این زیارتنامه توسط امام باقر(علیهالسّلام)به شیعیان تعلیم داده
شده است و صرفا یک زیارتنامه جهت عرض ادب ظاهری به محضر امام حسین(علیه
السّلام) و یاران ایشان نیست بلکه خود منشوری است که از هر جهت نوری از آن
جلوهگر است چرا که این صحیفه بهانهای است برای بیان مختصر امّا کامل از
اسلامشناسی، معرفتشناسی، امامشناسی، جامعهشناسی و انسانشناسی.
زیارت حسین بن علی(ع) در کتابهای ادعیه و مزار وارد شده است و در طول
سیزده قرن علما و دانشمندان بر خواندن آن در روز عاشورا بلکه در طول سال
عنایت خاصّی داشته و همگان را به آن سفارش کردهاند.
اکنون اسناد این زیارت را که عمدتاً از نوشتار استاد آیة الله سبحانی است میآوریم.[1]
1. شیخ طوسی (385 -460 ه.ق) در کتاب «مصباح المتهجد و سلاح المتعبد»[2] آن
را به سه طریق نقل کرده جز اینکه طریق نخست مربوط به بیان ثواب زیارت امام
حسین(ع) است و ارتباطی به نصّ زیارت معروف ندارد ولی دو سند دیگر مربوط به
زیارت رایج است و ما به بررسی این دو سند بسنده میکنیم. شیخ در کتاب
مصباح المتهجد زیارت عاشورا را با سند یاد شده در زیر نقل میکند که همه
این مشایخ از ثقات میباشند. وثاقت آنها مورد پذیرش تمام علماء رجال است.
افرادی که در سلسله سند شیخ واقع شدهاند عبارتند از: محمد بن اسماعیل بن
بزیع و او از صالح بن عقبه و سیف بن عمیرة و او از علقمه بن محمد حضرمی و
او از امام باقر(ع). علقمه به امام باقر(ع) میگوید: امروز دعایی (مقصود
کیفیت زیارت امام حسین(علیهالسّلام) است) یاد من بده که هر موقع خواستم آن
حضرت را از نزدیک زیارت کنم آن را بخوانم و دعایی یاد من بده که هر موقع
خواستم آن حضرت را از دور و از خانهام زیارت کنم، بخوانم. علقمه میگوید:
امام به من گفت هر موقع دو رکعت نماز گزاردی ... .
در مورد معتبر و ثقه بودن افرادی که شیخ طوسی در سند خود از آنها نام برده میتوان به کتب رجالی مراجعه کرد.[3]
سند دوم شیخ طوسی بدین صورت است:
وی روایت را از کتاب محمد بن خالد طیالسی گرفته است. آیتالله سبحانی در
این باره مینویسد: سند شیخ طوسی به کتاب طیالسی در غایت اتقان و صحت
است.[4] چرا که بزرگان حدیث از او نقل روایت نموده و بر او اعتماد
کردهاند.[5] و محمد بن خالد طیالسی از سیف بن عمیرة و او از صفوان بن
مهران جمّال که هر دو اینها نیز به تصریح نجاشی ثقه میباشند[6] این زیارت
را نقل کردهاند. با بررسی مختصری که از اسناد شیخ طوسی به عمل آمد این
نتیجه حاصل شد که سند زیارت عاشورا که از طریق شیخ نقل شده کاملاً صحیح و
معتبر است.
2. سند دوم زیارت عاشورا سندی است که در کامل الزیارات[7] جعفر بن محمد بن قولویه (م 367 ه.ق) نقل شده است.
ابن قولویه به دو سند آن را نقل کرده که عبارتند از:
الف- حکیم بن داود، که از مشایخ بلاواسطه ابن قولویه بود و به تصریح وی ثقه
است. وی از محمد بن موسی همدانی که جرحی درباره او وارد نشده و سپس او از
محمد بن خالد طیالسی و او از سیف بن عمیره و او از علقمه بن محمد حضرمی که
قبلاً ثابت شده نقل کرده و همگی از ثقات هستند. پس نخستین سند کامل
الزیارات سند معتبری میباشد.
ب- سند دوم از طریق محمد بن اسماعیل و او از صالح بن عقبه و او از مالک
جهنی است، دربارة دو شخصیت نخست بیان شد که اولی از اکابره مشایخ شیعه و
دومی از راویان مقبول الروایة است، اما درباره مالک جهنی هر چند در کتب
رجالی توثیق خصوصی وارد نشده است ولی شخصیتهایی مانند: علی بن ابراهیم و
یونس بن عبدالرحمان و عبدالله بن مسکان با واسطه یا بی واسطه به نقل روایت
از او پرداختهاند و شیخ مفید در ارشاد ابیاتی از او در مدح امام باقر(ع)
نقل کرده که حاکی از ولاء خاص او به خاندان رسالت میباشد.[8] با توجه به
این قرائن میتوان او را فرد مقبول الروایة خواند.
از این بحث نتیجه میگیریم:
1. سندهای چهار یا پنجگانه هر یک دیگری را تأیید کرده و مایة اطمینان
میشوند زیرا چه بسا سندی به تنهایی اطمینانآفرین نباشد امّا آنگاه که در
کنار سندهای دیگر قرار گرفت از قوت بیشتری برخوردار میشود.
2. مواظبت علماء شیعه بر خواندن زیارت عاشورا در طول این قرون خود میتواند
مایة قوت حدیث شود زیرا چنین اتفاقی از علما و دانشمندان بدون یک مدرک
قطعی امکانپذیر نیست و شاید در این میان اساتید دیگری نیز بوده که به دست
ما نرسیده است.
3. مضمون زیارت عاشورا به طور اجمال در دیگر زیارات نیز وارد شده و همگی از
یک اسلوب و یک نگرش به دشمنان اهل بیت(علیهمالسّلام) حکایت میکند.
یادآوری این نکته لازم است که برخی عظمت زیارت عاشورا را در حدّی
دانستهاند که آن را از احادیث قدسیه برشمردهاند. یکی از علمای معاصر در
این باره نوشته است: در اینکه زیارت عاشورا از احادیث قدسیه بوده و سلسلة
اسناد آن به گفتار خدا و (قالالله) منتهی میشود شکی در آن نیست و امعان
نظر در این مطلب اهمیت زیارت عاشورا را بیش از پیش روشن میسازد که کلام
خداست و سخن عادی نیست.[9]
پینوشتها:
[1]. ر.ک: سیمای فرزانگان، مؤسسة امام صادق، چ اول، قم، 1380، ج 3، ص 459 به بعد.
[2]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج اول، مؤسسة فقهالشیعه، بیروت، 1411 ه، ص 772.
[3]. شیخ طوسی، الفهرست، مکتبه المرتضویه، نجف، ص 78 و 85 و 139، نجاشی،
رجال نجاشی، دارالاضواء، چ اول، بیروت 1408 ه، ج 1، ص 425 و 444 و ج 2
ص214.
[4]. سیمای فرزانگان، مؤسسة امام صادق، چ اول، قم، 1380، ج 2، ص 501.
[5] . ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، چ سوم، بیروت، 1403 ه، ج 16، ص 69.
[6] . نجاشی، همان، ص 425 و 440.
[7] .کامل الزیارات، تحقیق جواد قیومی، مؤسسة نشر الفقاهه، چ اول، قم، 1417 ه، ص 325، باب 71.
[8]. الارشاد، تحقیق مؤسسة آل البیت، چ اول، المؤتمر العالمی لألفیه الشیخ المفید، قم، 1413 ه، ج 2، ص 157.
[9]. تهرانی، میرزا ابوالفضل، شفاء الصدور فی شرح زیارهًْالعاشورا، تحقیق علی موحد ابطحی، چ سوم، قم، 1407 ه، ص 8 و 124 ـ 125.