شیرازه

برچسب ها
برشی ‌داستانی ‌از ‌آخرین‌ لحظات ‌زندگی ‌شهید تندگویان
فریاد محمدمهدی دوباره از خواب بیدارم می‌کند. درد از مچ دست‌های ورم کرده و کبودم آوار می‌شود روی سرم. چهره سیاه و ناپیدایی بالای سرم نمایان شده است.
کد خبر: ۴۹۴۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۱

الان 30 ساله که دارم می یام بهشت زهرا هیچ وقت نشد که معطل بشم برا ماشین همیشه کمکم کرده،رحمت خدا بود که یه بچه ای به من داد که در راه امام حسین ازم گرفتش اگه اینها کربلا بودن قطعا تو جریان کربلا جلوی چشم امام حسین شهید می شدن.
کد خبر: ۴۹۱۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۰۴