جمعه های مهدوی شیرازه؛
وظايف منتظران در آينه دعاي مهدوي(عج)
دعاي دلنشين «اللهمّ ارزقنا توفيق الطاعة»،1 كه از ادعيه ارزشمند آن امام همام(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، بيانگر مجموعه وظايف فرد وجامعه منتظر است.
به گزارش سرویس فرهنگی شیرازه، بزرگترين معلّم انتظار راستين، امام موجود منتظر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. سخنان نوراني و ادعيه مأثورِ آن امام پنهان از ديده، درسنامه بزرگ تربيتي است كه از سالكان كوي يار و راهروان راه انتظار دستگيري و تا رسيدن به مقصد و نيل به مقصود همراهي ميكند.
وظايف شخصي منتظران
امور شخصي
1. هر منتظري بايد اهل پيوند با خداوند بزرگ باشد و ضمن درخواست روزي در ابعاد ذيل، براي دروني كردن و استقرار اين صفات در خويش تلاش كند:
أ. توفيق طاعت: منتظر راستين هم اهل اطاعت خدا، پيامبر(صل الله علیه و اله و سلم) و امام معصوم(علیهم السلام) است و هم توفيق چنين فرمانبري را همواره از خداي سبحان ميخواهد: اللهّمَ ارزقنا توفيق الطاعة.
ب. دوري از معصيت: گناهان، موانع مسير حركت به سوي خدا و مهمترين عامل سقوط انساناند، از همينرو منتظر حقيقي امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بايد ضمن درخواست توفيق الهي در ترك گناهان، سعي بليغ خويش را در تحقق چنين صفتي بهكار گيرد. گفتني است گناهان، هرچند به كوچك و بزرگ (صغيره و كبيره) قسمت شدهاند، هر نافرماني خداي متعالي گناهي بزرگ است: و بُعد المَعصية.
ج. نيت خالصانه: اصلاح انگيزة اعمال (نيت) و خلوص هرچه بيشتر از هر شائبه شرك و ريا در جميع مراتبش، به گونهاي كه چيزي جز اطاعت امر الهي و انجام دادن آنچه موجب رضاي حق است در نيّت انسان سهم نداشته باشد، از وظايف اهل انتظار است: و صدْق النيّة.
د. شناخت محرّمات الهي: ترك معاصي، شدني نيست مگر با شناخت چيزهايي كه خداوند سبحان با حكمت بالغهاش بر بندگانش حرام كرده است. و چون حرام يعني آنچه دريدن پرده آن روا نيست خواه آن چيز، حق باشد يا دين و يا قانون و يا... منتظري كه محرمات الهي را نشناسد و حريم آن را پاس ندارد، چه بسا به شكستن حريمآنها گرفتار آيد، از اينرو شناختن محرمات الهي ضروري است: و عرفان الحُرمة.
2. انساني كه در انتظار كريمترين انسانهاي عصرش به سر ميبرد، بايسته است كه از خداوند كريم اعطا و ازدياد و حفظ كرامت خود را در اسباب كرامت طلب كند و خويش هم در تحقق آن خواسته از پاي ننشيند.
أ. درخواست هدايت تكويني خاص: آنچه مايه كرامت جان آدمي است، هدايت يافتن به نور دين الهي و حفظ تقوا است. آنانكه به مسير اطاعت او هدايت نشوند، در سياهي جهالتها و انحرافها سرگردان و از كرامت الهي انسان محروم خواهند شد. بر انسان منتظر است كه با تلاش علمي و جهد عملي، زمينة افاضه هدايت تكوين را در خويش هر لحظه پرورش دهد: و اكرمنا بالهُدي.
ب. درخواست استقامت در مسير هدايت: با كساني كه از هدايت الهي بهرهمندند؛ امّا پس از اندك زماني با غفلت از حق و روي آوردن به اهوا و اميال خويش از جاده هدايت به بيراهه ضلالت افتادند و نور هدايتشان را در شب ديجور گمراهي خاموش كردند، پس بر منتظران راستين بايسته است كه در مسير هدايتي كه خداي سبحان آنها را به آن رهنمون شده است استقامت ورزند و با تمّسك به علم و ايمان ازهر اعوجاجي دوري جويند تا مشمول هدايتهاي برتر كه محصول استقامت در مسير هدايت است باشند: والاستقامة.
3. زبان، ترجمان عقل و انديشه انسان است، از اينرو توفيق نيكگفتاري زبان صيانت از آن براي اهل انتظار ضروري است. طبق آموزههاي اين دعاي شريف، منتظران راستين ميبايد با توجّه به آنچه در پي ميآيد در صيانت زبان خويش كوشا باشند:
أ. سخن صائب گفتن: منتظر راستين آن حضرت ميبايد جز از سر راستي سخن نگويد و گفتار غيرصائب را (به جدّ يا به هزل) وا نهد: وسددّ ألسنتنا بالصواب.
ب. حكيمانه سخن گفتن: گفتن سخنان بيمحتوا و بيفايده كه نه در امر دين سودي ميبخشد و نه در كار دنيا، كاري حكيمانه نيست. آنچه حكيمانه نيست لغو است و اهل ايمان از لغو اعراض ميكنند. بر همين اساس بر اهل انتظار شايسته است كه حكيمانه سخن بگويند و زبان را از سخنان لغو صيانت كنند: والحكمة.
4. قلب انسان منتظر، ظرف مباركي است كه هر مظروفي شايسته آن نيست. در اين دعاي شريف هم مظروف شايسته قلب مؤمن معرفي و هم وظيفه منتظران راستين در اين موضوع بازگو شده است:
أ. كسب نور علم: اكتساب علم و خروج از سياهي ناداني، وظيفه منتظران ظهور امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)است و چون علوم اكتسابي بيتعليم و تعلّم به دست نميآيند، از اينرو تعليم و تعلم و تلاش در جهت كسب علم حصولي و نيز تهذيب دل براي ادارك حقايق علم حضوري، وظيفه هر مسلمان منتظري شمرده شده است.
ب. كسب نور معرفت: معرفت اخصّ از علم است و به علمي اطلاق ميشود كه با تمييز كامل معروف از غير خود و ادراك خصوصيات آن همراه است. بر منتظران راستين است كه به اكتساب علم بسنده نكنند و با عمق بخشيدن به گستره علوم به كسب معرفت نايل آيند، كه هر معرفتي علم هست؛ اما هر علمي معرفت نيست.
امور اجتماعي و سياسي
حوزه امنيت اقتصادي
داشتن فعاليت اقتصادي سالم و مشروعي كه زمينة درآمد و ارتزاق انسان باشد از وظايف اهل انتظار است. فعاليتهاي اقتصادي مشروع، افزون بر اينكه فرد و جامعه را از محصول آن بهرهمند ميسازد، زمينه درآمدهاي نامشروع را نيز ضعيف ميكند و در نتيجه امنيت اقتصادي را به ارمغان ميآورد.
اين مهم جز با اهتمام به مفاد اين دعاي شريف به دست نخواهد آمد:
أ. دوري از اموال و درآمدهاي ناسالم و نامشروع كه عادتاً محصول گذشتن از خطوط احكام الهي و ظلم و اجحاف در حق ديگران است: وطهّر بطوننا من الحرام.
ب. پرهيز از درآمدهايي كه حلال يا حرام بودن آنها مبهم و نامشخص است: والشبهة.
حوزه امنيّت اجتماعي
تأمين امنيت اجتماعي و اخلاقي جامعه اسلامي برآيند عمل به شش وظيفه ذيل است:
1. رعايت حقوق ديگران كه با دو عنوان كلّي در اين دعاي شريف بيان گرديده است:
أ. ضايع كردن يا ادا نكردن حقوق صاحبان حق، معناي حقيقي ظلم است؛ خواه در حق خويش باشد يا ديگران؛ از حقوق الهي باشد يا حقوق مخلوقات؛ مادي باشد يا معنوي. دوري از ظلم در جميع مراتبش از وظايف منتظر است: واكفف أيدينا عن الظلم.
ب. اگر انسان با قصد و دانايي چيزي مادي يا غيرمادي را كه ديگري نسبت به آن حقي دارد مخفيانه و بدون دليل موجّه شرعي از او بگيرد، چنين فردي را سارق مينامند. اهل انتظار راستين نه تنها حقوق ديگران را محترم ميشمارند، هرگز هيچ حقي را از صاحب حقي به سرقت نميبرند: والسرقة.
2. چشمهاي پاك، لايق نظاره بر جلوههاي گوناگون جمال حقاند و ديدگان ناپاك سبب آلوده شدن قلب و محروم ماندن از رؤيت جلوههاي نوراني حق، از اينرو صيانت چشم با دو عامل اساسي سفارش شده است:
أ. وقتي به مقتضاي تقوا و اعتدال اخلاق انساني عمل نشود و فسق و گناه آشكار گردد، فجور رخ مينمايد. فجور در خصوص هر شيء به حسب همان چيز معنا ميشود و فجور چشم آن است كه بينندة مناظري باشد كه رؤيت آنها خلاف اقتضاي تقواست. دوري از چنين عملي، اولين وظيفه كساني است كه دل به ديدار آخرين ذخيره الهي بستهاند: واغضض أبصارنا عن الفجور.
ب. خيانت آن است كه بر خلاف عهدي كه تكويناً يا تشريعاً از كسي توقع ميرود يا به آن موظف شده است، كاري كند يا نيّتي در دل بپرورد. اين وصف نيز چون فجور، مناسب حال هر شيء معنا ميشود. بر اين اساس، خيانت چشم آن است كه انسان چشم را برخلاف اراده يا دستور آفرينندهاش به كار گيرد. پرهيز از خيانت چشم نيز وظيفهاي ديگر از وظايف اهل انتظار است: والخيانة.
3. حرف حق و سخن الهي، اگرچه در مقام فاعليّت تامّاند؛ ولي اگر گوش قابلي نباشد، در دل به ثمر نخواهند نشست. فرد و جامعهاي كه در انتظار وليّ الله زمانش به سر ميبرد، ميبايد هماره گوش را منزّه بدارد تا در قابليّت نيز تاّم باشد و اين مهم نيز با عمل به دو دستور شدني است:
أ. هر سخن يا عملي كه بيثمر بوده و از پشتوانه فكري برخودار نباشد لغو است و انسان را به بيهودگي ميكشاند وخدا را از خاطر ميبرد. بر منتظران راستين امام عصر بايسته آن است كه با گوش نسپردن به لغو در صيانت آن بكوشند: واسدد أسماعنا عن اللغو.
ب. غيبت آن است كه پشت سر مسلماني سخني گفته شود كه اگر بشنود، ناراحت شود. اين گناه بزرگ، در كدورت روح انسان و تضييع قابليت هدايتي، نقش عمده دارد، پس رواست كه مؤمنان منتظر از گوش سپردن به چنين سخناني بپرهيزند: والغيبة.
وظايف گروهها
در فقرات آتي وظيفه اصناف و گروههاي مختلف اجتماعي، از چندين جهت بازگو گرديده است. اين فقرات گاهي اجتماع را بر اساس دانش و زماني بر پايه سطح توانايي اقتصادي و هنگامي طبق موقعيتهاي سياسي و وقتي برابر گروه سنّي يا جنسي قسمت كرده و وظيفه هريك را جداگانه برشمرده است.
1. وظايف علما:
علما به ويژه عالمان علوم الهي و پاسداران حريم دين، پيشگامان صلاح و سداد امّتاند، از اينرو نقش مؤثري در زمينهسازي ظهور آخرين حجّت الهي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر عهده دارند كه پرداختن به وظايف اين گروه فرهيخته، در آغاز بخشهاي مرتبط با وظايف گروهها، حاكي از اهميت وظيفه آنان و نقش مؤثرشان در اصلاح فرهنگ انتظار و هدايت منتظران است. دو وظيفة عمدة دانشمندان عبارت است از:
أ. زهد: دنياطلبي و رغبت باطني به آنچه وابسته به دنياست بزرگترين آفت دانشمندان است،2 از همينرو بايسته است دانشمندان بكوشند تا ملكة زهد و بيرغبتي به زينتهاي حقيقي و اعتباري دنيا را در خويش تقويت كنند، به گونهاي كه در باطن به دنيا و متعلقاتش بيميل شوند و زندگي دنيا را جز براي آباد ساختن آخرت نخواهند و بدين وسيله زمينهساز اصلاح خويش و تصحيح رفتار امّت منتظر گردند: و تفضّل علي علمائنا بالزهد.
ب. نصيحت: واژه «نُصح» به معني خلوص تمام و نزاهت از هر شائبه و ناخالصي است. از اين بخش نوراني چنين برميآيد كه دانشمندان بايد هم در انديشه و قول و فعل خويش از هر شائبه آلوده كنندهاي پيراسته باشند و هم با يكرنگي و خلوص خيرخواه امّت باشند و جز به خير و صلاح آنان نينديشند، سخن نگويند و كار نكنند. چنين عالماني از انتظار راستين برخوردارند، زيرا امام منتظر آنان در زهد و نصحيت برترين انسان عصر خويش است و آنكه با امامتش سنخيّت ندارد، منتظر او نيست: والنصيحة.
2. وظايف دانشجويان
دومين گروهي كه تأثير شگرفي در هدايت امّت اسلامي دارند دانشجويان به ويژه طالبان علوم و معارف وحيانياند. اين گروه كه زمينهساز نهادينه شدن فرهنگ انتظار و اصلاح زمينه ظهورند وظايفي دارند:
أ. تلاش در راه علماندوزي: جهد يعني به كار بستن تمام توان و كوشش نهايي انسان در مسير رسيدن به مقصود. طالب دانش بايد تمام كوشش خويش را در راه علماندوزي به كار گيرد. فرد يا جامعه جاهل، به مراتب حقيقي انتظار دست نمييابد و نميتواند زمينهساز ظهور امامي باشد كه خود خزانه علم الهي است: و خزّان العلم،3 از اينرو كوشش در علماندوزي از وظايف منتظران راستين آن امام همام(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به ويژه طلاب و دانشجويان است: وعلي المتعلّمين بالجهد.
ب. رغبت در كسب علم: رغبت، تمايل اكيد و ميل شديد است. از ديگر صفات دانشجوي منتظر داشتن ميل شديد به اندوختن علم و تجهيز به آخرين دستاوردهاي علمي و فكري و نيز توليد دانش و انديشه است. از اين بخش دانسته ميشود وظيفه بايسته دانشجويان و طلاب منتظر، تلاش براي فراگيري از سر ميل و رغبت قلبي است، چون تلاش بيرغبت، به سردي و سستي ميگرايد و متوقف و خاموش ميشود: و الرّغبة.
3. وظايف مستمعان
از مردمي كه نه در سلك علما هستند و نه در زمرة دانشجويان، با ظرافتي خاص به «مستمعين» ياد شده است، تا بفهمانند اگر كسي از دو گروه مذكور نيست براي سعادتمندي راهي جز گوش سپردن و متابعت از راهشناسان ندارند. وظيفه خطير و راه منحصر هدايت اين گروه در دو عنوان كلي بدين شكل بيان گرديده است:
أ. اِتّباع: اقتضاي معناي متابعت، حركت همراه با ميل و اراده در پشتسر كسي يا چيزي است؛ خواه در عمل تابع او گردد يا در فكر و نظر، بنابراين نخستين وصف از ويژگيهاي انتظار راستين اهل استماع آن است كه با ميل و رغبت در پي دينشناسان و عالمان ربّاني كه مقصدو مقصود اوامر معصوم(علیهم السلام) را ميشناسند حركت كنند و از مسير نوراني قرآن و عترت منحرف نشوند: و علي المستمعين بالاتّباع.
ب. موعظه: واژه موعظه به معناي ارشاد به حق از راه تذكرهاي مفيد و اثرگذار است؛ ليكن به قرينه مقام و نيز قرائن لفظي چون «مستمعين» و «اتباع» چنين فهميده ميشود كه موعظه در اينجا به معناي «اتعاظ» يعني پندپذيري و قبول ارشاد است. بر اين اساس منتظران مستمع بايد قلب خويش را بر سخنان حكيمانه عالمان ربّاني كه برگرفته از معارف ناب قرآن و عترت است بگشايند: والموعظة.
4. وظايف كهنسالان
اينان در هر اجتماع با كولهباري از تجربههاي اندوخته و درسهاي آموخته از زندگي، در حركت و تربيت جوامع نقش چشمگيري دارند. تربيت جامعه منتظر نيز از اين قاعده بيرون نيست، پس شايسته است تا آنان خويش را به دو صفتي كه در اين دعاي شريف به عنوان وصف مطلوب آنان از خداي سبحان درخواست گرديده متصف گردانند، تا هم خود اهل انتظار راستين باشند و هم الگوي عملي ديگران:
أ. حفظ وقار: وقار به معناي متانت و سنگيني و در برابر خفّت و سبكي است. بر اين اساس اين بخش از دعاي نوراني وليّعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر كهنسالان بايسته است در انديشه و عمل، متانت خويش را حفظ كنند و از هر عملي كه از قدر آنها بكاهد و جايگاهشان را پايين آورد بپرهيزند: و علي مشايخنا بالوقار.
ب. حفظ سكينه: سَكينه كه همانا استقرار و آرامش جسمي و روحي است، دومين صفتي است كه اتصاف به آن براساس اين دعاي شريف براي كهنسالان بايسته است. اگرچه اقتضاي طبيعت كهنسالي كمصبري و بيقراري است، بر پيران منتظر شايسته و بايسته است تا به هنگام غضب يا هر زمينه تحريكي ديگري كه آنان را به اضطراب و بيثباتي در گفتار و رفتار ميكشاند، آرامش و وزانت خويش را حفظ كنند: و السكينة.
5. وظايف جوانان
ارتباط دائمي با خداي بزرگ و مراقبت هميشگي، بهترين راه صيانت از نعمت جواني است. آنچه در اين فقرات دعا وصف جوانان منتظر خوانده شده ابزار والاي صيانت از اين نعمت بزرگ الهي است:
أ. اِنابه: انابه روي گرداندن از غير خدا و توجّه تامّ به خداي سبحان است. جوانان منتظر بايد با تهذيب و تزكيه نفس، ساحت انديشه و انگيزهشان را از هرچه غير خداست منزّه كنند و با اِعراض از هر مقصد و مقصودي جز خدا، چهرة جان خويش را به سوي خداي بزرگ معطوف دارند و براي او خالص شوند.
ب. توبه: طبيعت پرشور جوان، احتمال راهزني شيطان و افتادن به دام گناه را در اين دوران افزايش ميدهد، از اينرو بايسته است كه جوانان منتظر نظارت دائم و مراقبت مستمر بر اعمال و افكار خويش داشته باشند و اگر خداي نخواسته بر اثر غفلت، گناهي مرتكب شدند، با توبه و بازگشت به سوي خدا جان خويش را به درياي بيكران رحمت الهي سپرده و به آب توبه شستوشو دهند و خويش را از دام تلبيسات ابليس برهانند.
6. وظايف زنان
زنان بخشي مهم از جامعه اسلامياند از آنرو كه سهمي درخور از آرامش و امنيت رواني جامعه وامدار نقش بينظير زنان است.
أ. حياء: حياء به معناي مراقبت از نفس در برابر هر نوع آلودگي و زشتي و عيب است. بانوان منتظر، امانتداران مظهريت اسماي جمالي خداوندند. آنان بايد اين امانت الهي را پاس دارند و خويش را در برابر وسوسههاي شياطين ظاهري و باطني كه ميكوشند تا به شكستن حريم شرع، عقل و اخلاق، اين امانت بزرگ الهي را ضايع كنند، حفظ و مراقبت كنند تا به دام شيطان نيفتند، كه هر سخن يا عمل برخلاف موازين آموزههاي ناب قرآن و عترت، به منقصت، كدورت و تاريكي جان انسان ميانجامد و از دامهاي شيطان به شمار ميآيد: وعلي النساء بالحياء.
ب. عفت: بانوان منتظر آخرين حجت خداوند(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، پاسدار حريم عفتاند.
حفظ عفت، يعني نگهداشتن نفس از تمايلات و شهوات نفساني، فضيلت والاي بانوان اهل انتظار است. بسا كه جاهليت مدرن روزگار ما تمايلات و هواهاي نفساني را دامن بزنند و شهوات را براي انسان زينت دهند؛ اما بر بانوان منتظر شايسته است كه با نگهباني از حريم عفت خويش زمينه اعتلاي روح خويش را فراهم آورند و از پيروي وسوسههاي نفساني و شيطاني احتراز كنند و هيچ زينتي را برون از حوزه جانشان و هيچ افتخاري را برتر از حفظ گوهر الهي وجودشان نشناسند: والعفة.
7. وظايف ثروتمندان
ميان ثروتمندان جامعة اسلامي كه در انتظار مهدي موعود موجود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به سر ميبرند و متكاثران مالاندوزي كه اموال و تجارتشان را از خداوند بيشتر دوست ميدارند4 فاصلة بسياري است. ثروتمندان منتظر به اوصاف ذيل آراستهاند:
أ. تواضع: استكبار و خودبرتربيني، انسان را از خداوند غافل ميكند و به ورطه هلاكت ميافكند. خطر ابتلا به اين آفت، زماني جدّيتر ميشود كه انساني بر اثر توانايي و تموّل خدادادي، قاروني و فرعوني بينديشد، ثروت را دستاورد تلاشهاي خويش و قدرت را محصول توانايي تدبيرش بپندارد، از اينرو ثروتمنداني كه در انتظار آخرين پرچمدار انديشه توحيدي به سر ميبرند ميبايست بكوشند تا هرچه بيشتر به صفت تواضع درآيند، بدين معنا كه از درون و بيرون نفس خويش را در مرتبة فرودستتري كه همانا فقر محض نسبت به ايزد متعالي است بشناسند و ثروت خود را از آن خدا دانسته و خويش را در رديف ساير بندگان خدا ببينند: و علي الأغنياء بالتواضع.
ب. وسعتبخشي: بر اغنيا و ثروتمندان منتظر است كه به شكرانه تفضل الهي بر آنها و به پاس بهرهمندي از نعمت خدادادي مال، به دستگيري از نيازمندان و رفع مشكلات برادران و خواهران ايماني خويش بپردازند. نه تنها حقوق شرعي خويش چون خمس و زكات و... را ادا كنند، با شناسايي نيازمندان بكوشند در رفع تنگناهاي زندگي ديگران تا ميتوانند مؤثر باشند: والسّعة.
8. وظايف اقشار آسيبپذير
أ. صبر: صبر همانا حفظ نفس از بيتابي، جزع و آشفتگي است نه خاموشي گزيدن و انفعال. بر آن دسته از منتظران راستين امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) كه از اغنيا نيستند رواست كه با پرهيز از آشفتگي و بيتابي كه زمينهساز انحراف آنان است و با آرامش نفس به امداد خداوند قادر اتكال و بر بلاي مضيقه معاش صبر كنند: و علي الفقراء بالصبر.
ب. قناعت: آتش زيادهخواهي و طمع آن هنگام كه با سوز تنگدستي همراه شوند، ايمان را سوزانده و بر باد ميدهد و انسان را به كفر نزديك ميسازد5 و قناعت كه زندگي كردن به ميزان توان و امكانات موجود است، گنج بيپاياني است كه فرد را از احساس ناداري رهانيده و زمينة رشد و ارتقاي او را فراهم ميآورد، پس بر اقشار كم درآمدي كه دل در گرو ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارند بايسته است كه با تدبير معيشت خويش بر محور قناعت، افزون بر صيانت از عزّت نفس، زمينهساز ظهور آن حضرت باشند: والقناعة.
9. وظايف حاكمان و فرماندهان
حاكمان و فرماندهاني كه تدبير امور مختلف سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي جامعه اسلامي را به دست گرفتهاند نيز در زمينهسازي ظهور امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نقش جدّي و اثرگذار دارند، لذا اهم وظايف آنان چنين بيان گرديده است:
أ. عدالت: عدالت به معناي حركت ميان افراط و تفريط است، به گونهاي كه هيچ زياده و نقصي بر آن وارد نباشد. رعايت و اجراي عدالت در تمام شئون مديريت جامعه اسلامي از وظايف سنگين حاكمان حكومت اسلامي در عصر غيبت است: وعلي الاُمراء بالعدل.
ب. شفقت: دلسوزي و مداراي افراطي و نيز سختگيري و شدت افراطي، آفات اداره جامعهاند. بر حاكمان منتظر است كه با برگزيدن رفتاري مشفقانه كه دلسوزي و آسانگيري همراه صلابت و قاطعيت و قدرت است، جامعه را به سوي ظهور دولت مهدوي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) رهنمون شوند: والشفقة.
10. وظايف نيروهاي نظامي
نيروهاي نظامي، حافظان حدود و ثغور ملت اسلام و مدافعان كيان نظام اسلامياند كه وظيفه آنان در عصر انتظار فَرَج چنين بازگو گرديده است:
أ. نصر: بر اساس انديشة توحيدي، هر فتح و نَصري از خدا و به اذن اوست.
بر اين پايه، اولين وظيفه نيروهاي نظامي تلاش در جهت تقويت و دفاع از كيان دين است تا از اين راه از نصرت خداي سبحان برخوردار گردند: وعلي الغزاة بالنصر.
ب. غلبه: برتري قدرتمدانه بر آنانكه در برابر انديشه توحيدي به معارضه برميخيزند، خواسته حضرت بقية الله(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. بر اساس اين فقره از دعا از سويي، تلاش در جهت دستيابي به تواناييهاي تكنيكي و تاكتيكي و آخرين دستاوردهاي دفاعي و از طرفي كوشش در جهت تقويت ايمان و صبر و استقامت، وظيفه گروههاي نظامي در عصر غيبت است.
11. وظيفه تودههاي مردم (رعية)
أ. انصاف: نخستين وظيفه توده مردم در برابر هم و نيز در برابر حكومت اسلامي، رعايت اعتدال و مساوات در اداي حق با همان انصاف است. امّتي كه با حاكمانش به انصاف رفتار نكند، يا به افراط گراييده و آنان را مستبد ميسازد؛ يا به تفريط رفته و زمينه ضعف آنان را فراهم ميآورد.
قوّتها و ضعفها در حاكمان غيرمعصوم ـ هرچند عادل ـ در شئون مختلف جامعه اثر ميگذارد؛ امّا اگر توده مردم با رعايت حق و انصاف با آنها روبهرو شوند به تقويت قوتها و اصلاح كاستيها ميانجامد، از اين عبارت به قرينه (و علي الأُمراء) و به كار بردن واژه (رعية) استفاده ميشود كه حضرت در مقام بيان وظايف متقابل حكومت و امّت اسلامي با يكديگرند بنابراين توجّه به امكانات و تواناييهاي موجود و ياري دادن دولت اسلامي براي حصول پيشرفتها و رفع نواقص و كاستيهاي جامعه اسلامي از مصاديق عمل به اين وظيفه است: و حسن السيرة.
ب. ارتقاي سطح بهداشت عمومي و خدمات پزشكي و بهداشتي (مانند تأمين اجتماعي) از وظايف آحاد مردم و حكومت اسلامي است، زيرا ابزار اعطاي شفا و صحت بيماران از سوي خداوند متعالي است: و علي مرضي المسلمين بالشفاء و الراحة.
ج. يادكرد از رفتگان و طلب رأفت و رحمت الهي از امور مطلوب نزد امام(علیهم السلام) و وظيفه منتظران است. شايد علاوه بر جهات فرامادّي آن و آثار خيرات و مبرّات، تذكّر ياد معاد و حفظ رابطه عاطفي با عزيزاني كه به لقاء حق بار يافتهاند و نيز ابراز همدردي با مصيبتديدگان، از نكاتي باشد كه بتوان به آن اشاره داشت: و علي موتاهم بالرأفة و الرحمة.
د. فقدان اسير و زنداني از امور مطلوب امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. بر اين اساس ميتوان گفت: چارهجويي و برنامهريزي براي تأمين امنيت اجتماعي و كاستن از زمينههاي جرم و جنايت كه عامل اصلي اسارت انسانهاست و نيز چارهجويي و كمك براي رهايي آنان كه در بند هستند با پرداختن ديه، بدهيها و تلاش در جهت آزادي آنانيكه در چنگال دشمن اسير آمدهاند از اموري است كه جامعه منتظر بايد به آن همّت گمارد: و علي الأُسراء بالخلاص و الراحة.
ه . تأكيد بر مسئله حج و عمره نشان از اهميت والاي اين برنامة عبادي ـ سياسي است. تسهيل در تهيه امكانات سفر حج يا عمره و ايجاد زمينه لازم جهت انجام دادن هرچه بهتر اعمال حج كه آموزش دقيق و صحيح معارف و بايستههاي زيارت را ميتوان از لوازم آن برشمرد، از وظايف حكومت اسلامي است: و بارك للحجّاج و الزوّار في الزّاد و النفقة و اقض ما أوجبت عليهم من الحجّ و العمرة.
انتهای پیام/س
نظرات بینندگان