندمان است که باید مانند حسین تربیت شود»
انتهای پیام
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
خدایش بیامرز
پاسخ