درددل شیرازیها پشت واژههای احساس؛
شیراز میعادگاه عشاق حسین(ع)
عاشقان امام حسین(ع) در میعادگاه عاشقی با واژگانی از احساس حسین و برادرش بابالحوائج را صدا زدند.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیل خبری«شیرازه»، یِکهتازی هشتگهای مُحَرَمی در شبکههای اجتماعی از جمله موضوعاتی است که با فرا رسیدن ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان دشمن را به هراس میاندازد؛ هشتگهایی همچون «ما ملت امام حسینیم»،«سفینه النجات»، «یا لثارات الحسین» و... که همه نشان از عشق و ارادت مردم این سرزمین به حسین و یارانش است.
ملت امام حسین هیچگاه خواب نیست
چون دشمنان به خوبی میدانند که این هشتگها تنها یک جمله نیستند که در فضای مجازی دنیا ترندهای برتر میشوند؛ بلکه پیامیست برای آنان که با صرف هزینههای گزاف در اتاق فکرهای رسانهای خود تلاش میکنند که بگویند مردم حسین را فراموش کردهاند، اما کافیاست این شبهالنزهای دوربین خود را کمی آزاد بگذارند تا واقعیت «ملت امام حسین» را به تصویر بکشند و به مردم دنیا نشان دهند ملت واقعی امام حسین کسانی هستند که با فرا رسیدن محرم دلهایشان حسینی میشود و تا نیمههای شب در کوی و برزن و خیابانهای شهر بیدار میمانند تا بدخواهان بفهمند ملت امام حسین هیچگاه خواب نیست.
کافیست برای درک بهتر جمله معروف سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی که میگفت:«ما ملت امام حسینیم» سری به گوشهگوشه شهر و روستاهایی بزنید که به عشق امام و یارانش هر کس به طریقی و با هر دیدگاهی خود را به مراسم عزاداری امامی میرساند که گر چه به گفته دشمنان بیش از ۱۴۰۰ سال پیش به شهادت رسیده است؛ اما هنوز هم مردم کشورمان با ارادت به ایشان برای برآورده شدن حاجات خود به او و خاندانش متوسل میشوند.
آری فقط کافیست با آنان همراه و هم صحبت شوی تا بدانی هر کدام با حاجتی به در خانه بابالحوائج و حسین آمدهاند تا شاید خداوند به حرمت نام او گره از کارشان بگشاید.
گوشههایی از درد دلهای اهالی شیراز با امام حسین(ع)
در گوشه حیات حرم شاهچراغ نشسته بود و آرام آرام اشک میریخت و دستههای عزاداری را نگاه میکرد، اما انگار در دلش غوغایی بود هم وزن غوغای کربلا؛ آهسته کنارش نشستم و لحظاتی با او هم صحبت شدم؛ مادری بود دل شکسته که دو ماه است فرزندش در بستر بیماری با مرگ دست و پنجه نرم میکند و در کما به سر میبرد.
ناگهان بانویی حدوداً ۴۰ ساله آهی کشید و گفت: «داشتنش یک درد است و نداشتنش هزار درد».
به سمتش چرخیدم و پرسیدم فرزند را میگویی؟ گفت: بله اکنون ۲۰ سال است که ازدواج کردهام اما هنوز خداوند به ما فرزندی عطا نکرده و باید هر روز و هر شب طعنه و کنایههای اطرافیان را بشنوم؛ آمدهام تا از بابالحوائج بخواهم تا گره از کارم بگشاید.
درست روبروی من و این بانوی پر حسرت، پدر و مادری ایستاده بودند که دختر حدوداً ۱۴ سالهای را بر روی ویلچر حمل میکردند پدر آهی کشید و گفت: بچه میخواهی از خدا بخواه اما نه به زور و اجبار؛ از حضرت بابالحوائج بخواه خداوند فرزند صالح و سالمی به تو عطا کند که فرزند داشتنش آن هم فرزندی که معلول است هر لحظه و هر ثانیه از عمرت کم و تو را ذره ذره آب میکند.
هرچه با دقت بیشتری به جمعیت نگاه میکردم چشمهای خیس اشکی را میدیدم که هر کدام با دنیایی از امید و آرزو به مراسم عزاداری حسین آمدهاند.
در این میان خانوادهای را دیدم که همانند شمع گرد نوجوانی جمع شده بودند و بهگونهای قربان صدقهاش میرفتند که انگار نوجوان دیگری در هیئت نبود.
اسمش عباس بود و با دعا و صلوات خانواده راهی هیئت زنجیرزنی شد؛ کنجکاو شدم و از یکی از اعضای خانوادهاش پرسیدم تک فرزند است که اینقدر بلاگردان او هستید؟
پرسیدم یعنی چه؟ مادر با بغض گفت: نامش آرش بود و درست ۵ سال پیش اول محرم تصادف کرد و به کما رفت دکترها گفتند امکان بازگشتش در حد صفر است؛ اما من ناامید نشدم و به در خانه امام حسین آمدم و هر شب تا شب عاشورا او را به جان عباسش قسم دادم که اگر پسرم شفا پیدا کند، خادم امام حسین شود؛ یک روز بعد از عاشورا به هوش آمد و اکنون ۵ سال است که بیوقفه نوکری حسین را میکند و نامش را عوض کردیم و عباس گذاشتیم.
عشق به حسین با هیچ دسیسهای از قلب ملت ایران حذف شدنی نیست
کلام آخر:
آری حضور ملت امام حسین و شور و حالی که این شبها در میان دلهای عاشقان حسین است با هیچ اتاق فکر و دسیسه و فتنهای حذف شدنی نیست، حتی اگر با هزینههای بسیار، گروه اندکی را راهی دنیای مجازی کنند تا وانمود نمایند «حسین، عاشورا، کربلا و سرهای بر نیزه» در یاد و خاطرات مردم کمرنگ شده است.
انتهای پیام/224224
نظرات بینندگان