خوابهاي آشفته جريان انحرافي پس از انتخابات مجلس
موضوع در خصوص مواضع اخير برخي جريانات نزديك به دولت است كه معتقدند مردم دست رد به سينه منتقدان دولت زدهاند و اين موضوع باعث خواهد شد كه در دور بعدي مجلس، دولت و قوه مقننه ارتباط نزديكتري داشته باشند. گرچه آرزوي ديرينه بسياري از مردم و دلسوزان نظام برقراري تعامل تنگاتنگ ميان اين دو قوه مهم و حساس در جمهوري اسلامي است و مقام معظم رهبري نيز بارها بر ايجاد وحدت ميان اين دو ركن اساسي نظام تأكيد كردهاند اما واقعيت آن است كه گاهي به دليل برخي از كارشكنيها از سوي دولت و مجلس، اين تعامل بسيار كمرنگتر از حد انتظار بوده است و اگر بخواهيم كمي واقع بينانهتر به موضوع نگاه كنيم، ميتوان بخش عمدهاي از اين كارشكنيها را از سوي دولت دانست. حال همين كارشكنيها و خودرأييها از سوي دولت، به ويژه در موضوعات اقتصادي باعث شد كه تيمهاي انتخاباتي دولت و جريان انحرافي، تلاش زيادي براي فرستادن نمايندگان همفكر خود به مجلس انجام دهند تا از اين طريق به قول خودشان تعامل با مجلس را افزايش دهند يا به عبارت بهتر، كارشكنيهاي خود را قانوني جلوه دهند.
رأي براي نظام
اما در پس اين ادعاهاي متوهمانه، واقعيتي كه بسياري از جريانهاي سياسي به روي آن چشم بستهاند، تأكيدات رهبر معظم انقلاب در خصوص حركت پرشور مردم در ۱۲ اسفند بود. حضوري كه رهبر انقلاب از آن به عنوان رأي به اصل نظام ياد كردند و فرمودند:«رأي اكثريت قاطع مردم در انتخابات مجلس نهم، در واقع رأي به اصل نظام اسلامي و نشان دهنده اعتماد كامل آنان به نظام بود و همچون سيلي هوشيار كننده، افرادي را كه در خصوص اصل نظام و آينده آن و مردم، در توهم و خيالپردازي بسر ميبردند، بيدار، و حقيقت را آشكار كرد.» بنابراين با در نظر گرفتن اين سخنان رهبر انقلاب، بايد به اين واقعيت اشاره كرد كه هيچ كدام از جريانات سياسي در داخل ايران، آنقدر جذابيت ندارند كه بتوانند چنين شوري را در روز انتخابات ايجاد كنند و بيشك حضور ۶۴ درصدي مردم در پاي صندوقهاي رأي، لبيك به دعوت مقام رهبري بود. از اين رو هيچكدام از جريانات سياسي چه كساني كه رأي آوردهاند و چه كساني كه رأي نياوردهاند اين حق را ندارند كه مشاركت بزرگ مردم را به نام خود مصادره كنند. از سوي ديگر نگاهي به علت واقعي عدم رأي آوري چهرههاي شاخص هر دو جناح در انتخابات تاريخي ۱۲ اسفند نشان ميدهد كه مهمترين علت اين امر، فاصلهگيري افراد شاخص از آرمانهاي انقلاب و نظام است، به گونهاي كه حتي، چهرههاي شاخصي همچون احمد ناطق نوري و پروين احمدي نژاد نيز نتوانستند آراي عمومي را به سمت خود جلب كنند و اين موضوع بيان كننده حقيقت ديگري است كه مردم به هيچ وجه در انتخابات ۱۲ اسفند ليستي و جرياني رأي ندادهاند. واقعيت ديگر نيز آن است كه مردم همواره در انتخاب خود بر اين باور هستند كه نيروهايي را به كرسيهاي مجلس برسانند كه مدافع انقلاب و دستاوردهاي آن باشند و وراي بازيهاي سياسي به مسائل بنگرند.
دولت خود را به مجلس نزديك كند
در كنار تمامي اينها، نكتهاي ديگر كه شايد دولت بايد توجه زيادي به آن كند، لزوم همراهي با مجلس شوراي اسلامي بدون توجه به سلايق سياسي بهارستاننشينان است. اگرچه مجلس نيز در مواقعي نتوانسته به درستي در مسير مد نظر مقام معظم رهبري و كليت نظام حركت كند اما اگر با ترازوي عدالت بخواهيم ميزان تعامل دولت و مجلس با يكديگر را بسنجيم بايد به صراحت عنوان كرد كه كفه ترازو به سمت مجلس سنگيني ميكند و اين دولت است كه بايد با دست برداشتن از خودرأيي، تلاشش را براي ايجاد تعامل بيشتر با مجلس به عنوان خانه ملت بيشتر كند. البته در اين ميان، شايد مهمترين دليل براي عصبانيت جريانهاي نزديك به دولت كه باعث شده آنها در رسانههاي خود با حركتي توهم گونه انتخابات را به سود خود مصادره كنند، تلاش برخي نمايندگان براي استفاده از حق خود در سؤال از رئيسجمهور است.
گرچه درون همان مجلس نيز نمايندگان زيادي وجود دارند كه تمامي تلاش خود را براي ملغي شدن اين طرح صرف كردند اما شرايط كشور به ويژه در حوزه اقتصاد و سياست خارجي به گونهاي بود كه امكان چشم پوشي از اين حق بهارستان نشينان امكان پذير نبود. در مجموع آن چيز كه ميتوان در پس تمام اين گفتهها به آن رسيد، پايبندي تمام اركان نظام به قانون است كه خود ميتواند مرتفع كننده تقابلهاي مشترك باشد.
انتهای پیام/