کد خبر: ۱۳۲۸۱
تاریخ انتشار: ۰۶:۰۲ - ۱۶ مرداد ۱۳۹۰

آداب روزه

قالَ الصّادِقُ (عَلَيهِ السَّلام)

  • قالَ رَسُولُ اللّهِ : اَلصّومُ جُنَّةٌ : اَي سَترَةٌ مِن افاتِ الدُّنيا ، وَحِجابٌ مِن عَذابِ الاخِرَةِ.
    • حضرت امام صادق از جدّ بزرگوار خود ، صَلَواتُ اللّهِ عَلَيهِما ، نقل مي فرمايد که آن حضرا فرموده اند که : روزه ، سپري است روزه دار را از آفتهاي دنيا ؛ و مانع است عذاب آخرت را از او .
    •  

  • فَاِذا صُمتَ فَانوِ بِصَومِکَ کَفَّ النَّفسِ عَنِ الشَّهَواتِ ، وَقَطعَ الهِمَّةِ عَن خُطُواتِ الشَّيطانِ.
    • و از جمله فوايد امانت گذاشتن باري«عَزّ اِسمُهُ» ، سلام را در ميان خلايق،آن است که ايشان در مصاحبت و معاشرت با هم صادق باشند و از مکر و غدر محترز باشند.و به مقتضاي:«المُسلِمُ مَن سَلُمَ المُسلِمونَ مِن يَدِهِ وَلِسانِهِ»؛ مسلمانان از دست ايشان در آزار نباشند.
    •  

  • وَاَنزِل نَفسَکَ مَنزِلَةَ المَرضي ؛ لا تَشتَهي طَعاماً وَلا شَراباً ؛ مُتَوَقِّعاً في کُُلِّ لَحظَةٍ شِفآءَ کَ مِن مَرَضِ الذُّنُوبِ .
    • يعني : در روزه قياس کن ، نفس خود را که به سبب ارتکاب مناهي ، بيمار است و چنانکه بيمار جسماني را رغبت و ميل به طعام نيست و به اميد شفا از مأکول و مشروب ، اجتناب مي کند . تو نيز به سبب عصيان و نافرماني مولاي حقيقي ، بيمار روحانيي ، و حکيم علي الاطلاق از فرط شفقت و مهرباني و از براي محو گناهان ، تو را فرموده که : مثل بيمار جسماني از خورش ملاحظه کني و روزه روي ، تا به برکت اين عمل و عدم توجّه به شهوات نفساني ، از مرض روحاني شفا يابي . و به وسيله او ، تقصيرات تو محو شود.
    •  

  • وَطَهِّر باطِنَکَ مِن کُلِّ کَدَرٍ وَغَفلَةٍ وَظُلمَةٍ ، يَقطَعُکَ عَن مَعني الاِخلاصِ لِوَجهِ اللّهَ تَعالي .
    • يعني : چنانکه درروزه ، ظاهر خود را از آلايش اکل و شرب باز مي داري ، باطن خود را نيز ، از وصمت تيرگي و غفلت و ظلمت ميل به باطل ، بايد پاکيزه داري . تا روزه تو از معني اخلاص خالي نباشد .
    •  

  • قالَ رَسُولُ اللّهِ : قالَ اللّهُ تَعالي : اَلصبومُ لي وَاَنَا اَجري بِهِ .
    • حضرت مصطفي ، از جناب احديّت نقل مي فرمايد که : آن حضرت ، ( عزّ شأنه ) ، فرموده که : روزه از براي من است و مختص به من است ؛ و من ثواب او را چنان که لايق به من است به روزه دار خواهم داد . وجه تخصيص حضرت باري تعالي ، خصوص روزه را د رميان ساير عملها به جناب خودش ، عدم اطّلاع غير است به اين عمل ؛ چرا که هر عملي که ستر و جفا ، در او بيشتر است ، به خلوص اقرب است ، و قدر و اعتبارش نزد خداي تعالي بيشتر است . از اين جهت ، قدر ذکر « لا اِله اِلاّ اللّه » در ميان اذکار بيشتر است . فَالصّومُ يُميتُ هَوَي النَّفسِ وَشَهوَةَ الطَّبعِ ، وَفيهِ حَيوةُ القَلبِ . شروع کرده است به فوايد روزه ، مي فرمايد که : از جمله فوايد روزه آن است که ، ميميراند و برطرف مي کند خواهشهاي نفس را و لذّتهاي بدني را . چرا که منبع همه فتنه ها و مصدر همه شرّها ، شکم است . و هر گاه شکم پر شد و از حرام و شبهه استيفاي حظّ خود کرد ؛ فرج به حرکت در مي آيد و خواهشهاي باطل و تخيّلات عاطل در نفس خطور مي کند . چنانکه حديث است که : « اِنّي اَخافُ عَلَيکُم مِنَ البَطنِ وَالفَرجِ » ؛ و شهوت فرج از شهوت بطن ناشي مي شود ، که اگر بطن عفيف باشد و به قدر ضرورت اکتفا کند و از حرام و شبهه اجتناب نمايد ، بلا شکّ فرج نيز عفيف مي شود . و هر گاه هر دو عفيف باشد ، حيات دل ، که عبارت از صفا و جلاي باطن است ، حاصل خواهد شد . و ممکن است که ضمير مجرور راجع به ( صوم ) باشد .يعني : صوم موجب حيات دل است . و اين معني نيز ، نزديک به معني اوّل است .
    •  

  • وَطَهارَةُ الجَوارِح .
    • و فايده ديگر ، پاکي اعضا و جوارح است . چرا که روزه کامل ، چنانکه مذکور شد ، مشتمل است بر حفظ جوارح و اعضا ، از ديدن نا ملايم و شنيدن نا مناسب و تناول نا موافق .
    •  

  • وَعِمارَةُ الظّاهِرِ وَالباطِنِ.
    • فايده ديگر ، تعمير ظاهر و باطن است . امّا اشتمال روزه بر تعمير ظاهر ، يا به واسطه اشتمال روزه کامل است بر حفظ اعضا و جوارح از حرکات ناملايم ، چنانکه دانستي . و يا به واسطه تعمير ظاهر ، عبارت از مشغول بودن به ذکر باري تعالي و به ياد او بودن. و اين معني د روزه اهمّ است .چرا که آدمي د رغير روزه د ربعضي اوقات به واسطه اشتغال به امود عاديّه : مثل اکل و شرب و نکاح و امثال اينها ، ممکن است که في الجمله از ذکر خدا فارغ شود و از اين فيض از اين محروم ماند ، و اين اسباب در روزه دست بهم تمي دهد ، و امّا اشتمال روزه د رتأمين باطن ، ظاهر است . چرا که هر گاه روزه دار به او به اوصاف مذکوره موصوف شد و از مخلاّت و منافيات ، احتراز نمود ؛ به امارت دل که عبارت از پاکي او است از لوثه افکار باطله و مخاطرات ضائفه ، موصوف خواهد شد.
    •  

  • والشُّکرُ عَلَي النِّعمِ ، وَالاِحسانُ اِلَي الفُقَراءِ.
    • فايده ديگر ، شکر گذاري نعمتهاي الهي است . چرا که به سبب روزه و گرسنگي ، قدر نعمّات وافيه ماضيه بر او ظاهر خواهد شد ؛ و شکر او را بجا خواهد آورد . و فايده ديگر ، احسان نمودن است به فقرا و ارباب حاجات . چرا که به سبب روزه و ادراک گرسنگي ، حال فقراو اهل مسکنت ، براو ظاهر مي شود ؛ و مي داند که ايشان چه مي کشيده اند و چه مي کشند . و اين باعث رقّت قلب و احسان نمودن به ايشان مي شود . وَزيادَةُ التَّضَرُّعِ وَالخُشُوعِ وَالبُکآءِ . فايده ديگر ، زياد شدن تضريع و خشوع است . چرا که روزه ، باعث قلّت کدورت و تخفيف تيرگي دل است و جلاي دل موجب تضريع و خشوع است و تضريع و خشوع ، موجب قرب الهي است . و نيز باعث زيادتي رسوخ التجا است به جناب عزّت . چرا که روزه موجب صفا و جلاي دل است ، و جلاي دل ، موجب انس به باري و قطع از مخلوقات است . چنانکه مي فرمايد : وَحَبلُ الاِلتِجآءِ اِلَي اللّهِ . يعني : روزه ، باعث زيادتي التجاره است که باري تعالي چنانکه معلوم شد .
    •  

  • وَسَبُبُ انکِسارِ الشَّهوَةِ .
    • و نيز روزه ، سبب شکستن شهوت و خواهشهاي نفساني است .
    •  

  • وَتَخفيفُ الحِسابِ ، وَتَضعيفُ الحَسَناتِ.
    • و نيز روزه ، موجب سبکي حساب روز قيامت است و دو چندان شدن حسنات است . چرا که در روزه ، نعمت الهي کمتر صرف مي شود ، و از خوردن و آشاميدن روزه فارغ است . پس حساب او در روزه ، سبکتر است . يا آنکه به بر کت اين ماه ، حساب او را سبکتر کنند . و وجه تضعيف حسنات يا از جهت همين وجه است ، يا از جهت توابع روزه که روزه کامل ، مشتمل به آنها است . مثل زيادتي خضوع و خشوع در عبادت و اتيان به مستحبّات ، و احسان به فقرا و زيادتي از کار و تلاوت قرآن ؛ و مانند اينها . وَفيهِ مِنَ الفَوآئِدِ ما لا يُحصي ؛ وَکَفي ما ذَکَرنا مِنهُ لِمَن عَقَلَ وُفِّقَ لاِستِعالِهِ . و در روزه . از فوايد آن قدر هست که ، حيطه ضبط د رنمي آيد و آنچه بيان کرده شد ، کافي است از براي هر که صاحب عقل و هوش است و توفيق عمل دارد .
    • انتهای پیام/20
برچسب ها: آداب روزه
نظرات بینندگان