وصیت شهید محمد اسلامی به مادرش:
مادر این عکس را استوری نکن و آن را برای روز شهادتم نگهدار
شهید محمد اسلامی روز پاسدار مادر را صدا زد و عکسی را به مادر نشان داد و وصیت کرد آن را برای شهادتش استوری کند
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری «شیرازه» ، محمدحسین اسلامی پدر شهید محمد اسلامی در گفتگو با خبرنگار این رسانه گفت: محمد در عصر روز پنجشنبه ششم اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۰ برابر با سوم صفر، سالروز ولادت امام محمد باقر (ع) در ساعت ۱۶ و ۳۰ به دنیا آمد ودر همان روز تولد، زمانی که من برای اولین بار وی را به آغوش کشیدم برایش آرزوی شهادت کردم.
وی افزود: زندگی محمد با این آرزوی معنوی، شکل زیباتری به خود گرفت و مسیر زندگی او را از همان ابتدا با عشق قلبی به اهل بیت(ع) هاشور زد.
پدر شهید اسلامی، ادامه داد: محمد پسری آرام و متین بود از همان دوران نوزادی تمام سعی مادرش این بود که بدون وضو و طهارت به او شیر ندهند وحتی نیمههای شب که نوزاد شیر میخواست مادر به جای وضو تیمم میگرفت سپس به شهید شیر میداد.
آقای اسلامی در ادامه با بیان اینکه شهید از سن ۶ سالگی با تشویق مادر، کم و بیش نماز را شروع کرد، افزود: زمانی که وارد دبستان شد در انجام آن تعصب بیشتری به خرج میداد، حتی در مدرسه، اولین زنگ تفریحش را به انجام این امر میپرداخت. با عین حالی که به سن تکلیف نرسیده بود از ۸ سالگی روزه را شروع کرد و تشویقهای مادر و توجهات من ، باعث شده بود که در انجام این امور شکوفاتر گردد؛ از همان ابتدا که در کلیه مناسبتها در منزل شخصی هیئت داشت به شرکت و خدمت در دستگاه اهل بیت(ع)علاقه داشت.
پدرشهید با بیان اینکه ایام ماه محرم در عزای امام حسین(ع) لباس مشکی میپوشید و این امر تا نوجوانی و جوانی تداوم داشت و در این سنین دیگر، دو ماه محرم و صفر را لباس مشکی بر تن میکردوبا شرکت در مراسم ، به عشق اهل بیت(ع) بر سر و سینه میزد و اشک میریخت، تصریح کرد: ارادت خاصی به خانم رقیه(س) داشت، گردنبند ، انگشتر ، بازوبند ، متن روی لباسش، پروفایل گوشی، همه "یا رقیه خاتون "بود؛ همچنین رضایت پدر و مادر برایش مهم بود اگر گاهی من یا مخصوصا مادر از دستش ناراحت میشدیم، نمیگذاشت زمانی از آن بگذرد و حتما عذر خواهی میکرد و حلالیت میطلبید.
وی افزود: ارتباط تنگاتنگی با مادر داشت و سوالاتش را بیشتر از مادر میپرسید؛ پسری درسخوان و معتقد بود و هدفش از ادامه تحصیل ،اشتغال در سپاه و پوشیدن لباس پاسداری بود؛ زمانی که در سال ۱۳۹۸ فارغالتحصیل شد کارهای گزینش سپاه را انجام داد و تا نتیجه گزینش، به خدمت سربازی مشغول شد. یک شب در تماس تلفنی که با مادرش داشت و صحبت میکرد پرسید«از نتیجه گزینش سپاه خبری نشده؟» و مادر به او گفت پسرم صبور باش عجله نکن، آنوقت بود که شهید به مادر گفت«مادر میترسم آرزوی پوشیدن لباس سبز پاسداری به دلم بماند.»
مادرش او را دلداری داد و گفت که مادر نگران نباش، سپس محمدبا این لحن به مادر گفت که مادر شما سادات هستید پیش حضرت زهرا(س) آبرو دارید برایم دعا کنید.
پدر شهید در ادامه اضافه کرد: شهید در یکم خرداد ۱۴۰۰ پس از هفت ماه که دوره خدمت سربازی را پشت سر گذاشت تسویه حساب کرد و در سوم خرداد به استخدام سپاه یگان امنیت امام حسنمجتبی (ع) در آمد و زمان زیادی از استخدامش در سپاه نگذشته بود که وصیت نامهای نوشته و در آن قید کرده بود که مرا با لباس هیئت دفن کنید، برایم روضه سه ساله بخوانید و به برادرش خطاب کرده بود که از این به بعد شما جای من در هیئت سینه بزن.
وی ادامه داد: در پانزدهم بهمن ماه ،مصادف با روز میلاد امام حسین(ع) و روز پاسدار، زمانی که از محل کار به منزل آمد مادر را به اتاق خودش صدا زد و عکسهایی را که در لباس پاسداری در روز پاسدار، در حرم شاهچراغ گرفته بود به مادر نشان داد؛ «چقدر در این لباس زیباتر شده بود.» واقعا برازندهاش بود. در بین آن عکسها ،عکسی بود که از صمیم قلب خندیده بود. به آن عکس اشاره و به مادر توصیه کرد که مادر این عکس را اکنون استوری نکن و آن را برای روز شهادتم نگه دار.
پدر شهید با بیان اینکه همیشه به شهید میگفتم محمد ۱۸ ساله شدهای و باید ازدواج کنی، گفت: در دیماه ۱۴۰۰ در حالی که فقط ،۷ ماه از استخدامش گذشته بود به سراغ مادرش آمد و به وی گفت که چه موقع برایم خواستگاری میروید؟ مادر به محمد قول مساعد داد. پس از تحقیق و پرس و جو همسر مورد نظرشان را که دوست داشت محجبه، معتقد، انقلابی و هیئتی و جهادی باشد را یافت و پس از چند جلسه گفتگو بالاخره در هفتم فروردین ۱۴۰۱ مصادف با سالروز ولادت حضرت رقیه(س) عقد کردند.
پدر شهید اسلامی در پایان عنوان کرد: محمد بر طبق همین رویای صادقه، در اولین لباس پاسداری و در اولین ماموریتی که با آن لباس مشرف شد، در نیمه شب دوم شهریور ماه مصادف با ۲۶ محرم در حادثهای که توسط اشرار ترسیم شده بود مصداق آیه " والسابقون السابقون " گوی سبقت را از ما ربود و در خون غلتید و به فیض شهادت نائل شد.
انتهای پیام/224224
نظرات بینندگان