غربیها بانکداری را از ایران یاد گرفتهاند!
علی اکبر ولایتی با مروری بر تاریخچه پیدایش پول و بانک در جهان، گفت که غربیها بانکداری را از جوامع شرقی و به خصوص ایران یاد گرفته اند.
به گزارش شیرازه، علی اکبر ولایتی ئیس هیئت امنا و هیئت موسس دانشگاه آزاد اسلامی در مراسم نودمین سال تاسیس بانک ملی ایران سخنرانی مشروحی در سرگذشت و تاریخچه پول و بانک در ایران و جهان کرده است. او در این سخنرانی میگوید غربیها بانکداری را به واسطهی یونانیها و رومیها از ایرانیان اخذ کردهاند. متن کامل این سخنرانی به شرح ذیل است:
در تاریخ عالم، 300 سال گذشته از برخی جهات بی نظیر است. در این 300 سال موازنه طولانی مدت سیاسی و اقتصادی که بر جهان حاکم بود به یک باره دگرگون شد. کشورهای اروپایی که کم و بیش یک دست بودند سرنوشتهای متفاوتی یافتند. کشورهای شرقی که مبدع و بنیادگذاران تمدن و فرهنگ در تاریخ بودند به کشورهای مصرف کننده و کمتر توسعه یافته تبدیل شدند.
پرسش اصلی این است که این موازنه تاریخمند چطور به هم خورد؟ عوامل متعدد دست به دست هم داد تا این موازنه به نفع غرب شکسته شود: قدرت و ثروتی که استعمار تولید کرد؛ انقلاب صنعتی؛ اختلافات داخلی دوَل شرقی و ناامنی راهها(جاده ابریشم، جاده فلفل و ...) و بنادر تاریخی تجاری (نظیر سیراف، بندرعباس یا بندر گمبرون و ...)؛ ظهور و سقوط پیاپی سلسلهها در هر سرزمین؛ خستگی، خمود و رخوت و ...، استعمار کهنه نیز مزید علت شد و شیره این جوامع را مکید.
غرب برای فروش فرآوردههای انبوه صنعتی کارخانههای خود، جوامع شرقی را مصرف کنندههای عمده کالاهای خود کرد و بدینسان دوره استعمار نو آغاز شد.
زمانی که بیدارگران در شرق، به ویژه جوامع اسلامی، کوشیدند مردم را از خواب سیصد ساله بیدار کنند عنصر «خود کمبینی» مردم را از حرکت باز میداشت. غربیان هم میکوشیدند خود را وارث تمدن یونان و روم معرفی کنند(از طریق احیای بازیهای المپیک، بنای آکادمیها و پارلمانها به سبک معماری یونانی، ترجمه تواریخ یونان و روم و ...) و از این طریق تاریخ تمدن بشر را تاریخ تمدن غرب معرفی کنند.همین موضوع در مورد تاریخ اقتصاد و بانکداری نیز مصداق دارد. قدیمیترین سند از رواج پول در ایران، متعلق است به قرن ششم پیش از میلاد. در اوستا هم شواهدی از رواج پول هست. آنجا از مزد پزشکان و دامپزشکان سخن میگوید.
پول از شش قرن پیش از میلاد در امپراتوری ایران معمول بوده است؛ حتی شواهدی از داد و ستد در اوستا نیز وجود دارد و در فصل هفتم وندیداد بندهای 41 تا 43 نیز نکاتی از چگونگی پرداخت مزد پزشکان و دامپزشکان دیده میشود. به جای واژه پول و مسکوک در اوستا واژه "شاتا (Shaeta)" بکار رفته است.
تا دوره هخامنشی، سکه هر شهری، فقط در همان شهر و منطقهای که ضرب شده بود اعتبار داشت. داریوش هخامنشی (سومین پادشاه هخامنشی پس از کوروش و کمبوجیه) که مرزهای امپراتوری هخامنشی را بسیار گسترده کرده بود تصمیم گرفت سکهای ضرب کند که در تمام مملکت اعتبار داشته باشد. سکهای که داریوش ضرب کرد به انتصاب به نام داریوش(دارایَ+وَهی: به معنی دارای نیکی=نیکوکار)، دَریک خوانده شد.
با رواج پول، بحث نگهداری پول طبیعتاً پیش آمد. اسناد دقیق و متقنی از دوران هخامنشی بر روی پاپیروس به دست آمده که حاکی از وجود موسسات نگهداری پول است. بنگاه «برادران موراشو» و «اِجی بی» دو بانکی هستند که در دوران هخامنشی تأسیس شدهاند. براساس متون تاریخی مربوط به دوران داریوش اول، «اجی بی» بانک معتبری بوده است و در قراردادهای این بانک نشانههایی از اسارت برادران موراشو در دست یکی از دشمنان به نام بختالنصر سوم به چشم میخورد.
تاریخ نگاران بیطرف بر این باورند که فنیقیها(مخترعان پول) که اغلب دریانورد بودند پول خود را به بانکداران ایرانی که در خشکی بودند میسپردند و پس از سفرهای طولانی این پول را پس میگرفتند یا بر آن میافزودند. بنابر اسناد بانک موراشو و اجی بی، بانکهای ایرانی به این پولها بهره میپرداختند. رفتهرفته که فنیقیها روابط تجاری خود را به یونان رساندند. برای امانت گذاشتن پول خود نیاز به بانک نزدیکی در همان منطقه داشتند. به همین دلیل، بانکداری را به یونانیان آموختند. رومیان نیز بانکداران را از یونانیان فرا گرفتند و در اواخر دوره جمهوری یا اوایل دوره امپراتوری، بانکداری در روم رونق یافت.
در روم باستان دو گروه بانکدار ظاهر شد:1. Numilari که صرفاً کارهای صرافیها را انجام میدادند؛ 2. Argentari که خدمات بانکداری را انجام میداد.
در آغاز قرن وسطی، امپراتوری روم درگیر جنگ با قبایل غرب اروپا شد و بانکداری در این سرزمینها از بین رفت؛ در حالی که در شرق رو به گسترش بود، در قرن پنجم هجری، صرافان ایران دارای شبکههای منظم بانکداری بودند.
ناصر خسرو قبادیانی در سفرنامه خود، تعداد صرافیهای شهرهای مختلف را ثبت کرده است. صرافها علاوه بر کارهای بانکی، حتی امین خانوادهها نیز بودهاند: «و در حال بازار آنجا چنان بود که آن کسی را که چیزی بودی به صراف دادی و از صراف خط بستدی و هرچه بایستی بخریدی و بهای آن بر صراف حواله کردی و چندان که در شهر بودی، بیرون از خط صراف چیزی ندادی».
در عهد ایلخانان، نخستین بار اسکناس به پیروی از چین در ایران منتشر شد. اسکناس را «چاو» مینامیدند. اولین اسکناس ایران روز شنبه نوزدهم شوال سال 693 هجری قمری(1274 میلادی) در شهر تبریز منتشر شد. این اسکناس قطعه کاغذی بود به شکل مربع مستطیل که در بالای آن در دو طرف عبارت «لا اله الا الله و محمد رسول الله» چاپ شده بود در زیر این دو عبارت، نام و عنوان ایلخان به چشم میخورد. در وسط اسکناس دایرهای چاپ کرده بودند که در آن ارزش اسمی اسکناس از نیم درهم تا ده دینار قید شده بود. در پایین اسکناس نیز این جمله اخطارگونه به چاپ رسیده بود: «پادشاه در سنه 693 این چاوِ مبارک را در ممالک روانه گردانید. تغییر و تبدیل کننده را با زن و فرزند به یاسا رسانیده مال او را جهت دیوان بردارند».
پس از تبریز در خراسان، شیراز، کرمان، عراق عجم و عراق عرب، دیار بکر، موصل و میافارقین نیز چاوخانه دایر شد. ایرانیها برای چاو مقررات بین المللی نیز وضع کرده بودند به این صورت که تجار خارجی که به ایران میآمدند، باید در مرز کشور طلا و نقره خود را به خزانه دار تحویل داده و معادل آن چاو دریافت دارند و پس از انجام خریدهای خود در ایران هنگام خروج از مرز، اگر چیزی از چاو مانده بود، دوباره به طلا یا نقره تبدیل میگردد.
پس از جان گرفتن دوباره غرب در عهد رنسانس، ایتالیا که سرزمین تمدین روم بوده، بانکداری را احیا کرد و شهرهای فلورانس و ونیز و لمباردی مراکز بانکداری اروپای آن زمان شدند.
واژه بانک نیز از همین زمان معمول گشت زیرا بانکداران ایتالیایی روزهای ویژه ای در میدانهای عمومی شهر پشت نیمکتهای کوچکی مینشستند و خدمات بانکی به مردم عرضه میکردند و چون در زبان ایتالیایی نیمکت را بانکو Banko مینامیدند، این واژه در زبان مصطلح شد.
تا قرن هجدهم بانکداری در ایران به همان وضع سنتی خود ادامه داشت تا این که اواخر قرن نوزدهم اولین بانک جدید اروپایی در ایران آغاز بکار کرد. این بانک انگلیسی، شرق جدید (New Oriental Bank) نام داشت و شعبه مرکزی آن در هندوستان بود. بانک شرق جدید بدون آن که امتیازی از دولت ایران کسب کند، شعبهای در تهران در سال 1887 گشود و دو سالی مشغول به کار بود تا این که بانک جدیدالتاسیس شاهنشاهی ایران(The Imperial Bank Of Persia) تأسیسات آن را در سال 1889 خریداری کرد و آن بانک از ایران رفت. ولی کارش در این دو سال موفقیت آمیز بود؛ نرخ بهره را که در آن زمان بی حساب و کتاب بود، در 12 درصد تثبیت کرد و یک چک تضمینی به مبلغ 5 ریال نیز در جریان انداخت که آن را باید اولین نمونه چک تضمینی در دوران جدید بانکداری ایران دانست.
سابقه تأسیس بانک شاهنشاهی ایران از اینجا آغاز شد که در سال 1872 میلادی میرزا حسین خان سپهسالار صدراعظم ناصرالدین شاه که سالها در استانبول اقامت داشت و با تحولات اروپا آشنا شده بود شاه را برای مسافرت به اروپا تشویق کرد. قبل از این سفر، سپهسالار برای تهیه مخارج سفر پادشاه در تکاپو بود و آقایون الیسون سفیر انگلیس از این موضوع باخبر شد و جریان را به شخصی به نام بارون ژولیوس رویتر که یک سرمایه گذار یا واسطه سرمایه گذاری بود خبر داد.
بارون ژولیوس که خبرگزاری رویتر نیز مربوط به او است، با همراهی سفیر انگلیس و دادن پیشکشهای لازم موفق شد در یکی از این سفرها امتیاز نامهای از شاه ایران بگیرد که از نظر وسعت شمول، آن هم به ثمن بخس، تا آن زمان بی سابقه بود از آن جمله امتیاز تأسیس بانک، نشر اسکناس، امتیاز احداث راه آهن و تراموا، حق انحصاری استخراج کلیه معادن کشور به غیر از طلا و احجار کریمه، حق انحصاری حفر قنوات و ساختن هر نوع وسیله آبیاری، جاده سازی و حتی عایدات گمرک یا بقول لرد کرزول وزیر امور خارجه وقت انگلیس «واگذاری کامل و فوق العاده عجیب تمام منابع حیاتی یک کشور». اما در مراجعت از اروپا هنگامی که شاه در روسیه بود، روسها که در عین حال رقیب انگلیسیها نیز بودند، مضرات این قرارداد را به او گفتند. شاه در بازگشت از اروپا به موجب یکی از مواد همان قرارداد که مقرر میداشت «مقدمات کار بایستی در مدت 51 ماه شروع شود والّا امتیاز از درجه امتیاز ساقط است» و چنین نشده بود، قرارداد را فسخ کرد. ولی با کشمکشهای زیادی چند سال بعد مجددا شاه برای دلجویی انگلیسیها امتیاز نامه دیگری را با کمی تفاوت در تاریخ سوم ژانویه 1889 و در زمان صدارت امین السلطنه با همان خانواده رویتر به امضا رساند. این قرارداد چنین است: برای توسعه تجارت و ازدیاد ثروت ممالک محروسه ایران، بانک شاهنشاهی علاوه بر عملیات بانکی میتواند به هزینه خود یا هر کس دیگری که بخواهد به هر عمل صنعتی یا تجارتی که صلاح بداند، اقدام نماید بشرط آنکه بر خلاف مذهب مرسوم ممالک نباشد و ماده بعد قرارداد حتی جالبتر است: بانک شاهنشاهی ایران حاضر است هر گونه فداکاری برای توسعه منابع ثروتی مملکت بوسیله استخراج معادن بنماید و حکومت ایران به موجب این امتیاز حق انحصاری در تمام کشور برای استخراج معادن آهن و مس، سرب، منگنز، زغال سنگ، جیوه، نفت و پنبه نسوز میدهد.
خوشبختانه چون رویتر نتوانست به غیر از تشکیل بانک اقدام دیگری برای سایر امتیازات خود به عمل آورد لذا بقیه امتیازات خود به خود مشمول مرور زمان گردید و فقط شرکتی به نام شرکت حقوق استخراجی ایران یا PersianMining Rights Corp تأسیس کرد و در بعضی نقاط نیز برای اکتشاف نفت حفاریهایی شد ولی چون نفتی پیدا نشد، منصرف شدند.
این بانک در یک ساختمان دو طبقه در میدان توپخانه در همان ساختمان که متعلق به شعبه بانک شرق جدید بود، افتتاح شد. این ساختمان را بعدا خراب کردند و ساختمان بهتری که شبیه کلیساهای کوچک اروپایی بود در همان محل ساختند که هنوز هم قسمتی از آن پابرجاست. دفتر مرکزی بانک در لندن بود.
با گسترش کار این بانک دولتهای روسیه تزاری و امپراتوری عثمانی که رقبای همیشگی انگلیس در ایران بودند نیز دولت امین السلطان را تحت فشار قرار دادند و بزودی دو بانک خارجی دیگر بنام بانک عثمانی و بانک استقراضی روس نیز فعالیت خود را در کشور آغاز کردند. بین این سه بانک از ابتدا رقابتی به وجود آمد و این رقابت طبعا باعث زد و بندهایی علیه بانک شاهی گردید.
سال 1309 شمسی را میتوان آغاز دوره نوین بانکداری در ایران نامید. در این سال حق انحصاری نشر اسکناس در مقابل شرایطی از بانک شاهی سلب شد.
ابتدا مقدمات تأسیس بانک پهلوی که بعدا به بانک قشون و بانک ارتش نامیده شد آغاز گردیده بود و سرانجام به بانک سپه موسوم گشت ولی از سال 1300 شمسی پیشنهاد تأسیس بانک ملی برای کشور مطرح شد که نهایتا در چهارم اردیبهشت 1307 قانون ایجاد آن با سرمایه دو میلیون تومان در مجلس تصویب گردید و از سال 1309 حق نشر اسکناس نیز به بانک ملی داده شد و بانک ملی ایران هم در مقام بانک مرکزی و هم به عنوان یک بانک تجاری، امور بانکی کشور را در دست گرفت. به تدریج بانک فلاحت(کشاورزی)، بانک کارگشایی، بانک تهران، بانک عمران، بانک پارس، بانک توسعه صنعتی، بانک صادرات و معادن ایران، بانک ایران و روس، بانک ایران و ژاپن، بانک بیمه بازرگانان، بانک ایران و هلند، بانک کار و از سال 1350 تا آغاز انقلاب، تعداد دیگری بانکهای کوچک تأسیس شدند.
تسنیمدر تاریخ عالم، 300 سال گذشته از برخی جهات بی نظیر است. در این 300 سال موازنه طولانی مدت سیاسی و اقتصادی که بر جهان حاکم بود به یک باره دگرگون شد. کشورهای اروپایی که کم و بیش یک دست بودند سرنوشتهای متفاوتی یافتند. کشورهای شرقی که مبدع و بنیادگذاران تمدن و فرهنگ در تاریخ بودند به کشورهای مصرف کننده و کمتر توسعه یافته تبدیل شدند.
پرسش اصلی این است که این موازنه تاریخمند چطور به هم خورد؟ عوامل متعدد دست به دست هم داد تا این موازنه به نفع غرب شکسته شود: قدرت و ثروتی که استعمار تولید کرد؛ انقلاب صنعتی؛ اختلافات داخلی دوَل شرقی و ناامنی راهها(جاده ابریشم، جاده فلفل و ...) و بنادر تاریخی تجاری (نظیر سیراف، بندرعباس یا بندر گمبرون و ...)؛ ظهور و سقوط پیاپی سلسلهها در هر سرزمین؛ خستگی، خمود و رخوت و ...، استعمار کهنه نیز مزید علت شد و شیره این جوامع را مکید.
غرب برای فروش فرآوردههای انبوه صنعتی کارخانههای خود، جوامع شرقی را مصرف کنندههای عمده کالاهای خود کرد و بدینسان دوره استعمار نو آغاز شد.
زمانی که بیدارگران در شرق، به ویژه جوامع اسلامی، کوشیدند مردم را از خواب سیصد ساله بیدار کنند عنصر «خود کمبینی» مردم را از حرکت باز میداشت. غربیان هم میکوشیدند خود را وارث تمدن یونان و روم معرفی کنند(از طریق احیای بازیهای المپیک، بنای آکادمیها و پارلمانها به سبک معماری یونانی، ترجمه تواریخ یونان و روم و ...) و از این طریق تاریخ تمدن بشر را تاریخ تمدن غرب معرفی کنند.همین موضوع در مورد تاریخ اقتصاد و بانکداری نیز مصداق دارد. قدیمیترین سند از رواج پول در ایران، متعلق است به قرن ششم پیش از میلاد. در اوستا هم شواهدی از رواج پول هست. آنجا از مزد پزشکان و دامپزشکان سخن میگوید.
پول از شش قرن پیش از میلاد در امپراتوری ایران معمول بوده است؛ حتی شواهدی از داد و ستد در اوستا نیز وجود دارد و در فصل هفتم وندیداد بندهای 41 تا 43 نیز نکاتی از چگونگی پرداخت مزد پزشکان و دامپزشکان دیده میشود. به جای واژه پول و مسکوک در اوستا واژه "شاتا (Shaeta)" بکار رفته است.
تا دوره هخامنشی، سکه هر شهری، فقط در همان شهر و منطقهای که ضرب شده بود اعتبار داشت. داریوش هخامنشی (سومین پادشاه هخامنشی پس از کوروش و کمبوجیه) که مرزهای امپراتوری هخامنشی را بسیار گسترده کرده بود تصمیم گرفت سکهای ضرب کند که در تمام مملکت اعتبار داشته باشد. سکهای که داریوش ضرب کرد به انتصاب به نام داریوش(دارایَ+وَهی: به معنی دارای نیکی=نیکوکار)، دَریک خوانده شد.
با رواج پول، بحث نگهداری پول طبیعتاً پیش آمد. اسناد دقیق و متقنی از دوران هخامنشی بر روی پاپیروس به دست آمده که حاکی از وجود موسسات نگهداری پول است. بنگاه «برادران موراشو» و «اِجی بی» دو بانکی هستند که در دوران هخامنشی تأسیس شدهاند. براساس متون تاریخی مربوط به دوران داریوش اول، «اجی بی» بانک معتبری بوده است و در قراردادهای این بانک نشانههایی از اسارت برادران موراشو در دست یکی از دشمنان به نام بختالنصر سوم به چشم میخورد.
تاریخ نگاران بیطرف بر این باورند که فنیقیها(مخترعان پول) که اغلب دریانورد بودند پول خود را به بانکداران ایرانی که در خشکی بودند میسپردند و پس از سفرهای طولانی این پول را پس میگرفتند یا بر آن میافزودند. بنابر اسناد بانک موراشو و اجی بی، بانکهای ایرانی به این پولها بهره میپرداختند. رفتهرفته که فنیقیها روابط تجاری خود را به یونان رساندند. برای امانت گذاشتن پول خود نیاز به بانک نزدیکی در همان منطقه داشتند. به همین دلیل، بانکداری را به یونانیان آموختند. رومیان نیز بانکداران را از یونانیان فرا گرفتند و در اواخر دوره جمهوری یا اوایل دوره امپراتوری، بانکداری در روم رونق یافت.
در روم باستان دو گروه بانکدار ظاهر شد:1. Numilari که صرفاً کارهای صرافیها را انجام میدادند؛ 2. Argentari که خدمات بانکداری را انجام میداد.
در آغاز قرن وسطی، امپراتوری روم درگیر جنگ با قبایل غرب اروپا شد و بانکداری در این سرزمینها از بین رفت؛ در حالی که در شرق رو به گسترش بود، در قرن پنجم هجری، صرافان ایران دارای شبکههای منظم بانکداری بودند.
ناصر خسرو قبادیانی در سفرنامه خود، تعداد صرافیهای شهرهای مختلف را ثبت کرده است. صرافها علاوه بر کارهای بانکی، حتی امین خانوادهها نیز بودهاند: «و در حال بازار آنجا چنان بود که آن کسی را که چیزی بودی به صراف دادی و از صراف خط بستدی و هرچه بایستی بخریدی و بهای آن بر صراف حواله کردی و چندان که در شهر بودی، بیرون از خط صراف چیزی ندادی».
در عهد ایلخانان، نخستین بار اسکناس به پیروی از چین در ایران منتشر شد. اسکناس را «چاو» مینامیدند. اولین اسکناس ایران روز شنبه نوزدهم شوال سال 693 هجری قمری(1274 میلادی) در شهر تبریز منتشر شد. این اسکناس قطعه کاغذی بود به شکل مربع مستطیل که در بالای آن در دو طرف عبارت «لا اله الا الله و محمد رسول الله» چاپ شده بود در زیر این دو عبارت، نام و عنوان ایلخان به چشم میخورد. در وسط اسکناس دایرهای چاپ کرده بودند که در آن ارزش اسمی اسکناس از نیم درهم تا ده دینار قید شده بود. در پایین اسکناس نیز این جمله اخطارگونه به چاپ رسیده بود: «پادشاه در سنه 693 این چاوِ مبارک را در ممالک روانه گردانید. تغییر و تبدیل کننده را با زن و فرزند به یاسا رسانیده مال او را جهت دیوان بردارند».
پس از تبریز در خراسان، شیراز، کرمان، عراق عجم و عراق عرب، دیار بکر، موصل و میافارقین نیز چاوخانه دایر شد. ایرانیها برای چاو مقررات بین المللی نیز وضع کرده بودند به این صورت که تجار خارجی که به ایران میآمدند، باید در مرز کشور طلا و نقره خود را به خزانه دار تحویل داده و معادل آن چاو دریافت دارند و پس از انجام خریدهای خود در ایران هنگام خروج از مرز، اگر چیزی از چاو مانده بود، دوباره به طلا یا نقره تبدیل میگردد.
پس از جان گرفتن دوباره غرب در عهد رنسانس، ایتالیا که سرزمین تمدین روم بوده، بانکداری را احیا کرد و شهرهای فلورانس و ونیز و لمباردی مراکز بانکداری اروپای آن زمان شدند.
واژه بانک نیز از همین زمان معمول گشت زیرا بانکداران ایتالیایی روزهای ویژه ای در میدانهای عمومی شهر پشت نیمکتهای کوچکی مینشستند و خدمات بانکی به مردم عرضه میکردند و چون در زبان ایتالیایی نیمکت را بانکو Banko مینامیدند، این واژه در زبان مصطلح شد.
تا قرن هجدهم بانکداری در ایران به همان وضع سنتی خود ادامه داشت تا این که اواخر قرن نوزدهم اولین بانک جدید اروپایی در ایران آغاز بکار کرد. این بانک انگلیسی، شرق جدید (New Oriental Bank) نام داشت و شعبه مرکزی آن در هندوستان بود. بانک شرق جدید بدون آن که امتیازی از دولت ایران کسب کند، شعبهای در تهران در سال 1887 گشود و دو سالی مشغول به کار بود تا این که بانک جدیدالتاسیس شاهنشاهی ایران(The Imperial Bank Of Persia) تأسیسات آن را در سال 1889 خریداری کرد و آن بانک از ایران رفت. ولی کارش در این دو سال موفقیت آمیز بود؛ نرخ بهره را که در آن زمان بی حساب و کتاب بود، در 12 درصد تثبیت کرد و یک چک تضمینی به مبلغ 5 ریال نیز در جریان انداخت که آن را باید اولین نمونه چک تضمینی در دوران جدید بانکداری ایران دانست.
سابقه تأسیس بانک شاهنشاهی ایران از اینجا آغاز شد که در سال 1872 میلادی میرزا حسین خان سپهسالار صدراعظم ناصرالدین شاه که سالها در استانبول اقامت داشت و با تحولات اروپا آشنا شده بود شاه را برای مسافرت به اروپا تشویق کرد. قبل از این سفر، سپهسالار برای تهیه مخارج سفر پادشاه در تکاپو بود و آقایون الیسون سفیر انگلیس از این موضوع باخبر شد و جریان را به شخصی به نام بارون ژولیوس رویتر که یک سرمایه گذار یا واسطه سرمایه گذاری بود خبر داد.
بارون ژولیوس که خبرگزاری رویتر نیز مربوط به او است، با همراهی سفیر انگلیس و دادن پیشکشهای لازم موفق شد در یکی از این سفرها امتیاز نامهای از شاه ایران بگیرد که از نظر وسعت شمول، آن هم به ثمن بخس، تا آن زمان بی سابقه بود از آن جمله امتیاز تأسیس بانک، نشر اسکناس، امتیاز احداث راه آهن و تراموا، حق انحصاری استخراج کلیه معادن کشور به غیر از طلا و احجار کریمه، حق انحصاری حفر قنوات و ساختن هر نوع وسیله آبیاری، جاده سازی و حتی عایدات گمرک یا بقول لرد کرزول وزیر امور خارجه وقت انگلیس «واگذاری کامل و فوق العاده عجیب تمام منابع حیاتی یک کشور». اما در مراجعت از اروپا هنگامی که شاه در روسیه بود، روسها که در عین حال رقیب انگلیسیها نیز بودند، مضرات این قرارداد را به او گفتند. شاه در بازگشت از اروپا به موجب یکی از مواد همان قرارداد که مقرر میداشت «مقدمات کار بایستی در مدت 51 ماه شروع شود والّا امتیاز از درجه امتیاز ساقط است» و چنین نشده بود، قرارداد را فسخ کرد. ولی با کشمکشهای زیادی چند سال بعد مجددا شاه برای دلجویی انگلیسیها امتیاز نامه دیگری را با کمی تفاوت در تاریخ سوم ژانویه 1889 و در زمان صدارت امین السلطنه با همان خانواده رویتر به امضا رساند. این قرارداد چنین است: برای توسعه تجارت و ازدیاد ثروت ممالک محروسه ایران، بانک شاهنشاهی علاوه بر عملیات بانکی میتواند به هزینه خود یا هر کس دیگری که بخواهد به هر عمل صنعتی یا تجارتی که صلاح بداند، اقدام نماید بشرط آنکه بر خلاف مذهب مرسوم ممالک نباشد و ماده بعد قرارداد حتی جالبتر است: بانک شاهنشاهی ایران حاضر است هر گونه فداکاری برای توسعه منابع ثروتی مملکت بوسیله استخراج معادن بنماید و حکومت ایران به موجب این امتیاز حق انحصاری در تمام کشور برای استخراج معادن آهن و مس، سرب، منگنز، زغال سنگ، جیوه، نفت و پنبه نسوز میدهد.
خوشبختانه چون رویتر نتوانست به غیر از تشکیل بانک اقدام دیگری برای سایر امتیازات خود به عمل آورد لذا بقیه امتیازات خود به خود مشمول مرور زمان گردید و فقط شرکتی به نام شرکت حقوق استخراجی ایران یا PersianMining Rights Corp تأسیس کرد و در بعضی نقاط نیز برای اکتشاف نفت حفاریهایی شد ولی چون نفتی پیدا نشد، منصرف شدند.
این بانک در یک ساختمان دو طبقه در میدان توپخانه در همان ساختمان که متعلق به شعبه بانک شرق جدید بود، افتتاح شد. این ساختمان را بعدا خراب کردند و ساختمان بهتری که شبیه کلیساهای کوچک اروپایی بود در همان محل ساختند که هنوز هم قسمتی از آن پابرجاست. دفتر مرکزی بانک در لندن بود.
با گسترش کار این بانک دولتهای روسیه تزاری و امپراتوری عثمانی که رقبای همیشگی انگلیس در ایران بودند نیز دولت امین السلطان را تحت فشار قرار دادند و بزودی دو بانک خارجی دیگر بنام بانک عثمانی و بانک استقراضی روس نیز فعالیت خود را در کشور آغاز کردند. بین این سه بانک از ابتدا رقابتی به وجود آمد و این رقابت طبعا باعث زد و بندهایی علیه بانک شاهی گردید.
سال 1309 شمسی را میتوان آغاز دوره نوین بانکداری در ایران نامید. در این سال حق انحصاری نشر اسکناس در مقابل شرایطی از بانک شاهی سلب شد.
ابتدا مقدمات تأسیس بانک پهلوی که بعدا به بانک قشون و بانک ارتش نامیده شد آغاز گردیده بود و سرانجام به بانک سپه موسوم گشت ولی از سال 1300 شمسی پیشنهاد تأسیس بانک ملی برای کشور مطرح شد که نهایتا در چهارم اردیبهشت 1307 قانون ایجاد آن با سرمایه دو میلیون تومان در مجلس تصویب گردید و از سال 1309 حق نشر اسکناس نیز به بانک ملی داده شد و بانک ملی ایران هم در مقام بانک مرکزی و هم به عنوان یک بانک تجاری، امور بانکی کشور را در دست گرفت. به تدریج بانک فلاحت(کشاورزی)، بانک کارگشایی، بانک تهران، بانک عمران، بانک پارس، بانک توسعه صنعتی، بانک صادرات و معادن ایران، بانک ایران و روس، بانک ایران و ژاپن، بانک بیمه بازرگانان، بانک ایران و هلند، بانک کار و از سال 1350 تا آغاز انقلاب، تعداد دیگری بانکهای کوچک تأسیس شدند.
نظرات بینندگان