کد خبر: ۸۲۳۲۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۹ - ۲۲ دی ۱۳۹۴

بالا نشسته ها تورا گمنام و بی نام میخوانند و من ديدم كه چقدر گمنامي!

اين بالا نشسته ها تورا گمنام وبی نام میخوانند و من ديدم كه چقدر گمنامي! چقدر زود از خاطرمان رفتي و به خاطره ها پيوستيد .

به گزارش سرویس شهرستان های شیرازه به نقل از مارگون عجب از ما واماندگان زمين گير كه به جستجوي شهدا به قبر آنها مي آييم و اين خود دليلي است بر آنكه از حقيقت عالم هيچ نمي دانيم. مرده آن است كه نصيبي از حيات طيبه شهدا ندارد و اگر چنين است از ما مرده تر كيست؟ «شهيد آويني»

وقتی خبرآمد تومی آیی گفتم قرار است با بهار بیایی؛  قرار است با آمدنت کوچه هایمان رنگ خدا بگیرد. وقتی قرار است تو و همسنگرانت بیایید به دنبال بهترین ها برای ورودت بودم. نمی دانم چرا امروز برخی تورا نمی شناسند، مگر تو همان همرزم دیروزشان نبودی، مگر تو رفیق سنگر و لباس های خاکیشان نبودی . مگر نه اینکه توبرای آسایش مارفتی ؛ مگر نه اینکه به دور از نام نشان رفتی تا بی نشان برگردی ونشان گمشده ما باشی ؛مگر نه اينكه تو هم نام داري و هم نشان! پس نشانه هايت كجا رفته؟مگر نه اينكه تو گمنام نيستي پس نام ونشانت کو؟

اين بالا نشسته ها تورا گمنام وبی نام میخوانند و من ديدم كه چقدر گمنامي! چقدر زود از خاطرمان رفتي و به خاطره ها پيوستيد، خاطره هايي كه  امروز از مرور کردنشان عاجزشده ایم.تو همان رزمنده دیروز دفاع از وطنی و شاهد شهري. شهر بي تو چقدر كمرنگ است. چرا مرا خوانده‌اي؟مادیگر تو را نمي شناسیم، فقط اسمت را شنيده‌ام شهيد گمنام!

 در اين دنيا كه همه سرشان به شلوغي و بی تدبیری خودشان گرم است و بي خبر از گذشته در پي آينده موهوم از ياد تو و امثال تو كنده‌اند. فقط در شهر مي شود مردمي ديد كه نقاب نفاق بر چهره گذاشته‌اند و در پيش رو دعا و در پشت سر برای نیامدنت دعا  مي كنند.

 آری همان هايي كه تو را مرده مي پندارند و دل از تو بريده‌اند. امروز بر سر نیامدنت دست به دعا برداشته اند تا تو نیایی به شهر وکوچه هایمان. اين چه دردي است كه به دل ما افتاده!

برادر آن روز كه سرب داغ بر تنت نشست و من آن لبخند را بر لبانت ديدم، دانستم اين شادماني از چيست و دانستم اين مرگ براي تو چه شيرين است!

اینجا خبری نیست جز این که همه ماها دراین سال هاست می دانیم که شرمنده شما هستیم و هر روز به این شرمندگی افزوده می شود؛ به جای این که کاری کنیم تا از این شرمندگی کاسته شود. هر روز ازشما وراهتان دور تر می شویم.

این جا خبری نیست جز این که دائم فکر می کنیم شما کم معرفتی کردید و ما را تنها گذاشتید؛ و یا این که ما بی معرفتی می کنیم و سراغی از شما نمی گیریم.این جا خبری نیست جز این که آدم ها با کاراهایشان قلب آقا را شکاندند و اصلا به روی خودشان هم نمی آورند.

این جا خبری نیست جز این که دروغ و غیبت و دزدی و چیزای دیگر خیلی عادی شده و با راحتی حق آدمهارا پایمال می کنند.

این جا خبری نیست جز این که  برای نیامدنتان وندیدنتان حلوا خیرات می کنند . ودر بوق وکرنا می کنند که این شهدا از ما سهمی ندارند !

این جا خبری نیست جز این که  مادری که  پسرانش در جبهه های جنوب  شهید شدندو پیکرشان هرگز بازنگشت و مثل خودشان گمنام ماند.  این جا خبری نیست جز این که ما هر روز داریم به زخم و تاول های جانبازهای شیمیایی نمک می زنیم. لابد تجربه کردید وقتی نمک به زخم بپاشند. چه طعمی دارد!

این جا خبری نیست جز این که دارد یادمان می رود مزار شهدا کجاست! دارد فراموشمان می شود وصیت شهیدان چه بود؟!

اسم هایشان اگر سرکوچه و خیابان های شهر نبود و برای آدرس پستی نیازی به عنوان کردن نام خیابان ها و کوچه ها و بزرگراه ها نداشتیم، شاید نام آن عزیزان از خاطرمان می رفت! دارد از خاطر ه مان می رود چرا بعضی ها می خواستند موقع عملیات نوشته سربندشون یا زهرا باشد.

این جا خبری نیست جز این که ...!

اگر بخواهم بنویسم حالا حالاها باید بنویسم ولی چه کنم که دیگر طاقت نوشتن را ندارم. خیلی دلم می خواست نامه ای که می نویسم شاد و روحیه بخش باشد. خیلی دلم می خواست به شما بگویم که امانت هایی که به ما سپردید صحیح و سالم هستند ولی چه کنم که نه خیلی اهل دروغ گفتن هستم و نه می شود به شهدا دروغ گفت. ولی ای کاش...

نمی دانم اگه الان بودید و این وضعیت را می دیدید چیکار می کردید!نمی دانم اگه الان هم بودید برای دفاع می رفتید یا نه!

راستی اگر خواستید جواب مان را بدهید، همراه نامه چند ماسک هم بفرست. این جا هوایش خیلی غبار آلود است. مردمان در خاکستر های غفلت ونامهربانی ونامردمی گم شده اند . نمی دانم بگویم بیاید یا نیایید . اینها گمنام نیستند، ما گمنامیم

شهدا امتحان خود را خوب پس دادند و ما نیز در معرض امتحان هستیم و البته مردم نشان داده‌اند که همواره با شهدا و دنباله رو راه شهدا هستند.  بله مردم وفقط مردم

 امروز برای شهدا وقت نداریم!                 ای داغ گل لاله تو را وقت نداریم!

با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است           ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم!

چون فرد مهمی شده نفس دغل ما               اندازه ی یک قبله دعا وقت نداریم!

در کوفه تن غیرت ما خانه نشین است        بهر سفر کرببلا وقت نداریم!

تقویم گر فتاری ما پرشده از زرد              ای سرخ گل لاله تو را وقت نداریم!

هرچند که خوب است شهیدانه بمیریم         خوب است ولی حیف که ما وقت نداریم!

 

سالاد
                                                                                    

نظرات بینندگان