پدیده دُلاریزیشن و ضرورت اقدام درجهت افزایش ارزش پول ملی
دولتها معمولا تمایل دارند تا از طریق ثبات اقتصادی به اعتبار خود در میان شهروندان و بازارهای بینالمللی بیافزایند. این اعتبار گاهی از طریق نشاندادن تعهد خود به پایین نگاهداشتن تورم کسب میشود. حذف صفر از پول ملی هم اگر با ثبات اقتصادی همراه شود میتواند به افزایش اعتبار داخلی یک دولت بیانجامد. چه عوامل و انگیزههایی باعث میشود تا دولتها دست به حذف صفر و اصلاح نظام پولی خود بزنند؟
اگرچه بهنظر میرسد که حذف صفر از واحد پولی یک کشور باید دارای نیت و انگیزه اقتصادی باشد اما بررسیها نشان میدهد که گاهی انگیزههای سیاسی هم میتواند دولتها را متقاعد به تغییر واحد پول و حذف صفر از آن بکند.
از سال۱۹۶۰ بسیاری از کشورهای در حال توسعه اقدام به تغییر واحد پولی خود کردهاند که تعداد آن به بیش از ۸۰مورد میرسد. این تغییر معمولا بهصورت حذف مضربی از ۱۰یا همان حذف یک یا چند صفر از واحد پول بوده است. برای مثال در سال۲۰۰۵ ترکیه واحد پولی لیر را با لیر جدید جایگزین کرد بهطوری که یک لیر جدید معادل یک میلیون لیر سابق میشد؛ یعنی حذف ۶ صفر از پول کشور ترکیه. معمولا حذف صفر از پول رایج یک کشور دارای پیام مشخصی برای شهروندان و مجامع بینالمللی است؛ آن هم اینکه سیاستهای اقتصادی در گذشته اشتباه بودهاند.
تورم و کاهش ارزش پول نسبت به دلار
در بسیاری از مواقع حذف صفر زمانی رخ میدهد که یک کشور تورمی لجامگسیخته یا بحرانی اقتصادی را تجربه کرده باشد. در این صورت تغییر واحد پولی نشان میدهد که تورم بالا مربوط به زمان گذشته بوده است. در برخی مواقع که حذف صفر بعد از رسیدن دوره ثبات انجام شده باشد، میتواند خاطراتبد گذشته را از بین ببرد اما در برخی مواقع هم بعد از تغییر واحد پول، بازهم تورم شدید از راه خواهد رسید؛ تا جایی که دولت چندی بعد دوباره مجبور به حذف صفرهایی دیگر از پول خود شود؛ مانند تجربه آرژانتین در دهه۱۹۸۰ و برزیل در دهه۱۹۹۰٫ برخی از دولتها زمانی دست به حذف صفر از واحد پول خود میزنند که دیگر دوره تورم به پایان رسیده باشد. گاهی فاصله زمانی بین اوج تورم و حذف صفر به ۱۰سال میرسد. برای مثال لهستان اگرچه تورمی بیسابقه را در سالهای۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ تجربه کرد اما اصلاح واحد پولی این کشور تا سال۱۹۹۵ اتفاق نیفتاد.
بررسیهای علمی نشان میدهد که ارتباط مستقیمی بین تورم بالا و حذف صفر از واحد پول ملی وجود دارد. در برخی کشورها زمانی که ارزش پول ملی در مقابل دلار کاهش چشمگیری مییابد، حذف صفر از پول ملی ضروری بهنظر میرسد. درچنین شرایطی تورم بالا باعث میشود که حجم زیادی از پول داخلی برای معاملات روزانه مورد نیاز باشد. به همین خاطر حذف صفر میتواند به سهولت در معاملات و امور حسابداری بیانجامد. هنگامی که کشوری برای مدتی طولانی با تورمی بالا دست به گریبان باشد، احتمال حذف صفر از پول آن کشور افزایش مییابد؛ بهخصوص زمانی که اقتصاد دیگر به ثبات رسیده باشد.
دُلاریزیشن
دلاریزیشن (dollarization) به شرایطی گفته میشود که در یک کشور غیر از آمریکا، مردم به جای استفاده از واحد پولی کشور خود ترجیح دهند که از دلار آمریکا در معاملات روزانه استفاده کنند. در چنین شرایطی دولت ابتکار عمل را در استفاده از سیاست پولی و کنترل حجم پول از دست میدهد در این مواقع عرضه پول در جامعه نه تنها بهشدت تحتتأثیر بازارهای مالی جهانی قرار میگیرد بلکه اقدامات بانکهای مرکزی دیگر کشورها هم بر اقتصاد و نظام پولی کشور تأثیرگذار میشود. در این شرایط دولتها با تغییر واحد پولی خود تلاش میکنند که اعتماد مصرفکنندگان به پول ملی را بازگردانند.
اقدام اخیر مردم ایران در تبدیل سرمایه های خود اعم از منقول و غیر منقول به دلار در پی افزایش بی رویه و شتابدار قیمت دلار نسبت به ریال بود واین اتفاق به لحاظ روانی اثرات زیادی در تصمیم مردم داشته است. یکی از راه هایی که می توان از کاهش بی رویه ارزش پول ملی جلوگیری نمود اقدام بانک مرکزی در افزایش نرخ سود سپرده های ریالی مرد در نزد بانک ها بود که بسته سیاستی بانک مرکزی ۵/۱۱/۹۰در این راستا در فصل دوم ومطابق ماده ۹مقرر کرد: نرخ سود عقود غیرمشارکتی تا سررسید دو سال معادل ۱۴درصد و برای سررسید بیشتر از دو سال معادل ۱۵درصد تعیین می شود. دامنه نرخ سود مورد انتظار عقود مشارکتی قابل درج در قرارداد بین موسسه اعتباری و مشتری، بین ۱۸تا ۲۱درصد تعیین می شود. بدیهی است نرخ سود قطعی عقود مشارکتی پس از اتمام پروژه و بر مبنای عملکرد واقعی پروژه تعیین می گردد.
هویت داخلی و اعتبار بینالمللی
دولتها معمولا تمایل دارند تا از طریق ثبات اقتصادی به اعتبار خود در میان شهروندان و بازارهای بینالمللی بیافزایند. این اعتبار گاهی از طریق نشاندادن تعهد خود به پایین نگاهداشتن تورم کسب میشود. حذف صفر از پول ملی هم اگر با ثبات اقتصادی همراه شود میتواند به افزایش اعتبار داخلی یک دولت بیانجامد. برای مثال بانک مرکزی رومانی برای اینکه هنگام تغییر واحد پولی خود پیام روشنی را برای مردم کشور و بازارهای جهانی بفرستد اعلام کرد که دوران تورم لجام گسیخته پایان یافته و واحد پولی جدید به حفظ روند موجود کمک خواهد کرد. همچنین بانک مرکزی ترکیه هم اهداف خود از حذف صفر از پول ملی را آسانتر کردن معاملات و جمعآوری آمار و اطلاعات و همچنین کسب اعتبار برای پول ملی اعلام کرد.
پول ملی بیارزش نیز بر انتظارات تورمی افراد تأثیر میگذارد. برای مثال زمانی که بهای یک روزنامه هزار واحد از پول ملی باشد، هر روز به افراد جامعه یادآوری میشود که پول ملی آن ها تا چه حد بیارزش شده است، بهطور دائم به آن ها یادآوری میشود که چگونه قیمتها شدیدا افزایش یافت و در نتیجه همیشه انتظار جهشی دوباره در قیمتها را دارند. به همین خاطر است که معمولا دولتها حذف صفر را جزئی از برنامه ثبات اقتصادی به حساب میآورند و نه بخشی جدا از آن.
به علاوه حذف صفر اگر این پیام را به بازارهای جهان مخابره کند که دوران جدیدی در اقتصاد کشور آغاز شده تا در آن تورم در سطح پایین حفظ شود، آن گاه میتواند باعث جذب سرمایهگذاری خارجی شود. در موارد زیادی هم دیده شده است که کشورها طبق توصیه صندوق بینالمللی پول اقدام به حذف صفر از پول خود کردهاند. در واقع بررسیها نشان میدهد که هنگامی که کشوری تن به اجرای برنامههای اقتصادی صندوق بینالمللی پول میدهد امکان حذف صفر از پول ملی آن کشور هم افزایش مییابد. همچنین افزایش ارزش واحد پول یک کشور، میتواند به اعتبار آن کشور در محافل بینالمللی بیفزاید.
چگونه میتوان موفق شد؟
از آنچه گفته شد بهنظر میرسد که بهترین زمان برای اقدام به حذف صفر از پول ملی زمانی باشد که بعد از دورهای پر تورم، اقتصاد به ثبات رسیده باشد و آن گاه بتوان با حذف صفر خاطره روزهای تورمی را کمرنگ کرد و پا به دوران جدید گذاشت. اما باید توجه کرد که حذف صفر به تنهایی به کاهش تورم نخواهد انجامید و اگر دولتی به این امید باشد که تنها با حذف صفر بتواند تورم را مهار کند شاید به سرنوشتی مانند کشور زیمبابوه دچار شود که بعد از اینکه در سال۲۰۰۸ تعداد ۱۰صفر را از پول ملی خود کاست یکسال بعد مجبور شد مجددا ۱۲صفر دیگر هم از واحد پولی خود حذف کند. از اینرو معمولا توصیه میشود که حذف صفر در پایان یک برنامه اصلاحات اقتصادی بهکار برده شود و نه ابتدای آن.
همچنین استقلال بانک مرکزی میتواند عاملی تأثیرگذار در موفقیت مهار تورم و در نتیجه موفقیت طرح حذف صفر از پول ملی باشد. به همین خاطر است که معمولا کشورهای در حالتوسعه در برنامههای ثبات خود افزایش استقلال بانک مرکزی را مدنظر قرار میدهند و سپس اقدام به حذف صفر میکنند.
آیا به هزینهاش میارزد؟
اگر طرح حذف صفر با موفقیت انجام شود و بعد از آن دوباره تورم به اقتصاد یک کشور باز نگردد آن گاه هزینههای چاپ و ضرب اسکناس و مسکوک جدید و تعویض آن ها با اقلام سابق چندان مقدار زیادی به حساب نخواهد آمد؛ بهخصوص اینکه تنها برای یکبار این اتفاق رخ خواهد داد.
پیش شرط های حذف صفر از پول ملی
تجربه حذف ۳ صفر یا بیشتر بارها در کشورهای مختلف اتفاق افتاده است؛ اقدامی که در کشور ترکیه دو یا سه بار انجام و چند صفر از پول ملی این کشور حذف شده است.
با وجود این باید توجه داشت که حذف صفرها از پول ملی به شرطی میتواند مؤثر باشد که همزمان با آن سیاستهای ضدتورمی نیز اتخاذ شود. گرچه از بعد روانشناسی آثار مثبتی را میتواند بهدنبال داشته باشد. افرادی که تا پیش از این میلیاردر بودهاند میلیونر میشوند. بنابراین نوستالژی را ایجاد میکند که مردم را به یاد خاطرات گذشته خود از پرداخت پول کمتر برای خرید کالا میاندازد اما برای اینکه چنین اقدامی آثار مثبت اقتصادی را با خود به همراه داشته باشد باید حتما در کنار این اقدام سیاستهای جانبی مؤثری مانند سیاستهای ضدتورمی و کنترل نقدینگی نیز وجود داشته باشد تا حذف چند صفر از پول ملی بتواند در راستای اهداف سیاستهای پولی کشور مورد استفاده قرار گیرد.
همیشه این بحث وجود دارد که زمان مناسب برای انجام اینگونه اقدامات اقتصادی چه زمانی است؟ اکنون با توجه به اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها و اصلاح قیمتها بهنظر میرسد حذف ۳ صفر از پول ملی هنگامی مناسب خواهد بود که در قالب یک بسته سیاستی بهعنوان یکی ابزارهای ساماندهی نظام پولی و بانکی کشور مورد استفاده قرار گیرد. اگر دولت در مجموعه سیاستی که برای اصلاح نظام پولی و بانکی کشور اتخاذ کرده (آنچه که اکنون در قالب طرح تحول اقتصادی دنبال شده و تحول در نظام بانکی، مالیاتی و… پس از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها را دنبال میکند) جایگاهی برای حذف صفر از پول ملی نیز اندیشیده شده باشد، میتواند اقدام مناسبی برای کمک به انجام اصلاحات اقتصادی محسوب شود.
اما درصورتی که برای حذف ۳ صفر از پول ملی در بسته سیاستی اصلاح نظام پولی و بانکی کشور جایگاه مناسبی درنظر گرفته نشود بهنظر میرسد(چنانکه در بسته سیاستی صادر شده از بانک مرکزی روز چهارشنبه ۵/۱۱/۹۰ در هیچ یک از هشت ماده سیاست پولی،حذف صفر جایگاهی ندارد) اولویت انجام کار با سایر اصلاحات بوده و پس از آن باید حذف صفر از پول ملی مد نظر قرار گیرد. باید جایگاه این طرح در بسته تحول اقتصادی دیده شده و در زمان مناسبی که اجرای آن از اثربخشی لازم برخوردار است، حذف ۳ صفر از پول ملی نیز اجرایی شود چرا که چنین اقدامی برخی هزینهها مانند چاپ اسکناسهای جدید، تصحیح اقلام در دفاتر حسابی شرکتها، نظام مالیاتی و… را بهدنبال دارد.
با وجود این معایب و هزینهها باید به منافع اجرای این طرح نیز توجه کرد. بهنظر میرسد حذف ۳ صفر از پول ملی تا حدودی سیستم حسابداری را روانتر و آسانتر میکند. بهنحوی که بهطور مثال یک تحویلدار بانک با اسکناسهای درشتتری سر و کار داشته و ضرورتی برای جابهجایی حجم کنونی اسکناس در نظام بانکی وجود نخواهد داشت.
باید پس از تحلیل هزینه و فایده مزایا و معایب اجرای این طرح بررسی و درصورتی که مزایای حذف ۳ صفر از پول ملی بر معایب و هزینههای آن پیشی گرفت این طرح به اجرا در آید. بهتر است زمان اجرای طرح حذف ۳ صفر از پول ملی به هنگامی منتقل شود که بیشترین اثربخشی را در اقتصاد کشور داشته باشد. چرا که اگر اجرای این طرح در زمان مناسب و بهصورت یک بسته با سایر سیاستهای اصلاح نظام پولی و بانکی کشور دیده نشود از میزان اثر بخشی آن کاسته خواهد شد. با این شرایط بهنظر میرسد بهترین کار آن است که حذف ۳ صفر از پول ملی بهعنوان یک ابزار مطرح بوده و مطالعات لازم در زمینه اجرای آن صورت گیرد اما اجرایی شدن آن در زمان مناسب و همگام با بسته سیاستی کارآمد صورت گیرد.
تجربه ترکیه در اصلاح پول ملی
تورم بالا در کشور ترکیه و بیارزش شدن ﭘول ملی این کشور در سالهای آخر قرن گذشته میلادی سبب شد تا زندگی ساکنان این کشور بسیار سخت شود. طبق گزارشهای موجود در سالهای آغازین قرن بیست ویکم میلادی مردم ترکیه برای خرید یک قرص نان باید چند میلیون لیر ترکیه هزینه میکردند. همین مساله سبب شد تا برنامههای اصلاحات اقتصادی در این کشور با جدیت بیشتری پیگیری شود.
در روز اول ماه ژانویه سال ۲۰۰۴ میلادی دستورالعمل حذف شش صفر از لیره ترکیه ارائه شد و اجرای آن به ابتدای سال ۲۰۰۵ میلادی موکول شد. در روز اول ژانویه سال ۲۰۰۵ میلادی اسکناسها و سکههای تازه با نام «لیره جدید ترکیه» وارد بازار این کشور شد. اجرای این طرح زمینه را برای رشد اقتصادی این کشور فراهم کرد اما کلید این تاثیرگذاری را میتوان در سیاستهایی جستوجو کرد که عامل این رشد بودند. کارشناسان اقتصادی صندوق بینالمللی ﭘول دلیل تاثیرگذار بودن سیاست حذف سه صفر از واحد ﭘول ملی در اصلاح اقتصاد این کشور را موفقیت آن ها در مهار تورم میدانند. در گزارش صندوق آمده است: «پیش از اینکه صفرها از پول ترکیه حذف شوند این کشور موفق شده بود تورم را به کلی مهار کند و نرخ تورم را به ارقام یک رقمی تقلیل دهد. در این شرایط اصلاح بازار پول نیز به کمک اقتصاد آمد تا زمینهساز رشد اقتصاد شود.»
یکی از کارشناسان اقتصادی بانک مرکزی ترکیه میگوید: «کشورهایی که اقتصاد آن ها از تورم بالا رنج میبرد و ارزش پول ملی آن ها در سراشیب سقوط قرار گرفته بود، برای سادهتر شدن مبادلات اقتصادی و بازرگانی و همچنین کاهش هزینه چاپ اسکناس اقدام به حذف صفر یا صفرهایی از اسکناسها کردند. عمده اقتصاددانان بر این عقیدهاند که حذف صفر از اسکناس هیچگونه تاثیری بر شاخصهای اقتصادی و طرف عرضه و طرف تقاضا ندارد و بیشتر اثر روانی بر جامعه میگذارد.
از اینرو حذف صفر از پول ملی میبایست همراه دیگر اقدامات انقباضی در عرصه سیاستهای پولی و انضباط مالی دولتها باشد تا در کنار کنترل تورم، حذف صفرهای اسکناس کارکرد خود را داشته باشد. در غیر این صورت خداحافظی صفرهابه زودی اثر روانی خود را از دست داده و صفرها قدرتمندتر از گذشته بازمیگردند.
دادههای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول حاکی از آن است که ۴۹ کشور جهان تاکنون اقدام به حذف صفر از پول ملی خود کردهاند که در برخی از این کشورها برای تکمیل چرخه روانی نسبت به تغییر نام واحد پول نیز اقدام شده است. از جمله این کشورها میتوان به برزیل اشاره کرد که طی شش مرحله ۱۸ صفر از واحد ﭘول خود حذف کرد. کشور آرژانتین طی چهار مرحله ۱۳ صفر، کشور لهستان در یک مرحله چهار صفر و کشور یونان در یک مرحله سه صفر از واحد ﭘول خود حذف کردند.»
در مورد دلیل حذف صفر از واحد پول ترکیه مطالب زیادی ذکر شده است که موثقترین آن در گزارش بانک مرکزی این کشور دیده میشود. در بخشی از این گزارش آمده است:«تورم فزاینده در کشور ترکیه که از سالهای اول دهه ۱۹۷۰ میلادی شدت گرفت و نیاز کشور به پول را بیشتر کرد، بانک مرکزی برای تامین نیاز مردم و شرکتهای تولیدی و صنعتی به پول اقدام به چاپ اسکناسهای درشت کرد. از سال ۱۹۸۰ میلادی تا انتهای قرن بیستم هر دو سال یک بار پولهای موجود در بازار جمعآوری میشد و اسکناسهای درشتتر با صفرهای بیشتر جای آن را میگرفت. در نتیجه این طرح، کشور مذکور استفاده از اسکناسهای ۲۰ میلیون لیر را نیز آغاز کرد.
این مساله نه تنها از ارزش ﭘول در مبادلات اقتصادی کاست بلکه به عملکرد اسکناس به عنوان یک واحد مبادله نیز آسیب وارد کرد. از طرف دیگر اسکناسهای پر از صفر موجب اختلال روند محاسباتی و آماری شد و بخشهای مختلف را با مشکل مواجه کرد.
خلاصه حذف صفر از واحد ﭘول ترکیه زمانی انجام شد که این کشور با استفاده از ابزارهای اقتصادی مختلف توانسته بود تورم را به کلی مهار کند. به همین دلیل لیره جدید توانست به وظیفه خود به عنوان یک واحد مبادله تازه عمل کند و زمینه را برای رشد اقتصادی کشور فراهم کند.
تجربه غنا در اصلاح پول ملی
بانک مرکزی غنا در اول جولای سال ٢٠٠٧ میلادی، با حذف ۴ صفر از پول ملی، نام واحد پول این کشور را به عنوان اضعاف پول معرفی کرد و به همراه آن نماد جدیدی برای Pesewa ، تغییر داد GHCedi به Cedi را از این تاریخ به مدت شش ماه تا اول دسامبر ٢٠٠٧ هر دو واحد پولی قدیم وجدید .(C ) پول این کشور تعریف کرد همزمان درجریان بودند. دلایل اجرای برنامه حذف صفر بانک مرکزی غنا، به دلایل زیر اقدام به حذف ۴ صفر از پول ملی این کشور کرد:
ساده سازی ثبت های حسابداری و ارایه ارزش های پولی
افزایش سهم سکه در مبادلات و کاهش فشار بر اسکناس
کاهش قابل توجه درارزش پولی مبادلات
کاهش هزینه حمل مقادیر بزرگ اسکناس دربانک ها و ریسک های احتمالی
کارایی نظام پرداخت به ویژه دربه کارگیری خود پردازها و استفاده از دستگاه های جدید نظیر پارکومتر
ارتقای هزینه های توریسم
صرفه جویی در هزینه های چاپ اسکناس و ضرب سکه.
حسین دلبر/
منبع : رصد