گردشگری خارجی، شکوفایی اقتصادی
صدای سوت قطار گردشگری در پیچ و خم های کوه ها و دشت های ایران زمین شنیده می شود.
به گزارش شیرازه، در
ایستگاه قطار سعادت شهر منتظر بودم، شلوغتر از زمانهای قبل، همهمه بود و
هر کسی چیزی میگفت: عدهای با دسته گل منتظر بودند، تیتر روزنامه های
امروز برایم جالب بود، اشاره ای به موضوع گزارشم داشت، "افزایش ورود
گردشگر ان به فارس". مشغول خواندن این خبر بودم که صدای سوت قطار گردشگری
عقاب طلایی شنیده شد ،خودم را به محل توقف رساندم.
غلامحسین ولدی مدیرکل راه آهن استان فارس میگوید: قطارعقاب طلایی گردشگران را از کشورهای آمریکا، آلمان، استرالیا، روسیه، مالزی، ایتالیا و سنگاپور را به فارس میآورد. آنها در این ایستگاه پیاده میشوند و با اتوبوس به تخت جمشید، پاسارگاد، نقش رستم میروند و بعد از آن اماکن تاریخی شیراز مقصد بازدیدشان است.
فارس مقصد نخست گردشگران خارجی
ابراهیم پورفرج که هماهنگی این تور گردشگری را به عهده دارد، در ایستگاه میبینم، میگوید: اواخر شهریور هم دو گروه ۳۵ نفره از استادان دانشگاه هاروارد آمریکا از جاذبههای فرهنگی و تاریخی استان فارس بازدید کردند و فارس بویژه شیراز همواره در فهرست نخست مقصد گردشگران خارجی بوده است. از سال ۹۳ تاکنون ۱۸ قطار گردشگری با عنوان عقاب طلایی به شیراز آمده است و پیش بینی میکند تا پایان امسال سه قطار دیگر هم وارد استان شود.
برایم جالب بود که میدیدم با وجود تبلیغات و مانع
تراشیها، علاقمندان زیادی برای دیدن ایران میآیند. از دور تماشا میکردم.
همه پیاده شدند، قطار عقاب طلایی این بار ۶۶ نفر را با خود آورده بود، از
هر سن و سالی بودند همه لبخند بر لب. آقای پورفرج علاقه مرا که دید دعوتم
کرد به همراهی با گردشگران ، با آن ها سوار اتوبوس گردشگری شدم.
مقصدشان تخت جمشید بود در خبرها خوانده بودم که امیری مدیرکل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری فارس از ورود ۲۵۰ هزار گردشگر خارجی به استان و بازدید از اماکن تاریخی و فرهنگی خبر داده بود، تخت جمشید در راس این بازدیدها قرار داشت و از فرانسه، آلمان و ایتالیا هم بیشترین گردشگر به شیراز آمده بود.
ستونهای برافراشتهی این میراث ۲ هزار ۵۰۰ ساله از دور نمایان بود، ستونهایی که با گذشت قرنها همچنان محکم و استوار نظاره گر تماشاگرانی بوده اند که ساعتها به بلندای قامت آنها خیره شده اند و از این همه شگفتی انگشت به دندان گرفته اند.
راهنمای گردشگران برایشان از قدمت حکاکیها، سنگ نوشتهها و سرستونها میگوید، هر کدامشان داستانی است شگفت انگیز که گردشگران را مجذوب کرده.
با گردشگری از فرانسه هم صحبت میشوم، میگوید سالها پیش قطعهای از آثار تخت جمشید را در موزه لوور دیده و آن موقع بود که تصمیم میگیرد این بنا را از نزدیک ببیند او میگوید " هرگز چنین تصوری را نداشتم. این بنای تاریخی بسیار با عظمت است باعث بهت و حیرت من شده "
نزد خانمی که به نظر میرسد با گروه نیست میروم مشغول عکاسی و یادداشت برداری است.
میگوید وقتی به دوستان و نزدیکانم گفتم قصد دارم به ایران بروم با تعجب گفتند "میخوای بری ایران؟ شوخی میکنی؟ چرا ایران؟ "و توصیه کردند، از این جا و آن جا عکس نگیرم، هرگز به کسی نگویم تنها آمدم” و... توصیههایی مانند این که اگر قرار بود حتی نیمی از آنها را گوش کنم، هرگز قدم به اینجا نمیگذاشتم.
میگوید دوستان زیادی در ایران و شیراز پیدا کرده و آنقدر دعوتش کرد ه. اند که به خاطر وقت کم نتوانسته همه را قبول کند.
مارتینا، دختری ۳۵ ساله اهل کشور سوئیس است. صحبتش را ادامه میدهد و میگوید؛ بعد از این سفر میتوانم بگویم این کشور برای سفر بسیار امن است، به خصوص برای زنهای تنها. ایرانیها آنقدر میهمان نوازند که من تا کنون جایی ندیدهام. " او میگوید به زودی با دوستان دیگرش به شیراز میآید.
گردشگری قابل تحریم نیست
کمی آنطرفتر نزدیک دروازه ملل، رییس انجمن صنفی راهنمایان گردشگری فارس را دیدم با تعدادی گردشگر که از اسپانیا آمده بودند.
از او درباره تحریمها و تاثیرش بر صنعت گردشگری پرسیدم؟ آقای نگهبان فرد گفت: آدمها را نمیتوان تحریم کرد، دست و پایشان را بست که جایی نروند و بعد خاطرهای از گردشگری آمریکایی تعریف کردگفت. با الکساندر یک هفته نقاط مختلف گردشگری فارس و شیراز را گشته بودند. میگفت: روزهای اول محتاط و نگران و کم حرف بود، اما بعد شخصیت متفاوتی از او دیدم. دلیل تغییر رفتارش را پرسیدم و به او گفتم گمان میکردم گوشه گیری، گفت: شاید باور نکنی من برای این سفر با خانواده ام خداحافظی کردم، فکر میکردم سفری میآیم بی بازگشت، جایی بی امنیت، به خصوص این که امریکایی هستم. من آن قدر ماجرا جو بودم که میخواستم حتما ایران را ببینم. اما یکی دو روزی که شهر را گشتیم در میان مردم بودم لبخند و مهربانیشان، زیبایی و امنیتی که این جا هست نظرم را کاملا عوض کرد، من و خانواده ام اشتباه میکردیم. این جا آن قدر خوب، زیبا و جذاب است که میخواهم سفر بعد را با خانواده بیاییم.
این فعال گردشگری از هر گردشگر به عنوان سفیر صلح نام
میبرد، سفیرانی که پیام دوستی و مهربانی ایرانیان را به دنیا میرسانند.
در شرایطی که، تحریمهای یک طرفه اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار داده باید
تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد. او میگوید: با ورود هر گردشگر ۷ شغل
مستقیم ایجاد میشود. صنعت گردشگری میتواند به راحتی جای صادرات نفت را
بگیرد و میتوان منابع ارزی را تامین کند.
رییس انجمن صنفی راهنمایان
گردشگری فارس معتقد است؛ تقاضا که زیاد شود امکانات هم بیشتر میشود صنعت
هتل داری رونق میگیرد و فرودگا ه.ها هم بر اساس تعداد پروازها و ورودی
مسافران گسترش مییابد.
گوهری در دل روستا
با گردشگران در مسیر شیراز
هستیم. از یکی از آنها نام عباس برزگر را میشنوم، نزد او میروم کتاب
گردشگری ایران را به همراه داشت، نام "دهکده گردشگری و اقامتی خانواده عباس
برزگر" در کتاب راهنمای گردشگری ایران در کنار صدها اثر تاریخی و فرهنگی
کشورمان به عنوان یکی از جاذبههای گردشگری طبیعی ثبت شده بود.
((بزم روستایی که نه آنقدرها حاصلخیز است و نه جاذبه خاصی دارد، اما با موقعیتشناسی درست این جوان روستایی، نام روستایش را سر زبان گردشگران انداخته و آن سوی مرزها فرسنگها میآیند تا روزی را در اقامت گاه روستایی و ساده او سر کنند.
عباس برزگر جریان ساز بوم گردی در ایران شد و کارش آنقدر گرفت که علاقهمندان زیادی او را الگوی خود کردندو به گفته مدیر گردشگری فارس ۶۶ واحد بوم گردی در استان فعال شده و ۲۵۰ نفر هم متقاضی راه اندازی آن در نقاط مختلف فارس هستند، دولت هم قول همکاری و اعطای تسهیلات ارزان قیمت به صنعت گران این عرصه را داده است.
حالا بیش از ۱۰۰ نفر از جوانان خانوادههای عشایری روستا هم زبان انگلیسی آموختهاند تا بتوانند به راحتی با میهمانان ارتباط برقرار کنند.))
یکی از گردشگران که دومین سفرش به ایران است میگوید شبی را با این جوان خوش ذوق روستایی گذرانده با چشمانی پر از هیجان تعریف میکند که آنجا گردشگران لباس محلی میپوشند، از دامنههای کوه بالا میروند و گیاهان دارویی میچینند. به صحرا میروند و در کنار چوپانها غذا میخورند، سیب زمینی کباب شده و چای آتشی، به سوگواریها و جشنهای عشایری دعوت میشوند. در کنار سیاه چادرها همراه عشایر شیر میدوشند و کشک درست میکنند.
گردشگران مشتاق گذراندن یک روز در این روستا شدند، اما سفر یک روزه شان این فرصت را نمیداد، تشویق شدند که دوباره به فارس بیاییند و در این سفر ماندن در این چنین مکانها و طبیعت گردی را تجربه کنند.
گردشگران مسحور از دیدنیهای شیراز
به شیراز رسیدیم با گردشگران
همراه میشوم به هر مکان تاریخی که قدم میگذارند دوربین هایشان لحظهای
خاموش نمیشود. یکی از آنها لبخند میزند و نورهایی که از شیشه رنگی مسجد
عبور کرده بر صورتش افتاده، درحالی که زیباییهای خیره کننده مسجد
نصیرالملک را به تصویر میکشد و میگوید هیچ جا این زیبایی خیره کننده را
ندیده و باید آن را ثبت کند و به دوستانش نشان دهد.
برای خودش شالی همرنگ کاشیهای مسجد خرید.
برای خودش شالی همرنگ کاشیهای مسجد خرید.
گردشگر آلمانی هم میگوید،اولین بار که به ایران آمدم ،مردم بسیار به من محبت میکردند.میخواستند که به خانههایشان بروم. راستش
، اولش خیلی میترسیدم. میگفتم که شاید اینها دنبال چیزی هستند. بعدها
فهمیدم که آنها چقدر مهماننوازند و از روی صمیمیت دعوتم میکردند. حالا
دوستانم وقتی میگویند ایران چه داشت، میگویم مهماننوازان خوب
من اینبار با همسرم آمدم و در بناهای تاریخی عکسهای زیادی
گرفتم. در خانه زینت الملوک لباس سنتی پوشیدیم عکس گرفتیم از فالودههای
خوش طعم شیراز خوردیم
سوت قطار پایان یک سفر نیست
اتوبوس به ایستگاه قطار سعادت شهر برمی گردد. گردشگران یکی یکی سوار قطار عقاب طلایی میشوند. کوله بارشان را از سوغاتیهای دیار فارس پر کرده اند از منبت آباده گرفته تا خاتم شیراز و قلم کاری و مجسمههای کوچکی با طرح تخت جمشید و سربازهای هخامنشی. همه در جایشان نشسته اند. سوت قطار به صدا در میآید. گردشگران به نشانه خداحافظی برایم دست تکان میدهند .. قطار هوهو کنان به راه میافتد، اما نگاه گردشگران همچنان به بیرون از پنجره به افق دور به زیباییهای مسحور کننده دیار فارس خیره مانده.
در راه برگشت با خود به این همه تنوع کشورم میاندیشم، من تنها یک روز را با گردشگران بودم و این گوشهای از قابلیتها و تنوع شهر و استانم بود، گردشگری سلامت، بوم گردی و... ظرفیتهای دیگری بود که در کنار ۳ هزار اثر تاریخی و فرهنگی فارس گردشگران زیادی را برای سفر به این دیار ترغیب می کند ... در این فکر بودم که صدای پیامک تلفن همراهم، حواسم را پرت میکند، پیامک از دوست خارجی ام است، برایم نوشته؛ " باز هم بر میگردم منتظرم باش... "
صدا و سیمای فارس
نظرات بینندگان