موسیقی ناب در سرچشمه قرآن
قاری و پژوهشگر علوم قرآنی گفت: خوانش درست گوشههای دستگاهی در موسیقی اصیل ایرانی به قاری کمک میکند تا بتواند ربعپردهها و نیمپردههای مقامها را به خوبی اجرا کند. اما این گونه نیست که یک قاری الزاما باید یک ردیفدان هم باشد.
به گزارش شیرازه، هنر «موسیقی» همواره یکی از موضوعات مورد بحث میان فقهای دین اسلام بوده است، اما اغلب نظراتی که از سوی مسلمانان عصر حاضر در این باره ارائه میشود بیشتر در تبیین کارکردهای موسیقی مطرح میشود.
در حقیقت میتوان گفت که دین اسلام یک منبع تمامنشدنی از الگوهای زیباییشناسی برای همه هنرها به ویژه موسیقی بوده است، هر چند که نسبت موسیقی و ارکان دین اسلام به خوبی در جوامعی مانند ایران تعریف نشده است. بنابراین به جرأت میتوان این ادعا را کرد که یکی از نابترین فرمهای موسیقی شرقی، تلاوت مقامهای قرآنی است.
«امین امیری»، قرآنپژوه و قاری برجسته استان فارس در گفتوگو با گروه فرهنگی شیرازه هنر قرائت قرآن را به مثابه یک ساختار پیچیده و منسجم از «لحن» و «مقام» میداند که از موسیقی جهان عرب استخراج شده است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
ادبیات قرآنی پیوندی ناگسستنی با موسیقی دارد تا جایی که اغلب سورههای آن حتی اگر با لحن موسیقایی هم قرائت نشوند دارای یک ضربآهنگ و ریتم مختص به خود است که این مهم ریشه در نص اعجاب آور قرآن دارد. بسیاری از کسانی که از جهان غرب به کشورهای مسلمان میآمدند از طنین قرائت قرآن حیرت میکردند و آن را دستمایه خلق بزرگترین آثار هنری خود میکردند تا جایی که «موریس ژار» آهنگساز فرانسوی از تلاوت قاریان برجسته قرآن استفاده میکرد تا برای فیلمهای «لورنس عربستان» و یا «رسالت» بزرگترین شاهکارهای موسیقی متن فیلم را به یادگار بگذارد. در ابتدای گفتوگویمان از شما میخواهم که مفهوم و معنای واژه «مقام» را توضیح دهید چرا که این اصطلاح نه تنها در میان قاریان قرآن بسیار رایج است، بلکه یکی از کلیدواژههایی است که به احتمال زیاد در این گفتوگو زیاد به کار خواهد رفت.
«مقام»های قرآنی در حقیقت همان نغمههای عرب هستند که آیات کلامالله مجید را به صورت هارمونیک و ملودیک درمیآورند. وقتی که یک قاری تصمیم دارد آیهای از قرآن را تلاوت کند با توجه به معنا و فحوای آن آیه میتواند یکی از این مقامها را برگزیند، مثلا وقتی که آیه حس حزن دارد آهنگ و طنین قرائت آن نیز بهتر است که متناسب باشد. البته همانگونه که اشاره کردم مقامهای قرآنی همان مقامهای موسیقی عرب هستند مثل «حجاز»، «نکریز»، «رست» و دیگر نغمات.
اگر قاری بخواهد که کلامالله مجید را با لحن و آهنگ بخواند باید حتما مسلط به این مقامها باشد در غیر این صورت آنچه که خواهد خواند از موسیقی مبتنی بر زیباییشناسی اسلامی دور میشود. اصطلاحا به آنچه که قاری خارج از مقامهای عرب میخواند «شاذ» میگویند.
البته در ایران قاریان انگشتشماری را نیز داریم که در تلاوتهایشان گریزی به دستگاههای هفتگانه موسیقی ایرانی میزنند و از ردیفهای آوازی نیز بهره میگیرند اما این نکته را نباید فراموش کرد که در میان آنها شاید فقط یک نفر میتوان این گونه تلاوتها را انجام دهد چرا که برای این تلاوتهای خاص علاوه بر داشتن شش دانگ صدا به آشنایی با گوشهها نیز نیاز است.
من همیشه این گونه میپنداشتم که یک قاری قرآن، به خوبی میتواند آواز اصیل ایرانی را نیز بخواند و بالعکس. دلیلی هم که برای آن دارم این است که وجود ربعپردهها در موسیقی عرب و ایرانی یک وجه اشتراک است که ردیفخوانی در موسیقی ایرانی را به مقامهای عربی نزدیک میکند.
تا حدودی درست است. خوانش درست گوشههای دستگاهی در موسیقی اصیل ایرانی به قاری کمک میکند تا بتواند ربعپردهها و نیمپردههای مقامها را به خوبی اجرا کند. اما این گونه نیست که یک قاری الزاما باید یک ردیفدان هم باشد.
اما آیا قرّای ایرانی ویژگی خاصی دارند که نشان از هویت فرهنگی آنها در تلاوت قرآن باشد؟
این موضوع جای بحث بسیار دارد. با این وجود اما چیزی که در نظر گرفتن آن بسیار اهمیت دارد این است که معمولا آنچه در ایران تلاوت میشود یکی از 14 روایت موجود قرآن کریم است که به روایت «حفص» از «عاصم بن کوفی» شهرت دارد. مبنای این تفاوتها در روایت تنها و تنها، اعرابگذاریهای روی واژگان است لذا باید این نکته را مد نظر داشت که واژههای قرآنی در تمام این قرائتها یکسان هستند و تنها فتحه، کسره و ضمه محل مناقشه هستند. مثلا و قتی در شعر حافظ از خواندن قرآن به چهارده روایت صحبت میکند چنین منظوری داشته است.
با در نظر گرفتن این نکته باید اذعان داشت که قاریان ایرانی یک مشخصه بارز دارند و آن این است که تنها روایت حفص از قرآن را میخوانند این در حالی است که قرّای دیگر بلاد اسلامی از سایر روایتها مثل روایت ابوبکر تلاوت میکنند.
به عنوان سخن پایانی، بفرمایید که چه مشکلاتی پیش روی قاریان جوان کشورمان است؟
متاسفانه با این وجود که در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران همواره بر اهتمام رجوع به قرآن در همه موارد تاکید میشده است اما اینروزها شاهد هستیم که علوم قرآنی در بسیاری از جاها کمرنگ شده است. شاید بتوان اصلیترین دلیل آن را بیمهری برخی از مسؤولان دولتی به مراکز قرآنی دانست.
انتهای پیام/
نظرات بینندگان