هر نوزاد یک درخت
به گزارش شیرازه، مهدی رحمانیان در روزنامه شرق نوشت:
چندی پیش در آستانه هفته منابع طبیعی و روز درختکاری، جلسهای در سازمان جنگلها و مراتع با حضور تعدادی از مدیران مسئول روزنامهها برگزار شد. مدیران این سازمان درصدد بودند برای نهادینهکردن فرهنگ درختکاری و ایجاد بوستانی به نام «خبرنگار» با حاضران جلسه تبادلنظر کنند. در آنجا به واسطه کار یکی از دوستانم که به مناسبت تولد فرزندش درخت کاشته بود، پیشنهادی مطرح کردم و مایلم در این یادداشت با مقدمهای آن را بازگو کنم. انسان نخستین موجودی است که با طبیعت زیسته و در آن بالیده است؛ این نزدیکی به طبیعت موجب شده او به انبوه جنگلها و مراتع و سایر نعمتهای الهی چندان توجهی نکند. در طول سالیان آدمی این نکته را دریافت که با کاشت درخت میتواند برخی از نیازهای زندگیاش را برآورده کند؛ اما با رشد و توسعه جامعه انسانی، تخریب طبیعت و جنگل هم وسعت پیدا کرده است.
این بهرهبرداری از طبیعت دیری نپایید و انسانها به این نتیجه رسیدند که اگر با این آهنگ به استفاده بیش از حد از طبیعت ادامه دهند، روزی فرا خواهد رسید که جهانی خالی از درخت و جنگل خواهند داشت با برهوتی در مقابل خویش. ترس از این برهوت انسان را به این نتیجه رساند که در کنار بهرهبرداری از طبیعت باید نسبت به بازسازی آن هم اقدام کند. آنطور که در منابع تاریخی آمده است، نخستینبار استرلینگ مورتون، روزنامهنگار و سیاستمدار آمریکایی که گویا دورهای وزیر کشاورزی آمریکا هم بوده، دهمآوریل برابر با بیستویکم فروردین سال ١٨٧٢ را به عنوان روز درختکاری نامگذاری میکند. گفته میشود در آن روز حدود یک میلیون درخت کاشته شده است.
البته این روز، بعدها به آخرین جمعه آوریل انتقال پیدا کرد. در ایران هم از دوره باستان، طبیعت مورد توجه بوده و جشنهایی نیز به این مناسبتها برگزار میکردهاند، اما نخستینبار در دوره سلطنت ناصرالدینشاه است که بهتبعیت از فرنگیها چهار اصله نهال در ١٧ آذر ١٢٥٣ در باغ عشرتآباد کاشته میشود و بهگونهای سرآغازی شده است برای تعیین روزی به نام درختکاری. البته بعدها این روز به ٢٤ اسفند و در دورهای دیگر به اول آذر منتقل شد ولی نهایتا در ١٥ اسفند ٤٦ به همت شهرداری تهران و با حضور شهردار و تعدادی از مقامات حکومتی از جمله وزیر کشاورزی، مراسم جشن درختکاری برگزار شد و سرآغازی شد برای یک روز رسمی در ایران. از چندین سال پیش هم به جای روز درختکاری این روز به هفته منابع طبیعی ارتقا یافت. هفتهای که از ١٥ اسفند تا ٢٢ اسفند ادامه دارد.
این مقدمه را گفتم تا برسم به پیشنهاد اصلی که در آن جلسه مطرح کردم و آن را در این یاداشت قدری بسط میدهم، شاید جرقهای بزند و فرصتی پیش بیاورد برای سازگاری بیشتر آحاد جامعه با طبیعت و درخت و درختکاری و البته حرکتی نظاممند از سوی مسئولان. طرح پیشنهادی این است که بهازای هر تولد، یک درخت بکاریم.
به این معنا که وقتی نوزادی متولد میشود، والدین نوزاد ملزم هستند که برای او از ثبت احوال شناسنامه بگیرند، در کنار این الزام، الزام دیگری همراه با امکان برای غرس یک نهال در بوستانی به نام «میلاد» یا هر اسم متناسب دیگری برای والدین ایجاد کنند، تا از این رهگذر هر روز را تبدیل به روز درختکاری کنیم و هم به مناسبت تولد فرزندانمان عِرق و علاقهای به درختکاری در والدین ایجاد شود؛ همانگونه که برای رشد و تربیت فرزندان خود تلاش میکنند، همزمان به رشد و نمو نهال همزاد فرزندانشان نیز توجه داشته باشند. دور از انتظار نیست که این بچهها وقتی بزرگ شدند، خودشان مراقب درخت همزادشان باشند. البته این طرح نیازمند مصوبه دولت یا مجلس است و نیز داشتن سازمانی مشابه ثبتاحوال که برای نوزادان شناسنامه صادر میکنند.
باید برای این نهالها هم شناسنامه صادر شود. هزینه اجرای این طرح به دو صورت قابل تأمین است: ١- خود والدین هزینههای نهال و مراقبتهای بعدی را متقبل شوند ٢- والدینی که توان مالی ندارند، از طریق سازمانهای مردمنهاد یا ردیف بودجهای که در دولت پیشبینی میشود، این هزینهها را تأمین کنند. چنانچه سازمان مناسبی برای این طرح در نظر گرفته شود، میتوان این بوستانها را به پارکی بزرگ برای گردهمآمدن خانوادهها و حتی برگزاری جشنهای تولد و عروسی و سایر دورهمیهای خانوادگی قرار داد و درعینحال فرهنگ کاشت درخت و مراقبت از آن را نیز نهادینه کرد. به جای یک روز خاص درختکاری، هر روز، روز درختکاری شود. درصورت موفقیت این طرح میتوان به مناسبت هر پیمان عقدی نیز چنین برنامهای را اجرا کرد.
چندی پیش در آستانه هفته منابع طبیعی و روز درختکاری، جلسهای در سازمان جنگلها و مراتع با حضور تعدادی از مدیران مسئول روزنامهها برگزار شد. مدیران این سازمان درصدد بودند برای نهادینهکردن فرهنگ درختکاری و ایجاد بوستانی به نام «خبرنگار» با حاضران جلسه تبادلنظر کنند. در آنجا به واسطه کار یکی از دوستانم که به مناسبت تولد فرزندش درخت کاشته بود، پیشنهادی مطرح کردم و مایلم در این یادداشت با مقدمهای آن را بازگو کنم. انسان نخستین موجودی است که با طبیعت زیسته و در آن بالیده است؛ این نزدیکی به طبیعت موجب شده او به انبوه جنگلها و مراتع و سایر نعمتهای الهی چندان توجهی نکند. در طول سالیان آدمی این نکته را دریافت که با کاشت درخت میتواند برخی از نیازهای زندگیاش را برآورده کند؛ اما با رشد و توسعه جامعه انسانی، تخریب طبیعت و جنگل هم وسعت پیدا کرده است.
این بهرهبرداری از طبیعت دیری نپایید و انسانها به این نتیجه رسیدند که اگر با این آهنگ به استفاده بیش از حد از طبیعت ادامه دهند، روزی فرا خواهد رسید که جهانی خالی از درخت و جنگل خواهند داشت با برهوتی در مقابل خویش. ترس از این برهوت انسان را به این نتیجه رساند که در کنار بهرهبرداری از طبیعت باید نسبت به بازسازی آن هم اقدام کند. آنطور که در منابع تاریخی آمده است، نخستینبار استرلینگ مورتون، روزنامهنگار و سیاستمدار آمریکایی که گویا دورهای وزیر کشاورزی آمریکا هم بوده، دهمآوریل برابر با بیستویکم فروردین سال ١٨٧٢ را به عنوان روز درختکاری نامگذاری میکند. گفته میشود در آن روز حدود یک میلیون درخت کاشته شده است.
البته این روز، بعدها به آخرین جمعه آوریل انتقال پیدا کرد. در ایران هم از دوره باستان، طبیعت مورد توجه بوده و جشنهایی نیز به این مناسبتها برگزار میکردهاند، اما نخستینبار در دوره سلطنت ناصرالدینشاه است که بهتبعیت از فرنگیها چهار اصله نهال در ١٧ آذر ١٢٥٣ در باغ عشرتآباد کاشته میشود و بهگونهای سرآغازی شده است برای تعیین روزی به نام درختکاری. البته بعدها این روز به ٢٤ اسفند و در دورهای دیگر به اول آذر منتقل شد ولی نهایتا در ١٥ اسفند ٤٦ به همت شهرداری تهران و با حضور شهردار و تعدادی از مقامات حکومتی از جمله وزیر کشاورزی، مراسم جشن درختکاری برگزار شد و سرآغازی شد برای یک روز رسمی در ایران. از چندین سال پیش هم به جای روز درختکاری این روز به هفته منابع طبیعی ارتقا یافت. هفتهای که از ١٥ اسفند تا ٢٢ اسفند ادامه دارد.
این مقدمه را گفتم تا برسم به پیشنهاد اصلی که در آن جلسه مطرح کردم و آن را در این یاداشت قدری بسط میدهم، شاید جرقهای بزند و فرصتی پیش بیاورد برای سازگاری بیشتر آحاد جامعه با طبیعت و درخت و درختکاری و البته حرکتی نظاممند از سوی مسئولان. طرح پیشنهادی این است که بهازای هر تولد، یک درخت بکاریم.
به این معنا که وقتی نوزادی متولد میشود، والدین نوزاد ملزم هستند که برای او از ثبت احوال شناسنامه بگیرند، در کنار این الزام، الزام دیگری همراه با امکان برای غرس یک نهال در بوستانی به نام «میلاد» یا هر اسم متناسب دیگری برای والدین ایجاد کنند، تا از این رهگذر هر روز را تبدیل به روز درختکاری کنیم و هم به مناسبت تولد فرزندانمان عِرق و علاقهای به درختکاری در والدین ایجاد شود؛ همانگونه که برای رشد و تربیت فرزندان خود تلاش میکنند، همزمان به رشد و نمو نهال همزاد فرزندانشان نیز توجه داشته باشند. دور از انتظار نیست که این بچهها وقتی بزرگ شدند، خودشان مراقب درخت همزادشان باشند. البته این طرح نیازمند مصوبه دولت یا مجلس است و نیز داشتن سازمانی مشابه ثبتاحوال که برای نوزادان شناسنامه صادر میکنند.
باید برای این نهالها هم شناسنامه صادر شود. هزینه اجرای این طرح به دو صورت قابل تأمین است: ١- خود والدین هزینههای نهال و مراقبتهای بعدی را متقبل شوند ٢- والدینی که توان مالی ندارند، از طریق سازمانهای مردمنهاد یا ردیف بودجهای که در دولت پیشبینی میشود، این هزینهها را تأمین کنند. چنانچه سازمان مناسبی برای این طرح در نظر گرفته شود، میتوان این بوستانها را به پارکی بزرگ برای گردهمآمدن خانوادهها و حتی برگزاری جشنهای تولد و عروسی و سایر دورهمیهای خانوادگی قرار داد و درعینحال فرهنگ کاشت درخت و مراقبت از آن را نیز نهادینه کرد. به جای یک روز خاص درختکاری، هر روز، روز درختکاری شود. درصورت موفقیت این طرح میتوان به مناسبت هر پیمان عقدی نیز چنین برنامهای را اجرا کرد.
نظرات بینندگان