معرفی کتب عاشورایی؛
بازخوانی خطبه های انقلابی امام حسین (ع)
کتاب بازخوانی خطبه های انقلابی امام حسین(ع) ترجمه کتاب «قراءه فی بیانات ثوره الامام الحسین(علیه السلام)» از عبدالوهاب حسین است که به بیان خطبه های های انقلابی سیدالشهدا پرداخته است
به گزارش سرویس فرهنگی شیرازه، کتاب بازخوانی خطبه های انقلابی امام حسین(ع) ترجمه کتاب «قراءه فی بیانات ثوره الامام الحسین(علیه السلام)» از عبدالوهاب حسین است که به همت حجت الله فسنقری و ام البنین قزلسفلو (پژوهشگران دانشگاه حکیم سبزواری) به زبان فارسی ترجمه شده است.
این کتاب دربردارنده یکی از مباحث ارزشمندی است که بر سخنان انقلابی امام حسین علیهالسلام تکیه داشته و استاد مجاهد گرانقدر عبدالوهاب حسین (حفظه الله) آن را به رشته تحریر درآورده و گنجینه علم، بصیرت و آگاهی خویش را در آن گنجانده است.
بنابراین این بیانات بر اساس اندیشه اصیل، درایت وسیع و فرهنگ عمیق قرآنی اندیشمند و محققی مورد کنکاش قرار گرفته است که جویای تقرب به ذات اقدس الهی میباشد و او مردی است که میدانهای جهاد، صبر و پایداری او را آزموده و وجودش سرشار از عشق به خداوند و تقرب به اوست.
نویسنده این کتاب که از مبارزان و انقلابیون بحرین است و هم اکنون در زندان های رژیم آل خلیفه به سر می برد، در این کتاب به شرح و تبیین هفت خطبه امام حسین(ع) و درس های قیام آن حضرت برای جامعه امروزی می پردازد.
نویسنده در بخش مقدماتی به موضوعاتی چون مفهوم انقلاب، آشنایی با امام حسین(ع)، خلاصه ای از سیره پاک ایشان، عناصر اصلی در شکل گیری این فاجعه و ویژگیهای امام حسین(ع) می پردازد.
سپس شرح و تفسیر هفت خطبه یا نامه امام حسین(ع) در مقاطع مختلفی از حیات آن امام همام می آید که عبارتند از:
خطبه اول: فلسفه انقلاب، خطبه دوم: جرقههای انقلاب
طبه سوم: دلایل و اهداف انقلاب
خطبه چهارم: پذیرش دعوت
خطبه پنجم: تعیین سرنوشت
خطبه ششم: آگاهی بخشی و بیان دلیل و حجت
خطبه هفتم: زمان نبرد.
نویسنده انتهای کتاب، به بیان ویژگی های خطبه اسلامی انقلابی می پردازد و پنج ویژگی زیر را برمی شمرد: ویژگی اول: صداقت، روراستی و امانتداری، ویژگی دوم: وضوح و روشنی، ویژگی سوم: پایداری، ویژگی چهارم: مصداق داشتن، ویژگی پنجم: وقت شناسی مناسب.
بریده کتاب بازخوانی خطبه های انقلابی امام حسین(ع) به شرح ذیل است:
پس از هلاکت معاویه بن ابی سفیان در روز جمعه 15/ رجب/ 60 ه.ق برابر با 23/ آوریل- نیسان/ 680م پسرش یزید بر کرسی خلافت اموی تکیه زد و به والی مدینه پسرعمویش ولید بن عتبه بن ابی سفیان نامهای نوشت و دستور داد تا از همه اهالی مدینه به ویژه نوه حضرت رسول و سرور جوانان اهل بهشت، امام حسین علیه السلام، عبد الله بن عمر، عبد الله بن زبیر و عبد الرحمن بن ابی بکر... بیعت بگیرد و به هیچ وجه مسامحه نکند و به پیوست آن، نامه دیگری نوشت مبنی بر این که: «هر کس از بیعت سر باز زد، گردنش را بزن و سرش را برایم بیاور.»
وقتی نامه به دست ولید رسید، همه آن افراد را در روز شنبه 27/ رجب/ 60 ه.ق برابر با 5/ مه- ایار/ 680م به قصر دارالاماره فراخواند. امام حسین علیه السلام مسأله را پیش بینی و خطر را احساس کرده بود و از میان آن چهار نفر، تنها ایشان به مقابله با ولید اصرار داشت؛ بنابراین گروهی از اهل بیت خود را فراخواند و به آنان فرمود: «ولید مرا خواسته و من در مخالفت با خواستههای او ایمن نیستم پس شما جلوی در بایستید و اگر فریاد مرا شنیدید، داخل شوید و مرا نجات دهید» و به آنان فرمود که مسلح باشند. وقتی امام حسین علیه السلام بر ولید وارد شد، دید مروان بن حکم نیز حضور دارد؛ ولید، خبر مرگ معاویه را به ایشان داد و امام حسین برگشت؛ کمی بعد، ولید، نامه یزید را خواند و امام حسین علیهالسلام به او فرمود: «همچو منی پنهانی بیعت نمی کند و بیعت پنهانی من نیز به کار شما نیاید پس هرگاه همه مردم را به بیعت فراخوانی و مرا نیز همراه ایشان خواهی، کار یکنواخت و هم داستان خواهد شد.»
انتهای پیام/ر
نظرات بینندگان