نقدی به آخرین انتصاب استاندار سابق فارس/ اصرار بر انتصاب فرمانداران مسئله دار از سوی تبادار
احمدی منش نه تنها با اهالی رسانه ارتباط مناسبی نداشت بلکه سخنان منتقدان را نیز با شکایت پاسخ می داد. وی در برهه ای از امام جمعه پاسارگاد به خاطر موضوعی انتقادی شکایت کرد.
به گزارش شیرازه،
اسماعیل تبادار طی 14 ماه که بر جایگاه استانداری
فارس تکیه زده بود تلاش کرد تا فضای استان را از مسائل سیاسی به دور بدارد.
اما وی در اواخر مسئولیتش پای فرمانداران پرحاشیه شهرستان ها را به
استانداری فارس باز کرد تا کار استاندار جدید را برای انتصاب مدیران ارشد
استانداری سخت کند.
تبادار در تیرماه 97 در حکمی عبدالرضا قاسمپور فرماندار سابق داراب را به عنوان مدیرکل دفتر استاندار منصوب کرد.
قاسم پور از چهره های افراطی جریان اصلاحات و از جمله فرمانداران پرحاشیه فارس به شمار می رفت.
حرف و حدیث هایی نیز در مورد انتصاب او به عنوان مدیرکل سیاسی استان مطرح بود که به دلایل مختلف منتفی شد.
دومین
انتخاب معنا دار تبادار، در آخرین روز شهریورماه 97 صورت گرفت، احمدی منش
فرماندار سابق پاسارگاد به عنوان مشاور استاندار در امور اجرایی منصوب شد.
تبادار اما 25 آبان ماه 97 و دو روز مانده به ترک استانداری با حکمی احمدی منش را به عنوان سرپرست فرمانداری شیراز منصوب کرد.
احمدی
منش در دوره ای که مسئولیت فرمانداری رستم را برعهده داشت با رسانه ها
ارتباط خوبی نداشت تا جایی که خبرنگاران مراسم تودیع او را بایکوت خبری
کردند.
وی در رستم و در پاسارگاد با شیوه های مختلف با قلم های منتقد برخورد می کرد.
احمدی
منش نه تنها با اهالی رسانه ارتباط مناسبی نداشت بلکه سخنان منتقدان را
نیز با شکایت پاسخ می داد. وی در برهه ای از امام جمعه پاسارگاد به خاطر
موضوعی انتقادی شکایت کرد.
یک
کانال خبری در مورد فعالیت احمدی منش نوشت: آذر ماه سال ۹۵ بود که
اختلافات در شهرستان پاسارگاد بالا گرفت و این در حالی بود که فقط دو ماه
از مسئولیت احمدی منش در جایگاه فرمانداری این شهرستان میگذشت.
احمدی منش در جلسه ای علنا با تدفین شهدای گمنام در شهر مادر سلیمان مخالفت میکند و دلیل آن را اهانت احتمالی توریستها به شهدا میداند و با استان نیز مکاتبه میکند.
زهرا احمدی پور معاون رئیس جمهور وارد کارزار می شود و مساله بعد ملی پیدا میکند. او اینگونه مساله را بیان میکند «اقدامات لازم برای پیشگیری از وقوع این اشتباه و بیحرمتی به شهدا انجام شده و در حال پیگیری است.»
به گفته احمدیپور، تلاش بر این است که «شهدا در محلی متناسب دفن شوند نه در محوطه و حریم بناهای تاریخی.»
همزمان بی بی سی، رادیو فردا و بقیه رسانه های غربی پا به عرصه میگذارند و سعی میکنند شکاف بزرگتر کنند.
۱۲ آذر ۱۳۹۵ امام جمعه پاسارگاد پشت تریبون نماز جمعه دست به افشاگری میزند.
پردل می گوید: ما بیش از۲۰شهید درمنطقه پاسارگاد داریم واکثرشهدا روبروی مقبره کوروش و میراث تاریخی پاسارگاد هستند و کسی تاحالا هیچ توهینی نکرده است،این کوته فکری ها وخرابکاری ها را کنار بگذارید.
پردل بیان داشت: مخالفت بادفن شهدای گمنام یعنی مخالفت باپیشرفت منطقه پاسارگاد، آن شهیدی که رفت تا شماها الان بر مسند حکومت تکیه دهید، چیزی ازشماها نمی خواهد اما یادتان باشد این جایگاه شهدای عزیزهست که اشغال کرده اید وکاری نکنید که مورد نفرین خانواده های شهدا ومدیون خون شهدا بشوید.
احمدی منش به ادارات تابعه خود دستور میدهد تا با امام جمعه پاسارگاد همکاری نکنند. اما مردم، شهردار و شورای شهر مادر سلیمان به یاری امام جمعه می آیند و زمین را محیای تدفین میکنند.
کش و قوس ها تا اسفند همان سال ادامه داشت تا اینکه دو شهید گمنام با حضور گسترده مردم تشییع شد و تیر اول اختلاف احمدی منش به سنگ خورد.
اما همکاری شورا و شهرداری، باعث شد تا احمدی منش سناریوی جدیدی را طرح ریزی کند.
احمدی منش در جلسه ای علنا با تدفین شهدای گمنام در شهر مادر سلیمان مخالفت میکند و دلیل آن را اهانت احتمالی توریستها به شهدا میداند و با استان نیز مکاتبه میکند.
زهرا احمدی پور معاون رئیس جمهور وارد کارزار می شود و مساله بعد ملی پیدا میکند. او اینگونه مساله را بیان میکند «اقدامات لازم برای پیشگیری از وقوع این اشتباه و بیحرمتی به شهدا انجام شده و در حال پیگیری است.»
به گفته احمدیپور، تلاش بر این است که «شهدا در محلی متناسب دفن شوند نه در محوطه و حریم بناهای تاریخی.»
همزمان بی بی سی، رادیو فردا و بقیه رسانه های غربی پا به عرصه میگذارند و سعی میکنند شکاف بزرگتر کنند.
۱۲ آذر ۱۳۹۵ امام جمعه پاسارگاد پشت تریبون نماز جمعه دست به افشاگری میزند.
پردل می گوید: ما بیش از۲۰شهید درمنطقه پاسارگاد داریم واکثرشهدا روبروی مقبره کوروش و میراث تاریخی پاسارگاد هستند و کسی تاحالا هیچ توهینی نکرده است،این کوته فکری ها وخرابکاری ها را کنار بگذارید.
پردل بیان داشت: مخالفت بادفن شهدای گمنام یعنی مخالفت باپیشرفت منطقه پاسارگاد، آن شهیدی که رفت تا شماها الان بر مسند حکومت تکیه دهید، چیزی ازشماها نمی خواهد اما یادتان باشد این جایگاه شهدای عزیزهست که اشغال کرده اید وکاری نکنید که مورد نفرین خانواده های شهدا ومدیون خون شهدا بشوید.
احمدی منش به ادارات تابعه خود دستور میدهد تا با امام جمعه پاسارگاد همکاری نکنند. اما مردم، شهردار و شورای شهر مادر سلیمان به یاری امام جمعه می آیند و زمین را محیای تدفین میکنند.
کش و قوس ها تا اسفند همان سال ادامه داشت تا اینکه دو شهید گمنام با حضور گسترده مردم تشییع شد و تیر اول اختلاف احمدی منش به سنگ خورد.
اما همکاری شورا و شهرداری، باعث شد تا احمدی منش سناریوی جدیدی را طرح ریزی کند.
حملات گازانبری احمدی منش به منتقدان
در مردادماه سال 92 حسن روحانی با بیان جمله "خدایا به تو پناه میبرم از بستن دهان منتقدان" دولت یازدهم را دولتی نقدپذیر معرفی کرد. اما نوع مواجهه دولت روحانی با منتقدان نشان دهنده یک تعارض جدی در قول و فعل ایشان بوده است. اصطلاحات و واژگان رئیسجمهور در حمله به منتقدان آنچنان گزنده و بیپرده بود که موجب شد این روحیه تهاجمی به لایههای مدیریتی دولت نیز تسری یابد.
احمدی منش نیز ازاین قاعده مستثنی نبود و حتی در مواردی از دولت جلو میزند.
انتخابات 96 به پایان رسیده و دولت جدید در حال استقرار است. طی ماههای گذشته انتقادهایی به مجموعه اداری شهرستان پاسارگاد از طرف فعالین فضای مجازی و رسانه ها شده بود. احمدی منش اینبار سعی دارد به هر طریقی آنها را کنترل کند.
مرداد ماه 96 جلسه ای در فرمانداری برگزار میکند و دو تن از فعالین فضای مجازی را که در تلگرام تحت عنوان گروه مطالبات مردمی پاسارگاد، انتقادات جدی به مدیران شهرستان داشتند را فرا میخوان
احمدی منش اعلام میکند؛ در صورت عدم همراهی با سیاست های کلی دولت کانال مذکور فیلتر خواهد شد. هر چند در آن جلسه با واکنش منفی فعالین مجازی روبرو می شود ولی تهدیدات احمدی منش موثر واقع می شود و کانال توسط مدیر از تلگرام حذف می شود.
اما این همه ماجرا نیست. احمدی منش در ایام انتخابات پرمخاطبترین رسانه شهرستان پاسارگاد را بایکوت می کندو به هیچ شخصی از مجموعه اداری حق مصاحبه با این رسانه را نمی دهد و در جلسات مختلف سعی میکند او را از جایگاه خبرنگاری پایین بکشد.
در مردادماه سال 92 حسن روحانی با بیان جمله "خدایا به تو پناه میبرم از بستن دهان منتقدان" دولت یازدهم را دولتی نقدپذیر معرفی کرد. اما نوع مواجهه دولت روحانی با منتقدان نشان دهنده یک تعارض جدی در قول و فعل ایشان بوده است. اصطلاحات و واژگان رئیسجمهور در حمله به منتقدان آنچنان گزنده و بیپرده بود که موجب شد این روحیه تهاجمی به لایههای مدیریتی دولت نیز تسری یابد.
احمدی منش نیز ازاین قاعده مستثنی نبود و حتی در مواردی از دولت جلو میزند.
انتخابات 96 به پایان رسیده و دولت جدید در حال استقرار است. طی ماههای گذشته انتقادهایی به مجموعه اداری شهرستان پاسارگاد از طرف فعالین فضای مجازی و رسانه ها شده بود. احمدی منش اینبار سعی دارد به هر طریقی آنها را کنترل کند.
مرداد ماه 96 جلسه ای در فرمانداری برگزار میکند و دو تن از فعالین فضای مجازی را که در تلگرام تحت عنوان گروه مطالبات مردمی پاسارگاد، انتقادات جدی به مدیران شهرستان داشتند را فرا میخوان
احمدی منش اعلام میکند؛ در صورت عدم همراهی با سیاست های کلی دولت کانال مذکور فیلتر خواهد شد. هر چند در آن جلسه با واکنش منفی فعالین مجازی روبرو می شود ولی تهدیدات احمدی منش موثر واقع می شود و کانال توسط مدیر از تلگرام حذف می شود.
اما این همه ماجرا نیست. احمدی منش در ایام انتخابات پرمخاطبترین رسانه شهرستان پاسارگاد را بایکوت می کندو به هیچ شخصی از مجموعه اداری حق مصاحبه با این رسانه را نمی دهد و در جلسات مختلف سعی میکند او را از جایگاه خبرنگاری پایین بکشد.
منش اختلافی احمدی منش
در غروب روز 13 خرداد1387، در حالی که تعداد زیادی از مردان روستای کمهر شهرستان سپیدان برای مراسم ارتحال امام خمینی (ره) در تهران حضور داشتند، احمدی منش برای اجرای حکمی به همراه نیروی انتظامی و تعدای بیل مکانیکی به آن روستا می رود.
این اقدام با واکنش زنان کشاورز مواجه می شود و تعدادی از آنها با وضعی تحقیر آمیز بازداشت می شوند. بعد از این اتفاق عده ای از جوانان برای دادخواهی به جلوی پاسگاه انتظامی هجوم می برند و طی آن 65 نفر از مردم روستا دستگیر می شوند.
اما زمینه این اختلافات و درگیری ها چه بود؟
مردم میگویند پدر اسفندیار احمدی منش اصالتا فراشبندیست و خود او هیچ وقت پدرش را ندیده است. پدر او صاحب دام نبوده و در زمان ییلاق به روستای کهمر می رود و قبل از اصلاحات ارضی به منطقه چنارشی جان کازرون عزیمت میکند. احمدی مشن در آن منطقه بزرگ می شود و تحصیل میکند.
او قبل از این اتفاق چند باری به کهمر سفر میکند و ادعا میکند 280 هکتار از اراضی مرتعی و کشاورزی کهمر را از شخصی در آن روستا خریده است. اما اهالی روستا معترض می شوند که آن یک نفر نمی توانسته در مورد زمین های مرتعی به جای همه مردم تصمیم بگیرد.
بعد از این اتفاقات شورای روستای کمهر نسبت به این اتفاق واکنش نشان می دهد و عملکرد منابع طبیعی را جانبدارانه میداند که به شرح زیر است:
عدم حضور کارشناس منابع طبیعی در روز انجام حکم، طرح و اقدام در روز تعطیل، شائبه غیرقانونی و خودسرانه بودن عمل را در بین مردم تقویت کرده و آن را عملی تجاوزکارانه ارزیابی و علیه آن عکس العمل نشان داده اند.
عدم هماهنگی با محیط زیست و استعلام از این اداره در طرح واگذاری، عدم توجه به سابقه و وضعیت فرد و عدم تناسب واگذاری طرح مذکور با وضعیت شغلی فرد از موارد خلاف قانون و مورد اعتراض مردم است.
اسفندیار احمدی منش دامدار نبوده و انتقال پروانه چرای دام پدرش که 48 سال پیش مهاجرت کرده است را فاقد وجاهت قانونی می دانند و معتقدند که ایشان فاقد دام بوده و در قوانین موضوعه انتقال پروانه چرا فقط قابل انتقال به دامدار بصورت قانونی می باشد.
زمین 280 هکتاری یکی از ابهامات مالی پرونده اسفندیار احمدی منش می باشد.
در غروب روز 13 خرداد1387، در حالی که تعداد زیادی از مردان روستای کمهر شهرستان سپیدان برای مراسم ارتحال امام خمینی (ره) در تهران حضور داشتند، احمدی منش برای اجرای حکمی به همراه نیروی انتظامی و تعدای بیل مکانیکی به آن روستا می رود.
این اقدام با واکنش زنان کشاورز مواجه می شود و تعدادی از آنها با وضعی تحقیر آمیز بازداشت می شوند. بعد از این اتفاق عده ای از جوانان برای دادخواهی به جلوی پاسگاه انتظامی هجوم می برند و طی آن 65 نفر از مردم روستا دستگیر می شوند.
اما زمینه این اختلافات و درگیری ها چه بود؟
مردم میگویند پدر اسفندیار احمدی منش اصالتا فراشبندیست و خود او هیچ وقت پدرش را ندیده است. پدر او صاحب دام نبوده و در زمان ییلاق به روستای کهمر می رود و قبل از اصلاحات ارضی به منطقه چنارشی جان کازرون عزیمت میکند. احمدی مشن در آن منطقه بزرگ می شود و تحصیل میکند.
او قبل از این اتفاق چند باری به کهمر سفر میکند و ادعا میکند 280 هکتار از اراضی مرتعی و کشاورزی کهمر را از شخصی در آن روستا خریده است. اما اهالی روستا معترض می شوند که آن یک نفر نمی توانسته در مورد زمین های مرتعی به جای همه مردم تصمیم بگیرد.
بعد از این اتفاقات شورای روستای کمهر نسبت به این اتفاق واکنش نشان می دهد و عملکرد منابع طبیعی را جانبدارانه میداند که به شرح زیر است:
عدم حضور کارشناس منابع طبیعی در روز انجام حکم، طرح و اقدام در روز تعطیل، شائبه غیرقانونی و خودسرانه بودن عمل را در بین مردم تقویت کرده و آن را عملی تجاوزکارانه ارزیابی و علیه آن عکس العمل نشان داده اند.
عدم هماهنگی با محیط زیست و استعلام از این اداره در طرح واگذاری، عدم توجه به سابقه و وضعیت فرد و عدم تناسب واگذاری طرح مذکور با وضعیت شغلی فرد از موارد خلاف قانون و مورد اعتراض مردم است.
اسفندیار احمدی منش دامدار نبوده و انتقال پروانه چرای دام پدرش که 48 سال پیش مهاجرت کرده است را فاقد وجاهت قانونی می دانند و معتقدند که ایشان فاقد دام بوده و در قوانین موضوعه انتقال پروانه چرا فقط قابل انتقال به دامدار بصورت قانونی می باشد.
زمین 280 هکتاری یکی از ابهامات مالی پرونده اسفندیار احمدی منش می باشد.
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
فکر میکردم شما اصولگراها حداقل به دین و ایمان و آبروی دیگران اعتقاد دارید ولی اشتباه میکردم . شماها هم دنبال منافع حزبی و جناحی هستید . خدا به راه راست هدایتتان کند .
پاسخ
بعد بگید که آقای تبادار این همه افراد باسواد و مردمی و خداترس ......
پاسخ
با سلام احتراما در ارتباط با اين قضيه از انجا ک حقير از اهالي شهرستان پاسارگاد هستم و از اوضاع و احوالات باخبر مي باشم دو نکته عرض کنم ابتدا اينکه عليرغم اينکه ايشان جز ان دسته فرمانداران افراطي جريان اصلاحات واعتدال بود اما از نظر جسارت و فعاليت يک شخصيت پرتلاش و پر فعاليت بودند.دوم اينکه به هيچ عنوان رسانه اي که به دستور ايشان دراستانه انتخابات بايکوت کردند پرطرفدارترين رسانه اين شهرستان نبود و به جهت حمايت هاي بي رويه درانتخابات از شوراهاي شهري و به درخواست مردم با اين رسانه برخورد نمودند وکار شايسته اي دراين ارتباط انجام دادند.درارتباط با فعاليت گروه مطالبات هم کار ايشان شايسته بود و کنسل شدن اين گروه از طرف نهاد هاي ديگربود.
پاسخ
والله میترسیم زیر این پست نقد بزاریم شیرازه را هم فیلتر کنند
پاسخ
تبادار یکی از ضعیف ترین استاندارانی بود که به فارس آمد. خدا را شکر قانون منع بکارگیری بازنشستگان تصویب شد تا از ضررهای بیشتر ایشان جلوگیری کند.
پاسخ