کد خبر: ۲۴۵۳۹
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۰ - ۱۹ بهمن ۱۳۹۰

چيزي ننويسيد که هيچكس به ما محل نمي گذارد!

شبكه ضدانقلابي بالاترين، بازي «مبارزه مجازي» را مورد هجو قرار داد و تصريح كرد پرگويي اپوزيسيون نقابدار در فضاي مجازي باعث اشمئزاز مخاطبان عادي شده است.

به گزارش شیرازه به نقل از کیهان اين شبكه در حالي كه خود يكي از بانيان بلبشوي مورد اشاره در ميان اپوزيسيون است، مي نويسد: عيب بزرگ كار ما در اين است كه خامدستانه خودمان با جديتي ناباور هجوم آورده ايم به «من هم يك سوپر مبارز سياسي هستم» و چنان صحنه را شلوغ كرده ايم كه مرتب در هم مي لوليم و به همديگر تنه مي زنيم و دور خودمان مي چرخيم و گاهي از روي نعش هم رد مي شويم و در اين بين الماس هايمان (فتنه گران زنداني) را به خزف تبديل مي كنيم.
اين پايگاه اينترنتي مي افزايد: امر مبارزه سياسي جدي و بسيار مهم زندانيان سياسي را دستمايه «سياسي كاري» خود مي كنيم و مبارزه جدي آنان را در مسلخ خامدستي و هوا و هوس و ناداني و فانتزي بازي هاي خود چنان دستمالي و آلوده مي كنيم كه در مخاطب يك نوع واپس زدگي طبيعي ايجاد مي كنيم. و توجه به اين نكته نمي كنيم كه درست است كه تكرار هوشمندانه و هدفمند يك خبر محتمل يا يك شايعه قوي يا يك دروغ بزرگ(!!) حتي؛ ممكن است در اثر تكرار مكرر و استدلال هاي مقوم تحليلي و تفسيري به واقعيت ارتقاء يافته و مورد باور و توجه مخاطب قرار بگيرد؛ اما در سوي ديگر هرگونه تكرار مكرر بلافاصله به ضد تبليغ دچار شده و مخاطب را مي رماند. به همين خاطر هم است كه تكرار ده ها و ده ها باره خبرهاي مربوط به زندانيان سياسي كمترين حساسيت جامعه مخاطب رسانه ها را برمي انگيزد و ما مي بينيم كه اين قبيل اخبار و نوشته هاي سخيف و سست تكراري از آدم هاي گمنام و خامدست بازديد كننده اي پيدا نمي كند. يك نگاه اجمالي به اين قبيل لينك ها در سايت بالاترين بعنوان پرمخاطب ترين شبكه اجتماعي فارسي زبان نشان مي دهد كه اخبار سياسي مربوط به زندانيان و با تبديل شدن هر كدام به موضوع داغ و با لينك هاي بي شمار داغ شده از نظر امتياز ولي همه مثل هم؛ مخاطبان را نه تنها جلب نكرده بلكه يك نوع بي تفاوتي زشت و خطرناك و خجالت آور و نگران كننده را هم باعث شده است.
نويسنده بالاترين در ادامه نوشت: طرفه اينكه در اين ميان، نوشته هاي آدم هاي شناخته شده و چيره دست از سويي و اخبار تلاش هاي مجامع حقوق بشري «تاثير گذار در سرنوشت و وضع زنداني سياسي» نيز قرباني شده و توجه و حساسيت مخاطبي را برنمي انگيزد. زيرا كه ما با سياسي كاري بر موضوعي سياسي و بسيار حساس جامعه مخاطب را به اشباع رواني تا حد اشمئزاز رسانده ايم. در حالي كه اگر اجازه بدهيم كه موضوعات «امر واقع» و جدي سياسي را قلم هاي صاحب صلاحيت پي بگيرند از صدها و هزارها ابراز احساسات خامدستانه و بي تاثير ما موثرتر و مفيدتر خواهد بود. البته اين يك روياي غيرقابل تحقق است و «خود روشنفكرانگاري بيمارگونه» ما هم آن را تشديد مي كند. من كمتر به طور مستقيم اين شهر آشفته را به هم مي زنم و آشفته ترش مي كنم با نوشتن مدح نامه و سوگنامه؛ زيرا كه نه مدح من كمك كننده است، و نه سوگ من راهگشا.

نظرات بینندگان