کلاهی که بر سر فتنه گران رفت...!
«مسوولان از توطئهى دشمن در کار انتخابات غافل نشوند. کسانى هم که در انتخابات رأى نمیآورند؛ مواظب باشند کلاهى که بر سر رأینیاورندگان سال 88ر فت، بر سر آنها نرود؛ فریب نخورند. همهى کاندیدها و همهى هوادارانشان، خودشان را در مقابل توطئهى احتمالى مسوول امنیت بدانند. انتخابات را متهم نکنند؛ کسى آب به آسیاب دشمن نریزد...».
حضرت آیت الله خامنهای در خطبههای 14 بهمن 1390 مسوولان، نامزدهای انتخاباتی، هواداران آنان و عموم آحاد جامعه را به هوشیاری در مورد توطئههای دشمن در جریان انتخابات پیش رو دعوت نموده و فرمودند: «مسوولان از توطئهى دشمن در کار انتخابات غافل نشوند. آن کسانى هم که در انتخابات رأى نمیآورند، مواظب باشند آن کلاهى که بر سر رأی نیاورندگان سال 88ر فت، بر سر آنها نرود؛ فریب نخورند. همهى نامزدهاى انتخابات و همهى هوادارانشان،خودشان را در مقابل توطئهى احتمالى دشمن مسوول امنیت بدانند. انتخابات را متهم نکنند؛ کسى آب به آسیاب دشمن نریزد.»
در این چارچوب بایستی نخست به چند سؤال مهم پاسخ داده شود. نخست آنکه کلاهی که بر سر کاندیداهای شکست خورده انتخابات 88 –یا به تعبیری فتنهگران- رفت چه بود و این فریب استراتژیک از چه ناحیهای ساخته و پرداخته شد؟
فریب استراتژیک (Strategic deception) یکی از پیچیدهترین ابعاد راهبردی عملیات روانی است که توسط دشمن و در سطح نخبگان و چهرههای مؤثر -از جمله سیاسیون و ...- طراحی و اجرا میگردد، در طی آن با ارایهی مستقیم و غیر مستقیم اطلاعات و تحلیل، به گونهای برای هدف تصمیمسازی میشود که از یک سو، او خود متوجه این عملیات فریب نگردد و از سوی دیگر، گریزی از افتادن در تله نداشته باشد. در طی این عملیات، گاه شخص هدف که از چهرههای مؤثر و مسؤولین کشور مقابل است تا آن حد پیش میرود که دانسته یا نادانسته علیه منافع ملی کشور خود اقدام میکند که این بخشی از پازلی است که توسط کشور مهاجم (فریب دهنده) پیاده و دنبال شده است.
به نظر میرسد هشدار رهبر فرزانه انقلاب معطوف به این تهدید جدی است که نمونهی بارز آن در جریان فتنهی88 به وضوح قابل رؤیت بوده است. مروری بر اسناد به دست آمده از فتنهگران و تحلیلی بر رویکرد رسانههای غربی در جریان فتنهی 88 نشان میدهد در طی این سناریو و از چند ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری دهم، ابتدا دشمن با هدف قرار دادن سران فتنه که خود زمانی از مسئولین نظام بودند به هدایت سیاسی مستقیم و غیرمستقیم آنان از طریق اطرافیانی که مجری برنامههای دشمن بودند و نیز هدایت روانی و رسانهای شخص آنان از طریق رسانههای همسو پرداخته و ذهن آنان را ساخته و پرداخته برای پذیرش یک باور متوهمانه–یعنی پیروزی قطعی در انتخابات- نموده است. در چنین شرایطی روشن است که هر نتیجه ای به جز این، غیرقابل قبول تلقی شده و آمادهی پیگیری سناریوهای طراحان اتاق فکر خارجی فتنه خواهد نمود.
با توجه به اهمیت این سناریوی پیچیده و نیز در پیش بودن انتخابات مجلس نهم-که دشمن امیدواری خود به آن را انکار نمیکند- این احتمال قوی است که مشابه این عملیات فریب در سطوح گوناگون در طراحیهای دشمن وجود داشته باشد. با این حال، روشن است که پیچیدگیهای طراحی دشمن ایجاب مینماید که پس از هربار شکست در نقشهی خود تجدیدنظر کند و اساساً این خود بخشی از عملیات فریب است که هدف نبایستی بتواند برنامهی فریب را پیش بینی و خنثی نماید. از این رو پیش بینی می گردد، در جریان انتخابات پیش رو عملیات فریب در سناریوهای جدید در سطوحی متفاوت و متناسب با وضع موجود دنبال گردد.
عملیات چند لایهی فریب و راهبردهای مهار
حال باید بدین پرسش پاسخ داد که قالب، سطوح و سناریوی های دشمن در عملیات فریب احتمالی چگونه خواهدبود و راهبردهای مقابله و مهار این عملیات چیست؟ با توجه به سطوح گوناگون عملیات فریب و نیز پیشینهی دشمن در این نوع کنش و نیز ویژگیهای انتخابات مجلس، چنین به نظر میرسد که فریب احتمالی به صورت چند لایه و در سطوح «جریان های سیاسی و گروههای فعال در عرصه انتخابات»، «نامزدهای انتخاباتی»، «هواداران نامزدها» و «عموم رأی دهندگان» طراحی و در دست اجرا باشد.
وجود منازعات سطحی و بیپایه در برخی طیفهای سیاسی، تلاش برای تشتت بیشتر در آرا، تلاشهای مشکوک برای نزاع بین روحانیت، رقابت های غیراخلاقی و مملو از افترا، تلاش برای بزرگ نمایی برخی امور کماهمیت و در عین حال کم اهمیت جلوه دادن برخی مسایل حیاتی همه و همه میتواند قرائنی از تلاشهای پیگیرانهی دشمن برای فریب استراتژیک جریانها و فعالان سیاسی درگیر در انتخابات در مقطع پیش از برگزاری انتخابات باشد. در مقطع اخذ رأی و پس از آن نیز با توجه به ماهیت و قالب «محلی» انتخابات مجلس هرگونه اشتباه کوچک نامزدهای ناکام میتواند به اشتعال منازعات قومی و گروهی در مناطق گوناگون کشور بیانجامد که با توجه به وجود سابقه ی هر چند بسیار اندک این موضوع دقت نظر بیشتر دلسوزان را می طلبد.
وجود منازعات سطحی و بیپایه در برخی طیفهای سیاسی، تلاشهای مشکوک برای نزاع بین روحانیت، رقابت های غیراخلاقی و مملو از افترا، تلاش برای بزرگ نمایی برخی امور کماهمیت و در عین حال کم اهمیت جلوه دادن برخی مسایل حیاتی همه و همه میتواند قرائنی از تلاشهای پیگیرانهی دشمن برای فریب استراژیک جریانها و فعالان سیاسی درگیر در انتخابات باشد.
آحاد جامعه و رأی دهندگان نیز از عملیات فریب دشمن مصون نیستند. تغییر مطالبات عمومی از نامزدها از مسائل راهبردی و ارزشی به سوی مسایلی با درجه اهمیت پایین تر، ایجاد هیجان کاذب در حمایت از یک نامزد خاص-مشابه آنچه در فتنهی 88 روی داد- خصوصأ در مناطق تک نماینده، بی توجهی به حضور سفید و نامرئی فتنهگران و منحرفان و نهایتاً بروز هیجان کاذب در اعتراض به شکست نامزد مورد حمایت بخشی از سناریوهای احتمالی است که دشمن از طریق عملیات ادراکی (Cognitive operations)و عملیات روانی (Psychological Operations) دنبال خواهد نمود.
با توجه به تحلیل پیش گفته میتوان به راهبردهای مقابله و مهار این ترفند دشمن نیز اشاره نمود. در درجه نخست، پایبندی جریانها و فعالان سیاسی از طیف های گوناگون به «قانون» و راهکارهای قانونی میتواند مهمترین مانع بر سر پیشبرد توطئهی احتمالی دشمن باشد. در جریان فتنهی 88 هم اگر نامزدهای معترض مسیر اعتراض خود را در چارچوب راهکار قانونی آن پیگیری مینمودند، قطعا سناریوی دشمن ناکام میماند. اکنون نیز فعالان این عرصه چه در مقطع رقابت انتخاباتی و چه پس از آن، قانون را فصل الخطاب خود بدانند بیشک چالش حادّی پدیدار نخواهد شد.
نکتهی قابل توجه دیگر توجه به اصول اخلاقی و منطقی در رقابت و فعالیت انتخاباتی است که هم نامزدهای انتخاباتی و هم رسانههای حاضر در این عرصه وظیفهای حساس در این میان خواهند داشت. توجه به رفتار اخلاقی و اسلامی در رقابتها و نیز منافع ملی و ارزشهای نظام بایستی در سرلوحهی اقدامات آنها باشد. نکته بسیار مهمی که می تواند الگوی خوبی از معیار سنجش صحت عمل در اختیار همه قرار دهد توصیه راهبردی امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری است و آن پرهیز از ایجاد رضایتمندی برای دشمن و تکمیل پازل آن میباشد. جریانات، فعالان و رسانهها باید هوشیار باشند که هیچگاه با اقدامات به ظاهر صلاح خود بخشی از سناریوی دشمن تکمیل نگردد.(*)
*سلمان مبشر؛ کارشناس مسایل سیاسی/
منبع :برهان