تورم ملموس ترین اصطلاح اقتصاد/ سنگینی تورم را دهکهای محروم به دوش کشیدند
تورم قابل لمس ترین بخش اقتصاد برای بدنه جامعه است.بیشترین بار تورم در سال گذشته را طبق اعلام مرکز آمار محرومترین بخش جامعه یعنی دهک اول با ۴۲.۸ درصد بر دوش کشید.
به گزارش سرویس اقتصادی شیرازه، تورم قابل لمس ترین بخش اقتصاد برای بدنه جامعه است. منظور از تورم افزایش سطح عمومی قیمتها در یک بازه زمانی مشخص است. مسئله ای که به طور مداوم کشور با آن درگیر است اما در سالهای اخیر خود را بیش از پیش نشان داد.
اواسط تابستان 1400 دولت سیزدهم قدرت را از دولت تدبیر و امید تحویل گرفت. شاخص های اقتصادی نشان میدهد دولت دوازدهم تقریبا بدهکارترین دولت پس از انقلاب را به دوره بعد از خود تحویل دارد. در حالی که در پایان سال ۱۳۹۱ و قبل از شروع به کار دولت دوازدهم، حجم بدهی عمومی ناخالص دولت فقط ۸۸ هزار میلیارد تومان بود، در پایان سال ۱۳۹۹ دولت ایران بیش از ۱۳۶۷ هزار میلیارد تومان بدهی عمومی ناخالص داشت که آثار خود را در معیشت مردم در سال 1400 نشان داد.
بر این اساس نگاهی به شاخص های اقتصادی سه ماهه پایانی سال گذشته نشان می دهد در روند قیمتها، شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی کل کشور در فصل زمستان 1400، رقم 395.4 بوده ومردم نرخ تورم 40.2درصدی را تجربه کردند که این نرخ براي خانوارهاي شهري 7. 39 و براي خانوارهاي روستایی 42.8 درصد بوده است.
به طوری که در سه ماهه منتهی به سال جاری، سیب زمینی 56.8، رب گوجه فرنگی 21.1 و برنج ایرانی 33.9 درصد نسبت به سال قبل افزایش قیمت داشت.
میانگین سهم اجارهبها از سبد هزینههای خانوار شهری در سال ۹۹ معادل ۲۹درصد بوده که در سال ۱۴۰۰ به ۲. ۳۰درصد افزایش یافته است. بر اساس آمار منعکس شده در گزارش اخیر مرکز آمار از دخل و خرج خانوارها، در سالی که گذشت هر خانواده شهری در کشور به طور میانگین ۲۸میلیون تومان بابت تامین هزینههای مسکن اجاری هزینه کردهاند که این رقم ۲. ۳۰درصد از کل هزینه ۹۲میلیون و ۵۰۰هزار تومانی سالانه این خانوارهاست.
این تورم و افزایش هزینه در حالی رخ داد که بر اساس نتایج طرح آمارگیري نیروي کار مرکز آمار ایران، در فصل زمستان 1400 نرخ بیکاري جمعیت 15 ساله و بیشتر 9.4 درصد بوده است که نسبت به فصل پاییز 1400 ، 0.5 درصد افزایش واحد داشته است و نرخ مشارکت اقتصادي یا همان جمعیت فعال در اقتصاد در زمستان 1400، 0.5 واحد درصد کاهش یافت.
متوسط هزينه كل خالص سالانهی يك خانوار شهري ٩٢٥٠١٧ هزار ريال بوده است که نسبت به رقم مشابه در سال قبل ٤٩ درصد افزايش نشان مي دهد. از هزينه كل سالانه خانوار شهري ٢٤٦٥٣٧ هزار ريال با سهم ٢٧ درصد مربوط به هزينههای خوراكي و دخاني و ٦٧٨٤٨٠ هزار ريال با سهم ٧٣ درصد مربوط به هزينههاي غيرخوراكي بوده است. در بين هزينههاي خوراكي و دخاني، بيشترين سهم مربوط به هزينه گوشت با سهم ٢١ درصد و در بين هزينههاي غيرخوراكي بيشترين سهم با ٤٩ درصد مربوط به هزينه مسكن، سوخت و روشنايي بوده است.
مقایسه درصد خانوارهای شهری استفاده کننده از لوازم عمده زندگی در سال ١٣٩٩ نسبت به سال ١٤٠٠ نشان می¬دهد كه خانوارهاي استفاده كننده از اجاق گاز از ٩٨.٩ به ٩٨.٨، تلوزیون رنگی از ٩٨.١ به ٩٧.٦، جاروبرقی از ٩١.٥ به ٩٢.١، ماشین لباسشویی از٨٧.٣ به ٨٨.١، یخچال فریزر از ٧١.٩به ٧٠.٨، اتومیبل شخصی از ٥٣.١ به ٥٣.٩، مایکروويو و فرهاي هالوژن دار از ١٢.٤ به ١١.٩ و ماشین ظرفشویی از ٧.٦ به ٨.٣ درصد تغيير يافته است.
متوسط هزينه كل خالص سالانه يك خانوار روستایی ٥١٩١١٩ هزار ريال بوده است كه نسبت به سال قبل ٥٢.٤ درصد افزايش نشان ميدهد. از هزينه كل سالانه خانوار روستاي ٢٠٧٠٣٤ هزار ريال با سهم ٤٠ درصد مربوط به هزينههاي خوراكي و دخاني ٣١٢٠٨٥ هزار ريال با سهم ٦٠ درصد مربوط به هزينههاي غيرخوراكي بوده است. در بين هزينههاي خوراكي و دخاني، بيشترين سهم مربوط به هزينه آرد، رشته، غلات، نان و فرآوردهای آن با ٢٢.٠ درصد و در بين هزينههاي غيرخوراكي، بيشترين سهم با ٣١.٠ درصد مربوط به مسكن، سوخت و روشنايي بوده است.
مقایسه درصد خانوارهای روستایی استفاده کننده از لوازم عمده زندگی در سال ١٣٩٩ نسبت به سال ١٤٠٠ نشان می¬دهد كه خانوارهاي استفاده كننده از اجاق گاز از ٩٨,٣به ٩٨.٥، تلوزیون رنگی از ٩٥.٦ به ٩٥.١، جاروبرقی از ٦٧.٥ به ٦٨.٩، ماشین لباسشویی از ٥٨.١به ٥٩.٨، یخچال فریزر از ٥٢.٧ به ٥٥.٢، اتومیبل شخصی از ٣٤.١ به ٣٥.٩ ، مایکروویو و فرهاي هالوژن دار از ١.٦ به ٢.١ و ماشین ظرفشویی از ٠.٤ به ٠.٥ درصد تغيير يافته است.
به گزارش شیرازه سنگینی کمرشکن افزایش هزینه خانوار و تورم افسارگسیخته که در برهه ای از سال گذشته به 50 درصد رسید، بر دوش دهکهای ضعیف جامعه است که سبب کاهش محسوس کیفیت زندگی این طبقه از اجتماع که متاسفانه بخش زیادی از جامعه را نیز تشکیل میدهند، میشود. نتیجه چنین اتفاقی جلوه گری فقر خشن و کاستن از خدماتی چون آموزش و درمان به نفع خوراک و مسکن است. جامعه برای بازگشت به تعادل نیاز به بازتوزیع عادلانه درآمدها با هدف کاستن از تورم نقطه به نقطه و فاصله بین طبقات دارد.
نظرات بینندگان