فدراسیون مقصر اصلی حاشیهسازیهای کیروش
به گزارش شیرازه، روزنامه «جوان» در یادداشتی از «شیوا نوروزی» نوشت:
فوتبال ملی ایران یکبار دیگر درگیر چالش ماندن یا نماندن کارلوس کرش شده، چالشی که بدون شک سوءمدیریت فدراسیون فوتبال مسبب اصلی آن است. برگزاری اردویی که هیچ دلیل و منطقی برای توجیه آن وجود ندارد. شرایطی را ایجاد کرد که مربیان باشگاهی با سرمربی تیم ملی دوباره سرشاخ شوند و در نهایت نیز استعفای کرش پایان بخش ماجرا بود. هرچند که برخی از خواستههای مرد پرتغالی منطقی به نظر نمیرسد، اما اگر فدراسیون فوتبال و رؤسای قدیم و جدید آن توانایی جمع کردن حواشی را داشتند، شاهد استعفاها و تهدیدهای کرش نبودیم. این اولینبار نیست که با چنین وضعیتی روبه رو میشویم البته تا پیش از این کار، هرگز به استعفای کتبی و رسمی کشیده نشده بود، ولی به لطف دخالت مربیان باشگاهی و اظهارنظرهای گاه و بیگاههای اطرافیان کار به استعفا رسید.
بدون در نظر گرفتن تصمیمی که اعضای هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال اتخاذ کردند یکبار برای همیشه باید به بحثهای حاشیهای که همیشه پیرامون تیم ملی بوده، پایان داد. فرقی نمیکند که چه کسی سرمربی تیم ملی باشد؛ کرش، برانکو یا حتی مربی وطنی. در هر صورت همیشه اظهارنظرها و مخالفتهایی در راه آمادهسازی تیم ملی وجود داشته و خواهد داشت. در این بین تنها یک مدیریت قوی است که میتواند طرفین را از وضعیت موجود راضی نگه دارد و مانع از بحرانی شدن اوضاع شود. متأسفانه فوتبال ایران سالهاست که از داشتن چنین مدیریتی محروم است و جابهجایی نفرات نیز تغییری در اصل ماجرا نداشته است. از اول هم معلوم بود که سفر به امارات آنها با کارشکنیها و تحقیرهایی که شیخنشینهای این جزیره نسبت به فوتبال کشورمان انجام دادند نتیجه خوبی نخواهد داشت. موضعگیری تند و تیز سرمربی پرسپولیس موجب شد تا پیشبینیها زودتر از آنچه انتظار میرفت به واقعیت نزدیک شود. بازگرداندن بازیکنان پرسپولیس، اخراج مربیان ایرانی و در آخر هم استعفای رسمی! اینها واکنشهایی است که کرش اخیراً به سوءمدیریت حاکم بر فوتبال ایران نشان داده و همین واکنشهاست که تیم ملی را در راه رسیدن به جام جهانی روسیه با بحران مواجه کرده است.
اینکه چرا با گذشت چند سال از حضور سرمربی پرتغالی در ایران هنوز مربیان باشگاهی با او کنار نیامدهاند و نتوانستند خواستههای خود را خیلی مسالمتآمیز به گوش کرش برسانند؟ سؤالی است که فدراسیون باید به آن پاسخ دهد. چرا مسئولان فدراسیون تاکنون جلسهای مشترک را با حضور کرش و مربیان لیگ برتری برگزار نکردهاند تا تیم ملی به این راحتی اسیر بحثهای حاشیهای نشود؟ بدون شک برگزاری چنین جلسهای برای متولی اصلی فوتبال کار دشواری نبوده، ولی از آنجا که مدیران یا با خنده از کنار واقعیتها رد میشوند یا سکوت میکنند و علاقهای به نشستی مشترک نداشتهاند که اگر داشتند برانکو سرمربی تیم ملی را مسبب ناکامی احتمالی تیمش در لیگ برتر نمینامید و کرش نیز در پاسخ او بازیکنان ملیپوش پرسپولیس را دیپورت نمیکرد. در حقیقت برقراری صلح و صفا بین تیم ملی و تیمهای باشگاهی مسئلهای است که سالهاست در فوتبال روز دنیا حل شده و عملاً هیچ یک از طرفین به اعتراضی به برنامههای از پیش تعیین شده ندارند. منتها در فوتبال ایران که تنها لقب حرفهای را با خود یدک میکشد هنوز جنگ و جدلهای ملی و باشگاهی حرف اول را میزند و کسی برای از بین بردن اینگونه اختلافات قدمی برنداشته است. از زمانی هم که تاج جای کفاشیان را گرفته باز هم تغییری در رویه فدراسیون در حل مشکل تیم ملی و باشگاهها ایجاد نشده است. تا جایی که حتی با خواستههای غیرمنطقی کرش نیز بیبروبرگرد کنار آمدهاند. برگزاری اردوی دبی به اسم انجام بازی دوستانه آن هم در شرایطی که خبری از بازی دوستانه نبود یکی از همین موارد است. همه این کشمکشها و درگیریهای لفظی تنها به این خاطر است که مسئولان فدراسیون در انجام وظایف خود اهمال کردهاند و در واقع استعفای مربی پرتغالی یکبار دیگر این واقعیت تلخ را به ما نشان داد. صعود بیدردسر و البته قدرتمندانه به جام جهانی 2018 آرزویی است که تداوم بحران موجود ما را از رسیدن به آن محروم خواهد کرد.
انتهای پیام/