چرا به موازات پیشرفتهای علمی، پیشرفت اخلاقی نداریم؟!
مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه بر پاره ای از مهم ترین نقاط ضعفی که در مسیر انقلاب وجود دارد اشاره فرمودند. طبق فرمایش معظم له یکی از نقاط ضعف ما این است که به موازات پیشرفتهاى علمى، پیشرفت اخلاقى و تزکیهى اخلاقى و نفسى پیدا نکردهایم؛ در حالیکه در قرآن همواره تزکیه بر علم مقدم شده است و این نشان از اهمیت تزکیه نفس و پیشرفت معنویت دارد. وقتی سخن از علم و معنویت به میان می آید با نظرات مختلفی روبرو می شویم. در واکاوی این نظرات و بررسی رابطه ی پیشرفت و معنویت و همچنین ضرورت تقدم تزکیه بر علم و پیشرفت و توسعه و دلیل عقب ماندگی جامعه اسلامی ما از این امر مهم با حجت الاسلام و المسلمین دکتر «سید رضا مؤدب»؛ معاون پژوهشی دانشگاه قم و رییس انجمن قرآن پژوهی حوزه های علمیه قم به گفت و گو نشستهایم.
مقام معظم رهبری فرمودند یکی از ضعف های ما این است که به موازات پیشرفت های علمی، پیشرفت و تزکیه اخلاقی پیدا نکرده ایم و از این مسأله به عنوان عقبماندگی یاد کردند. لطفاً به عنوان اولین سؤال بفرمایید چه رابطه و نسبتی میان معنویت با پیشرفت و توسعه وجود دارد؟
طبیعتاً وقتی رهبری در جامعه مسألهای را محور قرار می دهند و بر آن تأکید میکنند نشان از اهمیت و ضرورت آن مسأله در سطح کشور و نظام دارد. طبیعتاً ایشان همان اندازه که به پیشرفت و توسعه ی اقتصادی و صنعتی کشور توجه دارند به همان اندازه بر پیشرفت معنویت اهتمام دارند که باید در جای خودش کاملاً مورد توجه قرار بگیرد. به نظر من معنویت و پیشرفت و توسعه در کشور هرکدام مانند بالی هستند برای پرندهای که میخواهد پرواز کند. در واقع از قدیم هم فرمایشات امام راحل و شهدای بزرگوار روی این اصل بوده که انقلاب ما اسلامی است پس اگر قرار است در صنعت و اقتصاد پیشرفت کند، بدون معنویت امکان پذیر نخواهد بود و اگر پیشرفت بدون معنویت اتفاق بیافتد حاصلش همان کشورهای اروپایی و پیشرفته صنعتی غربی خواهد شد چیزی که الان آثارش در کشور ما هم نمایان هست و جای نگرانی برای رهبری و همهی مسؤولین است.
باید اشاره کنم رابطهی معنویت و پیشرفت یک رابطه ی بسیار مهمی است، معنویت به اصطلاح ثقل اکبر است و باید سنگینی بیشتری در کشور داشته باشد به صورتیکه توسعه در کنار آن باشد والا اگر تزکیه نفس و معنویت مقدم بر علم نباشد آن علم، علم الهی نخواهد بود و آن کشور اسلامی نمیشود بلکه نهایتاً مانند کشور چین خواهد بود. در سفری که من به چین داشتم کاملاً این وضع مشهود بود؛ در این کشور صنعت و پیشرفت اقتصادی زیاد است اما آن چیزی که مهم است، معنویت است که در آنجا بسیار کمرنگ است.
طبیعتاً پیشرفت صنعت ابزاری است در خدمت معنویت. برای اینکه انسان به تکامل برسد و به آن آرمانهای انسانی که خداوند در وجود او قرار داده است برگردد، والا خوب غذا خوردن و خوب خوابیدن و خوب استراحت کردن انسان را به کمال نمیرساند. در واقع صنعت و پیشرفتهای اقتصادی میتوانند حداکثر، رفاه مادی انسان را تأمین کنند و شهر آرام، منزل آرام و امکانات مادی برای فرد ایجاد کنند اما نمیتوانند معنویت او را تأمین نمایند و برای او آرامش به ارمغان بیاورند و ایمان را در وجودش تقویت کنند. بنابراین این نگرانی مقام معظم رهبری نگرانی بسیار به جایی است و واقعاً این رابطه به نظر من رابطه ی بسیار مهمی است.
پس معنویت باید در پیشرفت و توسعه باشد، حتی اگر امر دایر بر انتخاب یکی از این دو شود قطعاً معنویت انتخاب میشود، همانطور که امام در زمان جنگ همین کار را کردند. در زمان جنگ امام تمام سختیها و مشکلات جنگ را پذیرفتند تا اینکه حریت، استقلال، آزادگی و ارزشهای دینی در کشور احیا شود، الان هم اگر در کنار پیشرفتهای اقتصادی معنویت و تزکیه نفس نباشد نه تنها جای نگرانی دارد بلکه باید احساس خطر جدی کرد.
برخی عقیده دارند راه معنویت از راه توسعه و پیشرفت جداست. لطفاً نظر خود را در این رابطه بفرمایید؟
به نظر من راه معنویت هرگز از توسعه و پیشرفت جدا نیست البته با پیشرفت و توسعه هم میتوان به معنویت رسید اما درصورتی که توسعه و پیشرفت ابزار باشند و در راستای معنویت باشند در واقع میتوان زندگی خوب و مرفهی برای ملت فراهم کرد در صورتی که هدف آنها و هدف این پیشرفتها برای رسیدن به حریت و آزادی و کمال و ارزشها باشد.
عدهای وجود رابطه میان علم و معنویت را انکار نکردهاند؛ اما نظرات مختلفی ارایه دادهاند برخی اصالت را با توسعه و پیشرفت و تبعیت معنویت و اخلاق از آن دانستهاند و برخی اصالت را با معنویت و اخلاق و تبعیت توسعه و پیشرفت از آن دانستهاند لطفاً نظر خود را در این خصوص بفرمایید.
قطعاً رابطه ی میان این دو را نباید انکار کرد، ولی اصالت با معنویت است معنویت مثل جانی است در جسم انسان. انسان اگر دستش سالم باشد، چشمش سالم باشد، پایش سالم باشد تمام اعضایش سالم باشند ولی جان درون این جسم نباشد مرده است. کسی که تازه از دنیا رفته جسم و تمام اعضایش سالم هستند اما جان در وجودش نیست. معنویت مانند یک جانی است که در جسم انسان حرکت میکند و جهت میدهد که انسان از این ابزار مادی چگونه استفاده کند.
اولویتها و راهکارهای مؤثر در تحقق معنویت همگام با پیشرفتهای علمی در جامعهی ما چیست؟
به نظر میرسد برخی مسؤولین کشور باید اندیشه هایشان را اصلاح کنند و فکر معنویت را بر فکرهای پیشرفتی حاکم کنند. متأسفانه این اندیشه و باور غلطی است که در بین برخی مدیران در سطوح متفاوت از وزرا تا پایین تر وجود دارد. البته برخی شدیدتر و برخی ضعیف تر است که تصور میکنند اصالت با پیشرفت های مادی است و برای همین بودجه های کشور را به آن سمت و سو سوق میدهند در حالی که راهکار اساسی این است که مدیران کشور به ویژه مدیران مالی، مجلس و وزرا که در واقع در سمت و سوی قدرت مالی کشور هستند باید ابتدا این فکر و اندیشه را در درون خود اصلاح کنند یا از رهبری بگیرند که جهت درستی به آن داده شود و اگراین فکر در مسؤولین و مدیران تصمیمگیر و قانونگذار و مؤثر در کشور اصلاح نشود؛ این راه نادرست یعنی راه توسعه و پیشرفت اقتصادی و صنعتی بدون معنویت در کشور پیش خواهد رفت و معنویت عقب خواهند ماند و نگرانی مقام معظم رهبری نیز از همین است.
اینکه ایشان در نماز جمعه و در یک شرایط بسیار حساسی این موضوع را مطرح کردند عمده جهتش این بود که کسانی که مؤثر هستند باید این فکر را اصلاح کنند و مدیران ببینند برای معنویت کشور چه کاری انجام دادهاند. در واقع تبعیت از رهبری و احترام به ولایت یعنی همین. احترام به ولایت با شعار و گفتن و برخی نوشتن ها نیست، احترام به ولایت با عمل محقق میشود و این که اگر مسؤولین و خدمتگذاران مردم هزار تا کارخانه در این کشور تأسیس کردند، صد تا سد درست کردند، رشته های مختلفی را برای دانشجویان توسعه دادند و... به تنهایی کافی نیست و ابتدا باید ببینند برای معنویت آنها چه کاری انجام داده اند؟
متأسفانه در دانشگاه ها میبینیم که بودجه های کلانی در آنها خرج میشود از غذای دانشجو گرفته تا خوابگاه، آزمایشگاه و... اما برای بخش های فرهنگی و معنوی آن بودجه ای تخصیص داده نشده است، طبیعی است خروجی آن چند میلیون دانشجویی که در کشور مشغول تحصیل هستند چه خواهد بود! یک متخصصی که از معنویت به دور است و گاهی حتی ضد معنویت قدم برمیدارد و طبیعی است که کشور را چنین افرادی میخواهند اداره کنند، معلوم است چه اتفاقی خواهد افتاد. بنابراین راهکارها به نظر بنده عمدتاً به مدیران و مسؤولین برمیگردد که این فکر در چشم اندازهایی که مجلس، دولت ، قوه قضاییه، رؤسای دانشگاهها، مدیران دارند برمیگردد و تا زمانی که این چشم انداز اصلاح نشود آینده خیلی روشنی از این جهت در پیش رو نخواهیم داشت.
به نظر میرسد برخی مسؤولین کشور باید اندیشه هایشان را اصلاح کنند و فکر معنویت را بر فکرهای پیشرفتی حاکم کنند. متأسفانه این اندیشه و باور غلطی است که در بین برخی مدیران در سطوح متفاوت از وزرا تا پایین تر وجود دارد. البته برخی شدیدتر و برخی ضعیف تر است که تصور میکنند اصالت با پیشرفت های مادی است و برای همین بودجه های کشور را به آن سمت و سو سوق میدهند.
تبعات علم بدون تهذیب نفس برای جامعه و فرد چیست؟
تبعاتش نمونه های ریز و درشت جامعه ی اروپایی است در حالیکه در علم و تکنولوژی پیشرفت های زیادی داشته است اما تهذیب ندارد، چه اتفاقی میافتد؟ به عراق حمله میکنند و انسانهای بیگناه را قتل عام می کنند، چون تکنولوژی دارند اما در کنار آن تعهد و مذهب ندارند. به ایران حمله میکنند جنگ هشت ساله درست میکنند. به لبنان حمله میکنند این اتفاقات میافتد. به مردم بحرین حمله میکنند. دنیا الان درگیر همین مسأله است.
وقتی که قدرت و صنعت و پول و پیشرفتهای اقتصادی در اختیار یک عدهای قرار میگیرد درحالیکه عقل و ایمان در بینشان وجود ندارد مثل یک اسلحه در اختیار دزد است و معلوم است که چه خطراتی در پی خواهد داشت. اگر واقعاً رؤسا و مدیران کشورهای دنیا تهذیب داشتند الان دنیا پر از ظلم نبود. به همین دلیل حضرت علی ع اینقدر از ظلم نهی می کنند. این که قرآن میگوید « لا یظلموا و لا یظلموا» نه ظلم کنید و نه زیر بار ظلم بروید به خاطر همین فرهنگ تهذیب و فرهنگ معنویت است این که در قران آمده «یزکیهم و یعلمهم » ابتدا تزکیه مقدم امده به خاطر این است که تزکیه امر بسیار مهمی است.
البته من همین جا باید تشکر کنم از اهتمامی که مقام معظم رهبری دارند. برخی از وزرا و مدیران دارند، امام جمعه هایی در سراسر کشور و همچنین حوزه های علمیه دارند و خدمات فرهنگی قابل توجهی که در کشور انجام میدهند. در واقع همین مقدار معنویت هم که در کشور حفظ شده به دلیل خدمات علما و متدینی و بزرگان ما بوده است. اما نگرانی مقام معظم رهبری نسبت به آینده است ایشان آینده را بسیار حساس میبینند زیرا انحراف، امری است که به صورت تدریجی ایجاد میشود یعنی در ابتدا کم است اما آینده اش بسیار زیاد است. ابتدا در یک زاویهی بسیار کوچکی است اما ده سال یا پنجاه سال دیگر معلوم نیست که چه اتفاقی خواهد افتاد. بنابراین فرمایش مقام معظم رهبری یه فرمایشی است که نگرانی همه علما و همه متدینین است.
آقای دکتر چرا در کشور ما چنین وضعیتی پیش آمده است ؟
دلیلش این است که مدیران و مسؤولین کشور که در رده های مختلف هستند این مسأله برایشان مهم نبوده و این اندیشه سکولاریسم برای برخی از آنها غالب بوده و متأسفانه اندیشهی پایگاه دینی آنها بسیار ضعیف بوده و همین امر سبب شده است که به این سمت و سو بروند و تصور کردند میتوانند تنها با توسعه کشور را به عدالت برسانند در حالی که عدالت یک اصل ایمانی و یک اصل پایگاه دینی است و زمانی که تقویت نشود این مشکلات به وجود میآید.