وصیتنامه شهيد «نیکویی»؛
برادر، من با اسلحه و تو با قلمت علیه دشمن بجنگ
شهيد «مرتضی نيکويی» در وصیت خود مینویسد: «برادرم، من با اسلحه خود و تو هم با قلمت که هم چون مسلسلی است بر روی کاغذی که همچون سينه صداميان میماند بفشار و سنگر مدرسه را محکم نگهدار و...»
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری «شیرازه»، شهید مرتضی نيکويی، پنجم فروردین ماه ۱۳۴۵ در خانوادهای مؤمن و متدين ديده به جهان گشود.
تحصيلات ابتدايی را در دبستان شهيد مسعودی، راهنمايی را در مدرسه ابوريحان و هنرستان را در مدرسه آيتالله طالقانی گذراند؛ سال دوم متوسطه بود که تصیم گرفت راهی جبهه جنگ شود.
وی سرانجام ۲۰ فروردین ماه ۱۳۶۱ در عملیات رمضان منطقه کوشک به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامه:
بسم الله الرحمن الرحيم
و اينک چون عازم جبهه جنگ بودم گفتم چند کلمهای بنويسم که هدفم از جبهه رفتن چيست. آری من به عنوان يک مسلمان بايد به فرمان ولی فقيه خود باشم که اينک چون در جبههها احتياج به نيروهای انسانی است من بايد لباس رزم بپوشم و به جهاد عليه اين منافقان صدامی بروم.
و تو ای برادر دانشآموز بدان که من که به جبهه رفتهام و در سنگر مبارزه عليه مزدوران صدامی میجنگم تو هم بايد سنگر مدرسه را نگهداری و فرصت به منافقان و ضد انقلابيون ندهی.
برادرم، من با اسلحه خود و تو هم با قلمت که هم چون مسلسلی است بر روی کاغذی که همچون سينه صداميان میماند بفشار و سنگر مدرسه را محکم نگهدار که اين مهمتر از هر چيز است و چون دکتر شريعتی میفرمايد: آنان که کشته شدند راهی حسينی رفتند و آنان که ماندند بايد کاری زينبی کنند و گرنه يزيدند.
و اينک من به ندای هل من ناصر ينصرنی امام لبيک میگويم و آماده شهادت میگردم و از تو برادرم میخواهم که راهم را ادامه دهی و در صدور انقلابمان بکوشی که دشمنان مجال نداشته باشند.
و شما دبيران عزيز دانشآموزان را همچنان تعليم و تربيت کنيد که بتوانند راهمان را ادامه دهند که انشاءالله ادامه خواهند داد. به اميد پيروزی حق عليه باطل.
سرباز اسلام مرتضی نيکويی
انتهای پیام/
نظرات بینندگان