کد خبر: ۲۳۳۵۱
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۲ - ۰۹ بهمن ۱۳۹۰

جنگ دیپلماسى ایران و آمریکا

رقابت در دور و نزدیک

چارچوب سیاست خارجی کشورها بر اساس تعاملات منطقه ای و فرامنطقه ای چینش می شود. کشوری که بتواند در این حوزه ها جایگاه ویژه ای کسب کند، می تواند به عنوان یک ابرقدرت در معادلات جهانی ایفای نقش کند. بر همین اساس نیز مشاهده می شود که کشورها در کنار تعاملات منطقه ای، رویکردهای فرامنطقه ای را بر اساس اصول نگرشی خویش تدوین و اجرا می سازند.

 

بررسی پرونده جمهوری اسلامی ایران و آمریکا نیز نشان می دهد که هر دو کشور در این مسیر گام های بسیاری برداشته اند. نکته مهم در این مقوله آن است که منافع منطقه ای هر کدام به منافع فرامنطقه ای دیگری مبدل شده و هر کدام تلاش دارند تا جایگاه خویش را در این حوزه ها تقویت کنند. بررسی آخرین وضعیت دو کشور در عرصه منطقه ای و فرامنطقه ای آنها، نکاتی قابل توجه را آشکار می سازد.

 

نخست آنکه، در حوزه منطقه ای جمهوری اسلامی ایران که همان حوزه فرامنطقه ای آمریکا می شود، روند تحولات به سوی مسیری پیش می رود که شاید کمتر کسی انتظار تحقق آن را داشت. کارنامه یک سال اخیر در منطقه خاورمیانه نشان می دهد که محوری ترین تحولات در چارچوب حرکت های گسترده مردمی برای تقویت جبهه مقاومت بوده است که محور آن را جمهوری اسلامی ایران تشکیل می دهد. جالب توجه آنکه، بسیاری از ناظران سیاسی حتی در غرب اذعان دارند که پیروز تحولات بیداری اسلامی در منطقه، جمهوری اسلامی ایران بوده است.

 

در نقطه مقابل، آمریکا که هزینه های بسیاری برای حفظ منافع فرامنطقه ای خود صورت داده، دورانی سخت را سپری می کند. سرنگون شدن متحدان قدیمی آمریکا در منطقه، ناتواتی در حفظ نیروها در عراق، اوضاع نابسامان آمریکا در افغانستان، عدم تحقق طرح تزلزل مقاومت، وضعیت نابسامان رژیم صهیونیستی با اوج گیری بیداری اسلامی در منطقه و ... حقایقی هستند که آمریکا را با چالش های بسیاری در حفظ منافع فرامنطقه ای یا همان حوزه خاورمیانه مواجه ساخته است.

 

نکته مهم آنکه، آمریکا برای حفظ منافع، از جمله در حوزه نظامی در حالی با چالش مواجه شده که رزمایش اخیر نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و آشکار شدن توان ایران برای بستن تنگه هرمز، نشان داد که آمریکا در حوزه فرامنطقه ای حتی توان اصلی ترین هدف خویش یعنی همان حفظ آبراه ها برای انتقال انرژی به غرب را ندارد و در این حوزه نیز تسلیم اقتدار جمهوری اسلامی شده است.

 

دوم آنکه، حوزه منطقه ای آمریکا را آمریکای لاتین تشکیل می دهد که برای جمهوری اسلامی ایران حوزه فرامنطقه ای به حساب می آید. آمریکایی ها همواره این منطقه را حیاط خلوت خود دانسته و به استعمار آن پرداخته اند. تحولات اخیر بار دیگر اثبات کرد که در این حوزه نیز آمریکا با ابهاماتی همراه شده است. مهم ترین محور این مسئله را در شکل گیری جبهه ضدامپریالیسم در این کشورها می توان مشاهده کرد. در این حوزه همگان اذعان دارند که ریشه اصلی شکل گیری چنین جبهه ای، جمهوری اسلامی ایران است که به الگویی برای جهانیان مبدل شده است.

 

سفر اخیر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران، به کشورهای اکوادور، نیکاراگوئه، کوبا و ونزوئلا و مواضع خشم آلود آمریکایی ها در قبال آن، نشان داد که در حوزه فرامنطقه ای، جمهوری اسلامی توانسته به جایگاهی قابل تأمل و در حال پیشرفت دست یابد، در حالی که آمریکا نتوانسته محیط منطقه ای خویش را حفظ کند. اکنون آمریکای لاتین در حالی متحد جمهوری اسلامی ایران شده که به عنوان حوزه منطقه ای هر روز از آمریکا دورتر می شود.

 

با توجه به آنچه از تحولات خاورمیانه و آمریکای لاتین ذکر شد می توان گفت: عرصه رقابتی میان ایران و آمریکا در حوزه منطقه ای و فرامنطقه ای، به رغم پنهان کاری ها و فضاسازی های تبلیغاتی غربی ها، جمهوری اسلامی ایران گام به گام به پیش رفته، در حالی که آمریکا هر روز با پس رفت، همراه بوده است. هر چند واشنگتن با تحرکات و کارشکنی های گسترده به ویژه در حوزه رسانه ای، به دنبال سرپوش نهادن بر این حقیقت است، حقیقتی که اقتدار جهانی ایران و افول برتری ادعایی واشنگتن را نشان می دهد.

 

فرامرز پارسا

منبع : هفته نامه صبح صادق

برچسب ها: جنگ ، دیپلماسی ، ایران ، آمریکا
نظرات بینندگان