با ريزش اعضا در سازمان منافقين افراد روزمزد جايگزين شده اند!
مريم سنجابي در وبلاگ خود نوشت: طي 20 سال اخير ايدئولوژي سازمان مجاهدين آنچنان در سير سراشيبي اضمحلال قرار گرفت و به سمت استبداد و ايزوله شدن كامل رفت كه براي يك دهه (حتي براي هواداران خارج از تشكيلات خود)، جرأت بيان اين نكته را نداشت كه بگويد تغيير آرمان و ايدئولوژي و يا خط مشي داده است. تشكيلات رجوي پس از وارد شدن در بحثي به نام «انقلاب ايدئولوژيك» كه اساس طرح آن جهت نهادينه كردن قوانين فرقه اي در مناسبات بود (ممنوعيت داشتن خانواده و همسر و فرزند، ممنوعيت ديدار خانواده، رايج كردن تفتيش عقايد، نهادينه كردن طلاق براي ورود به سازمان، قطع رابطه با خانواده، و...) تا سالهاي طولاني جرأت مطرح كردن آن را نداشت و براي چندين سال اين مسئله را به عنوان يك «راز ايدئولوژيكي» از مردم و حتي بخش عمده اي از نيروهاي خودش مخفي نگه مي داشت.
وي مي افزايد: نهايتا هر چه اين فرقه جلوتر رفت، از جامعه ايراني و از طيف روشنفكر و نسلهاي بعدي فاصله گرفت و تشكيلات اش بسته تر و ايزوله تر شد، بطوريكه در دو دهه گذشته درهاي ورود داوطلبانه به سازمان بسته شد و به ندرت افرادي پيدا شدند كه بتوان گفت خودجوش و با انگيزه هاي فردي به سازمان پيوسته اند. كليت نيروهايي هم كه در ده سال اخير به سازمان پيوستند، شامل فرزندان و يا فاميل اعضاي قديمي سازمان بودند. البته برخي از افراد بدون آگاهي از ايدئولوژي فرقه به طرق مختلف نظير انگيزه هاي كاريابي، اعزام به اروپا و يا تبليغ ماندن در كمپ در كوتاه مدت جهت كمك به پناهندگي سياسي آنها و... به درون سازمان كشانده شده و سپس مانع خروج آنها مي شدند.
سنجابي يادآور شد: بدون شك و بطور طبيعي اگر جرياني همگام با فرهنگ و تاريخ خود پيش رود، نه ايزوله و درمانده و طرد شده خواهد بود و نه بدون حمايت و پشتيباني مردم و طيف روشنفكر جامعه خود مي ماند. اينگونه جريان ها هيچگاه به چنين سرنوشتي دچار نمي شوند كه براي جذب نيرو افرادي را استخدام نمايند كه بسان دوران برده داري در ازاي مبالغي پول، نفر جذب نموده و با كلك به اشرف اعزام نمايند.
وي اضافه كرد: به همين خاطر است كه در سالهاي اخير هيبت و هيمنه سازمان در بين ايرانيان مقيم اروپا و آمريكا نيز در هم شكسته شده و از تجمعات چند ده هزار نفري پيشين كه گاه افراد از جيب خود مايه مي دادند تا بتوانند در گردهمايي ها و مراسم مجاهدين شركت كنند خبري نيست و بر عكس سران سازمان براي برپايي يك گردهمايي كوچك، ناگزير از استخدام كارگر روزمزد مي باشند كه با گرفتن 30 تا 40 يورو در روز، هم در تجمعات مجاهدين شركت مي كنند و هم در ميز كتابهاي سازمان حاضر مي شوند و هم در تبليغات ظاهري ديگر و نمايشهايي كه جلوي ارگانها برپا مي گردد. از آنجا كه مسعود رجوي بيش از هر كس ديگري مي داند كه ايدئولوژي اش ديگر بر هيچ پايه و مشروعيتي استوار نيست، از علني كردن افكار و عقايدش حتي براي اعضاي رده پايين سازمان نيز ابا داشته است.
انتهای پیام/20