خسته نباشید دلاور؛ خداقوت پهلوان!
سرویس اجتماعی پایگاه تحلیلی خبری شیرازه: 1) سال92 بود که یک سری فعالیت را برای مقابله با کارتنخوابی شروع کردیم. آن زمان همراه جمعی دیگر از دوستان سابق، شروع کردیم به مطالبهگری دربارهی این موضوع. بار اول از مسئولین شهرداری و شورای شهر دعوت کردیم تا به یکی از محلاتی که کارتنخوابی در آن رواج داشت، بیایند و از نزدیک وضعیت کارتنخوابها را ببینند. چند بیانیه و بازدید دیگر هم انجام شد تا کار با هزار دعوا رسید به ساخت گرمخانه. آقایان اصولگرای شورای شهر بعد از مقادیر متنابهی بحث و چانهزنی با این استدلال که حضور کارتنخوابها سیمای شهر را زشت میکند، حاضر شدند تا گرمخانههای جدیدی به ظرفیت قبلی اضافه کنند. اصلا «عدالت» و «الخلق عیال الله» و «لیقوم الناس بالقسط» برای این جماعت مهم نبود. اولویتشان سیمای شهر بود.
آن روزها علاوه بر کارهای رسانهای، چند نوبت هم در دانشگاه فراخوان زدیم تا لباسهای گرم جمعآوری کنیم و لباسها را بین کارتنخوابها توزیع کردیم. فضای جالبی بود. جزء معدود برنامههایی بود که همه تیپ دانشجو در آن مشارکت فعال داشتند. حتی یادم هست در پوستر قید کرده بودیم «بخاطر فضای نامناسب، برنامه فقط مخصوص برادران است» ولی چند روز بعد با اصرار چند دانشجوی دختر که تیپ مناسبی هم نداشتند، مجبور شدیم اتوبوسی هم برای بازدید خواهران اختصاص دهیم.
2) سال پیش هم دوباره دانشجوهای بسیجی دانشگاههای شیراز همین رویه را پیش گرفتند. کارشان البته جالبتر بود. بعد از اینکه خبر فوت یک زن کارتن خواب در رسانههای محلی بازخورد پیدا کرد، تعدادی از دانشجوها روبروی شورای شهر مانند کارتنخوابها در سرما خوابیدند.
ظاهرا ظرفیت گرمخانهها در این چند سال افزایش چندانی نداشته و همین هم باعث شده بود تا دوباره بساط کارتنخوابی در شهر برپا شود و زنی بنام «گلبس» بدلیل سرمای هوا جانش را از دست دهد.
بسیج دانشجویی دانشگاههای شهر شیراز ضمن عرض تسلیت بابت این ضایعه دردناک، ضمن درخواست پیگیری و برخورد قاطع و قانونی با مسببین این امر در مرحله اول، مسئولین مرتبط در ستاد مبارزه با مواد مخدر فارس و اداره پیشگیری و ساماندهی آسیبدیدگان اجتماعی شهرداری شیراز، لازم است تدابیر مقتضی جهت سازماندهی و اسکان کارتنخوابها، معتادین و متجاهرین برای حل مقطعی و کوتاهمدت در گرمخانههای شهر شیراز اتخاذ گردیده و برای حل ریشهای و بلندمدت آسیبهای اجتماعی نظیر این مباحث در دستور کار مبادی ذیربط قرار گیرد.»
3) خبر را باافتخار در شبکههای اجتماعی پخش کرده بودند که:
«حضور دکتر مرتضی جعفری معاون شهردار و رئیس سازمان فرهنگی در معیت فرماندار شهرستان شیراز. معاونین و مدیران شهرداری در بازدید شبانه و توزیع غذای گرم بین کارتنخوابهای بیسرپناه و...
پنجشنبه شب۱۰بهمن۹۸
اداره ارتباطات معاونت فرهنگی شهرداری شیراز»
ممکن است در جواب ما بگویند: «آمده بودیم تا فضا را رصد کنیم تا ببینیم چکار میتوانیم برایشان انجام دهیم». که در جواب باید گفت: «خسته نباشید دلاور. خداقوت پهلوان». بعد از 40روز که از زمستان استخوانسوز سال98 گذشته تازه یادتان افتاده برای این بیچارهها و فراموششدگان کاری کنید؟ نمیتوانستید زودتر دست بکار شوید؟ حتما دوباره باید کسی بخاطر سرما بمیرد تا فکر اینها بیفتید؟ راست گفت امامالمتقین که: «یُسْتَدَلُّ عَلَی اِدبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ: تَضییعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ َتقدیمِ الاَراذِلِ وَ تَاخیرِ الاَفاضِلِ»[1]
4) درد معتادان کارتنخواب البته صرفا با گرمخانه درمان نمیشود. گرمخانه راحتترین کاری است که مسئولین در مواجهه با کارتنخوابی تجویز میکنند. حال آنکه گرمخانه به تنهایی برای بسیاری از معتادین و کارتنخوابها جذابیتی ندارد. برای فرد معتاد گذران زندگی چندان موضوعیتی ندارد. میتواند آن را در خیابان و روی کارتنها بگذراند یا در گرمخانهها. گرمخانه وقتی میتواند برای آنها جذاب باشد که بخشی از راه حل نجاتش باشد نه آنکه راهی برای گذران زندگیاش. گرمخانه اگر قطعهای از پازل بازیابی، ترک و بازگشت به اجتماع باشد میتواند برای معتادین جذاب شود.
این البته یک راه حل ساده است. راه حلهای دیگر و سریعتری هم هست که میتواند از دل جلسات بحث و هماندیشی با پژوهشگران و فعالین میدانی بیرون بیاید. البته اگر دغدغهای باشد...