امام جمعه ارسنجان درگفتگو باشیرازه:
کربلا حق بود و ماندگار شد
امام جمعه ارسنجان گفت: کربلا یک پیام داشت و یک پیامد؛پیام کربلا روشن است مبارزه با ظلم، حقمحوری، دفاع از مردم؛ اما پیامدها و جنبههای مثبت عاشورا کمتر بحث شده است.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه تحلیلی خبری«شیرازه»، از آنجا که ماه محرم یادآور حادثه کربلا و عاشوراست، فرا رسیدن آن دلها را اندوهناک میکند، پیروان و شیفتگان امام حسین(ع) نیز از اول محرم همه جا را سیاه پوش میکنند و به یاد آن امام شهید، به عزاداری میپردازند.
محرم همچون عاشورا، رمز احیای خاطره حماسههای کربلاست. در فرهنگ شیعه، نام محرم با عاشورا، کربلا و امام حسین(ع) آمیخته شده است و با یکدیگر پیوند دارند و گویی محرم جز حسین و کربلا هیچ ندارد. امام حسین(ع) با شهادت، به قرب الهی رسید و این کار بزرگ، چون تابلویی زیبا، برای همیشه در برابر چشمان انسان قرار دارد در همین راستا این پایگاه تحلیلی خبری طی گفتگوی تفصیلی با حسینعلی بهرامی امام جمعه ارسنجان داشت.
شیرازه: بهعنوان اولین پرسش بفرمایید علل ماندگاری قیام حسینی (ع) در چیست؟
امام جمعه ارسنجان:یکی از مباحثی که دررابطهبا قیام عاشورا بسیاری از اندیشمندان به آن پرداختند، علل ماندگاری و جاودانگی نهضت عاشورا ست. در تاریخ، انقلابهای زیادی واقع شده؛ اما هیچ نهضت و انقلابی بهاندازه عاشورا اینقدر ماندگاری و جاودانگی نداشته است.
به تعبیر یکی از نویسندگان تاریخ کربلا، کربلا، یک «پیام» داشت و یک «پیامد»؛پیام کربلا روشن است مبارزه با ظلم، حق محوری، دفاع از مردم، دفاع از دین که کتابهای زیادی دربارهاش نوشتهاند؛ اما پیامدها و جنبههای مثبت عاشورا کمتر بحث شده است.
مثلاً: سازندگیهای عاشورا؛ از عاشورا ۶۱ هجری تا امروز که قریب به ۱۴ قرن میگذرد چقدر انسانها در پرتو عاشورا ساخته شدهاند؛ فقط حرّ نبود که روز عاشورا تغییر کرد، حرّهایی بعدها آمدند و تغییروتحول در آنها پیدا شد، چقدر غیرمسلمانها به برکت امام حسین شیعه شدند که حتی بعضیهایشان مثل روزنامهنگار مراکشی ادریس حسینی کتاب نوشتند به نام «لقد شیعنی الحسین» (حسین و نهضت اباعبدالله مرا شیعه کرد) و علت گرویدنش به مذهب تشیع را توضیح میدهد.
شیرازه: بفرمایید چرا هرگز محبت و دوستی امام حسین (ع) کمرنگ و سرد نمیشود؟
حجتالاسلام بهرامی:اگر بدانیم که حکمت و فلسفه این بیان نبوی (ص) چیست که فرمود: (إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَینِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً) هیچ سالی جلسات امام حسین به افول و سستی نگرایید، به پاسخ از پرسشتان هم میرسید.
امام حسین علیهالسلام هر سال دارد جلساتش شلوغتر میشود، منابرش بیشتر میشود، امام حسین علیهالسلام جهانیتر میشود. از خود عصر عاشورا عزاداری بر اباعبدالله شروع شد تا کوفه، شام و همینطور تا امروز این نهضت ادامه یافته است.
برخی از عمدهترین دلائل ماندگاری نهضت عاشورا و پرشور ترشدن آیینهای حسینی در ماه محرم عبارت است از:اراده الهی اولین عاملی که باعث ماندگاری نهضت کربلا شد اراده الهی بود؛ چون اراده الهی اگر بر چیزی تعلق بگیرد، تحقق پیدا خواهد کرد.
وقتی حضرت ابراهیم زن و فرزندش را در سرزمین مکه و لمیزرع حجاز گذاشت دعا کرد: «رَبَّنَا. فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ» خدایا! دلهای مردم را بهسوی ذریه من جذب کن تا محبوب قلبها بشوند.
خدا هم اراده کرد ماندگار شوند و ماندگار شدند. وقتی قنداقه اباعبدالله علیهالسلام را به دست پیغمبر صلیالله علیه و آله و سلم دادند همین دعای حضرت ابراهیم را ایشان نمود: «رَبَّنَا... فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ»؛ به همین جهت فرمود: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَینِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً» (مستدرک، ج ۱۰، ص۳۱۸).
اگر اراده الهی به چیزی تعلق بگیرد ماندگار میشود. حضرت زینب علیها السلام هم در مجلس دشمن همین مطلب را فرمود: «فَکِدْ کَیدَکَ وَ اسْعَ سَعْیکک وَ نَاصِبْ جُهْدَکَ فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِکْرَنَا وَ لَا تُمِیتُ وَحْینَا» (لهوف، 185). خواست الهی بستگی به اخلاص افراد دارد.
همانطور که خدای متعال پیغمبرش را بالا برد (وَ رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ). چقدر سبّ امیرالمؤمنین علیه السلام کردند، شصت سال بر منابر به امیرمؤمنان ناسزا گفتند تا جایی که مسجد سبّ علی ساختند. اما امروز میبینیم این نام مقدس روزبهروز بیشتر طرفدار پیدا میکند تا برسد به آن وعده الهی که: «وَ لَیمَککّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ»
کسیکه زمینهاش را داشته باشد خداوند میفرماید «إِلَیهِ یصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یرْفَعُهُ» ، خدا بیدلیل کسی را بالا نمیبرد. علاوه بر عمل صالح میفرماید: کسیکه عالم باشد او را بالا میبریم ولی نه هر عالمی «یرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ» کسیکه علمش برای خدا باشد.
بلعم باعورا عالم بود، ولی سقوط کرد (وَ لَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَی الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ علاوه بر عمل صالح و علم، یکی دیگر ازعواملی که باعث بالا رفتن میشود تواضع است، امام صادق علیه السلام فرمود: «مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اَللَّهُ وَ مَنْ تَکَبَّرَ وَضَعَهُ اللّهُ»
عمل صالـح دومین عاملی که باعث ماندگاری نهضت کربلا شد، عمل صالح است. به بیان قرآن: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً» مثلاً به تصریح قرآن هر کار مقاومتی در برابر دشمنان خدا، عمل صالح است: «هیچ تشنگی و خستگی و گرسنگی در راه خدا به مسلمین نمیرسد و هیچ گامی که موجب خشم کافران میشود برنمیدارند و ضربهای از دشمن نمیخورند، مگر اینکه به خاطر آن، عمل صالحی برای آنها نوشته میشود» (ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ لَا یصِیبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یطَئُونَ مَوْطِئًا یغِیظُ الْکُفَّارَ وَلَا ینَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیلًا إِلَّا کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ .
به نظر علامه طباطبایی عمل صالح عملی است که دو تا ویژگی مهم داشته باشد: اول آن که قصد قربت در آن باشد؛ یعنی برای خدا باشد و دوم اعتقادات انسان را تقویت کند.
وقتی عمل صالح انجام میدهی، متوجه شوی عقیدهات قویتر میشود. «یصعَدُ الککلِمُ الطَّیبُ وَالعَمَلُ الصّالِحُ یرفَعُهُ» کربلا مصداق عمل صالح بود؛ بنابراین ماندگار شد یکی از میلهای طبیعی در انسان، محبوبیت است.
(اللهم فاجعل نفسی... مَحْبُوبَةً فِی أَرْضِکَ وَ سَمَائِکَ (زیارت امین الله)). چه کار کنیم که محبوب بشویم؟ راه محبوبیت این است «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا» (مریم: 96). یکی از صفات خداوند «ودود» بهمعنای محبت و دوستی است. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «إِذَا أَحَبَّ اَللَّهُ مؤمِناً» خدا وقتی یک بندهای را دوست داشته باشد «قَالَ لِجَبْرَائِیلَ» به جبرئیل میفرماید «إِنِّی أَحْبَبْتُ فُلاَناً» من فلانی را دوستش دارم «فَیُحِبُّهُ» تو هم دوستش داشته باش،
شیرازه: ازدلایل ماندگاری کربلا بعداز صدها سال که از شهادت امام حسین (ع) و یارانش میگذرد بیشتر برایمان بگویید.
امام جمعه ارسنجان: در پاسخ به این سوال که چرا کربلا ماندگار شد دلایلی دارد که بیشتر توضیح خواهم داد.اول خواست خدا بود و دوم،عمل صالح امام و یارانش بود.دلایل دیگری هم دارد که در ادامه خواهم گفت. عمل صالح ماندگار میشود، کربلا ماندگار شد؛ چون عمل صالح محض بود. شرط اصلی عمل صالح،اخلاص است.در فرمایش امیرالمؤمنین علیه السلام است: «العَملُ كُلُّهُ هَباءٌ إلاّ ما اُخْلِصَ فیهِ»؛ «ضاعَ مَن كانَ لَهُ مَقْصَدٌ غَیرُ اللهِ». *جامعیت سومین عاملی که باعث ماندگاری نهضت کربلا شد جامعیت است.
عاشورا نهضتی است که برای همه اقشار و برای همه گروهها پیام و درس دارد. به قول یکی از نویسندگان عرب: در یک نیمروز و در ساعاتی محدود، نمایشگاه فضائل و نمایشگاه رذائل در مقابل هم واقع شد. تمام رذیلتها در سپاه عمر سعد تجلی کرد و تمام فضائل در سپاه حسینی علیه السلام تجلی پیدا کرد؛ این همان جامعیت است. باید این جامعیت و درسهای آن را برای اقشار مختلف تبیین کرد.
برای درس زمان لازم نیست، یک تصادف ممکن است پنج ثانیه واقع شود و پنجاه نفر بیایند و از آن درس بگیرند و صد نکته یادداشت کنند و همیشه برای استفاده از یک درس زمان و طول زمان مهم نیست.
نهضت عاشورا کوتاه بود اما فوقالعاده درس و محتوا دارد.عباس عقاد عالم سنی کتابی نوشته به نام ابو الشهدا حسین پدر شهدا، آنجا وقتی بحث میکند راجع به نهضت عاشورا و درسهای عاشورا،میگوید:ما گویا یک اردوگاهی از فضائل و عظمتها را در یک زمان کوتاه و در یک سرزمین محدود مییابیم؛لذا این هم رمز سوم ماندگاری نهضت کربلا است.
رهبری امام معصوم اما رهبری الهی،چهارمین عاملی که باعث ماندگاری نهضت کربلا شد، رهبری امام معصوم بود. به تعبیر یکی از اساتید: هر کسی از آنهایی که در کربلا بودهاند اگر خودشان به تنهایی مطرح شود یک خورشیدند اما خورشید اباعبدالله علیه السلام وقتی آمده بالا، اینها را تبدیل به یک ستاره کرده است. شخصیت ابوالفضل العباس علیه السلام در کنار شمس وجود نازنین حسین علیه السلام، قمر است و اگر نه خود ایشان یک شمس است .
حضرت على اكبر، حضرت قاسم بن الحسن، حضرت حبیب بن مظاهر، حضرت مسلم بن عوسجه هر کدام از اینها اگر در جایی به تنهایی مطرح بودند یک شمس بودند ولی وقتی شمس اباعبدالله بالا آمده نجوم شدهاند.
حق محوری حقمحوری پنجمین عاملی است که باعث ماندگاری نهضیت کربلا شد.قرآن کریم میفرماید: «أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیلُ زَبَدًارَابِیا وَ مِمَّا یوقِدُونَ عَلَیهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْیةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذَلِكَ یضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیذْهَبُ جُفَاءً» این آیه شریفه تشبیه زیبای قرآنی برای بحث حق و باطل میباشد میفرماید: حق ماندگار است، اما باطل مانند حبابهای روی آب از بین میرود.
خدا اراده کرده حق بماند و چون کربلا حق بود ماندگار شد. اولین سؤالی که حضرت علی اکبر در راه از امام حسین علیهما السلام پرسید همین بود:آیا ما بر حق نیستیم؟ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:دو چیز در قیامت باعث شفاعت انسان میشود «شافِعُ الخَلقِ العَمَلُ بِالحَقِّ وَ لُزومُ الصِّدقِ».عوامل شفاعت گاهی افرادند،مثل انبیاء، اولیاء و شهدا و گاهی بعضی اعمال زمینهساز شفاعت است.
یاران باوفای سید الشهدا ششمین عامل ماندگاری کرببلا یاران مخلص و باوفای امام حسین بود.
در واقع ششمین عاملی که باعث ماندگاری نهضت کربلا شد عناصر و اصحاب میباشند.
در تاریخ مشاهده میشود وقتی موسی بن عمران علیه السلام قومش را به جنگ با دشمنان دعوت میکند، میگویند خودت با خدا بروید و بجنگید وقتی پیروز شدید ما میآییم(قَالُوا یا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِیهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ).
در جنگ اُحُد پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فریاد میزدکجا فرارمیکنید؟ عده اندکی دور پیامبر گرامی اسلام ماندند و عده زیادی فرار کردند.قوم طالوت میگفتند: «لَا طَاقَةَ لَنَا الْیوْمَ بِجَالُوتَ وَ جُنُودِهِ» ما طاقت جنگ با جالوت را نداریم.
اما اصحاب اباعبدالله علیه السلام شب عاشورا چه گفتند؟ زهیر بن قین گفت: به خدا قسم دوست داشتم هزار مرتبه کشته شوم و سپس زنده شوم و در عوض، خدای متعال کشته شدن را از شما و از جوانان اهل بیت برطرف کند. مگر وقتی عمرو بن قرظه که غرق تیر روی زمین افتاد اباعبدالله بالای سرش آمد نگفت «یا ابْنَ رَسُولِ الله أَوَفَیتُ» آیا وفا کردم یا نه؟
حضرت فرمود: آری، تو پیش از من در بهشت خواهی بود؛ سلام مرا به رسول خدا برسان و خبر ده که من هم میآیم.
وقتی مسلم بن عوسجه درخون خود غلتیدچشمهایش را باز کرد دید حبیب بن مظاهر و امام حسین بالای سرش آمدهاند،حبیب پیش آمد و گفت:ای مسلم بن عوسجه!بر خاک افتادن تو بر من گران است؛
مسلم، آهسته گفت: خداوند تو را به خیر بشارت بدهد.
حبیب گفت: اگر نمیدانستم که من نیز ساعتی دیگر به تو خواهم پیوست، دوست داشتم هرچه که میخواستی انجام شود، وصیت کنی تا آنطور که شایسته خویشاوندی و پیوند من است آنها را به کار ببندم. مسلم در حالی که به امام حسین علیه السلام اشاره میکرد، گفت: خدا تو را بیامرزد، من تو را به این شخص سفارش میکنم تا در راهش کشته شوی.
او مایه شادی دل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، بشارتدهنده و انذارکننده است. پدرش علی علیه السلام و مادرش فاطمه علیهاالسلام است آیا نظیری برای او سراغ دارید. حضرت عباس علیه السلام آب روی آب ریخت و تشنه ازشریعه بیرون آمد.
حماسههای تبیینگرانه اهل بیت در اسارت سر نی در نینوا میماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود چهره سرخ حقیقت بعدآن توفان رنگ پشت ابری از ریا میماند اگر زینب نبود چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگان در کویر تفته جا میماند اگر زینب نبود ذوالجناح دادخواهی بیسوار و بیلگام در بیابانها رها میماند اگر زینب نبود در عبور بستر تاریخ،سیل انقلاب پشت کوه فتنه جا میمانداگرزینب نبود.
هفتمین عاملی که باعث ماندگاری نهضت کربلا شد،تبیین گریها وافشاگریهای امام سجاد علیه السلام و اهل بیت در اسارت بود.در کنار آن شش عاملی که شمردم دلایل دیگری بر ماندگاری کربلا و قیام حسینی محرز است:اراده الهی، عمل صالح، حق محوری،رهبری امام معصوم ، جامعیت کربلا و عناصر کربلا،این عامل هفتم در واقع مهمترین و یکی از اساسیترین عوامل ماندگاری کربلا است.
شیرازه: کلام آخر؟
امام جمعه ارسنجان:محور سخنان حضرت زینب در کوفه با شام متفاوت است در کوفه احتجاج است،در کوفه محاکمه است و در کوفه روضه است ولی در شام معرفی است.در شام میگویند: ما جدمان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است اما در کوفه میگویند گریه کنید گریه سزاوار و حق شما است، شما باید اشک بریزید و ناله بزنید و بسوزید، میدانید چه پاره تنی از پیامبر را کشتهاید؟ چه جگری از پیامبر سوزاندهاید؟در شام معرفی است، در مدینه گزارش است اما در کوفه احتجاج است.این خطبه های زینب کبری علیها السلام و سید الساجدین و اهل بیت علیهم السلام بود که نهضت عاشورا ماندگار شد.
انتهای پیام/224224
نظرات بینندگان