«پیرمرد 70 ساله» روستایی «سی سال» است که با «دوچرخه» به «نماز جمعه» می رود+تصاویر
به گفته آقای باقری، نزدیک به 40 سال از خرید تنها دوچرخه اش می گذرد، دوچرخه ای که عاشقش است و همواره سوار بر او کارهای روزمره اش را انجام می دهد.
او 3 پسر و دو دختر دارد که برخلاف پدر، علاقه چندانی به دوچرخه نشان نمی دهند.
آقا باقری که کارگر ساده ای است، معاش زندگی اش را از طریق کار کشاورزی و کارگری بنایی، تامین می کند.
این پیرمرد 70ساله، حدود 30 سال از عمرش را با دوچرخه از روستای فیروزی تا محل برگزاری نماز جمعه رکاب می زند تا با بجا آوردن این سفارش الهی خستگی این طول مسیر را در دل شیرین کند.
او که فاصله 8 کیلومتری روستا تا مصلای نماز جمعه را هفته ای یک بار با دوچرخه طی می کند خسته نمی شود و با وجود اینکه برخی به او می گویند با خودرو به نماز برود، اما خاطرات بودن با دوچرخه، آن دو را جدایی ناپذیر کرده است.
جهانبخش باقری می گوید: از زمان آقای خدایی امام جمعه مرودشت را بیاد دارم که در مسجد جامع نماز جمعه برگزار می شد و حالا هم که خدا را شکر نماز جمعه با امامت حجت السلام غفوری در محل مصلی برگزار می شود، هنوز خداوند این توفیق حضور را به من داده است.
شرکت در کلاس های قرآن، مناجات و دعای کمیل را از برنامه های زندگی من است و سختی و کار مانعی برای دور شدن از این کارهای معنوی نمی شود و خدارا شاکرم. هروقت جایی سرکار باشم، چه کشاورزی و چه بنایی، وقت نماز جمعه سعی می کنم خودم را با همین دوچرخه به نماز برسانم و در خطبه های نماز شرکت کنم.
او درباره دوچرخه جدیدش می گوید: با وجود دوچرخه جدید علاقه ام به دوچرخه قدیمی کم نشده است، هنوز
هم دوستش دارم، البته سعی می کنم با دوچرخه جدید هم انس بگیرم.
خدا حفظ کند این مرد خدا را ...
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ، وَ اَهْلِ بَيْتِهِ
الطّاهِرينَ، وَاخْصُصْهُمْ بِاَفْضَلِ صَلَواتِكَ وَ رَحْمَتِكَ وَ
بَرَكاتِكَ وَ سَلامِكَ، وَاخْصُصِ اللَّهُمَّ والِدَىَّ بِالْكَرامَةِ
لَدَيْكَ وَالصَّلوةِ مِنْكَ، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ. اَللَّهُمَّ صَلِّ
عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاَلْهِمْنى عِلْمَ مايَجِبُ لَهُما عَلَىَّ اِلْهاماً،
وَاجْمَعْ لى عِلْمَ ذلِكَ كُلِّهِ تَماماً، ثُمَّ اسْتَعْمِلْنى بِما تُلْهِمُنى
مِنْهُ، وَ وَفِّقْنى لِلنُّفُوذِ فيما تُبَصِّرُنى مِنْ عِلْمِهِ، حَتىَّ لايَفُوتَنِى
اسْتِعْمالُ شَىْءٍ عَلَّمْتَنيهِ، وَلاتَثْقُلَ اَرْكانىعَنِالْحُفُوفِفيما
اَلْهَمْتَنيهِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ والِهِ كَما شَرَّفْتَنابِهِ، وَ صَلِّ
عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ كَما اَوْجَبْتَ لَنَا الْحَقَّ عَلَى الْخَلْقِ بِسَبَبِهِ.
اَللَّهُمَّ اجْعَلْنى اَهابُهُما هَيْبَةَ السُّلْطانِ الْعَسُوفِ، وَ اَبَرُّهُما
بِرَّ الْاُمِّ الرَّؤُوفِ، وَاجْعَلْ طاعَتى لِوالِدَىَّ وَ بِرّى بِهِما اَقَرَّ
لِعَيْنى مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنانِ، وَاَثْلَجَ لِصَدْرى مِنْ شَرْبَةِ
الظَّمْئانِ حَتّى اُوثِرَ عَلى هَواىَ هَواهُما، وَاُقَدِّمَ عَلى رِضاىَ
رِضاهُما، وَاَسْتَكْثِرَ بِرَّهُما بى وَ اِنْ قَلَّ، وَاَسْتَقِلَّ بِرّى بِهِما
وَ اِنْكَثُرَ. اَللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُما صَوْتى، وَ اَطِبْ لَهُما كَلامى،
وَ اَلِنْ لَهُما عَريكَتى، وَاَعْطِفْ عَلَيْهِما قَلْبى، وَصَيِّرْنى بِهِما
رَفيقاً، وَ عَلَيْهِما شَفيقاً. اَللَّهُمَّ اشْكُرْ لَهُما تَرْبِيَتى، وَ
اَثِبْهُما عَلى تَكْرِمَتى، وَاحْفَظْ لَهُما ما حَفِظاهُ مِنّى فى صِغَرى.
اَللَّهُمَّ وَ ما مَسَّهُما مِنّى مِنْ اَذًى، اَوْخَلَصَ اِلَيْهِما عَنّى مِنْ
مَكْرُوهٍ، اَوْ - ضاعَ قِبَلى لَهُما مِنْ حَقٍّ، فَاجْعَلْهُ حِطَّةً لِذُنُوبِهِما،
وَ عُلُوّاً فى دَرَجاتِهِما، وَ زِيادَةً فى حَسَناتِهِما، يا مُبَدِّلَ
السَّيِّئاتِ بِاَضْعافِها مِنَ الْحَسَناتِ. اَللَّهُمَّ وَ ما تَعَدَّيا عَلَىَّ
فيهِ مِنْ قَوْلٍ، اَوْ اَسْرَفا عَلَىَّ فيهِ مِنْ فِعْلٍ، اَوْضَيَّعاهُ لى مِنْ
حَقٍّ، اَوْ قَصَّرا بىعَنْهُ مِنْواجِبٍ، فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُما، وَ جُدْتُ
بِهِ عَلَيْهِما، وَ رَغِبْتُ اِلَيْكَ فى وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُما، فَاِنّى
لااَتَّهِمُهُما عَلى نَفْسى، وَلااَسْتَبْطِئُهُما فى بِرّى، وَ لااَكْرَهُ ما
تَوَلَّياهُ مِنْ اَمْرى يا رَبِّ، فَهُما اَوْجَبُ حَقّاً عَلَىَّ، وَ اَقْدَمُ اِحْساناً
اِلَىَّ، وَاَعْظَمُ مِنَّةً لَدَىَّ مِنْ اَنْ اُقآصَّهُما بِعَدْلٍ، اَوْ اُجازِيَهُما
عَلى مِثْلٍ، اَيْنَ اِذاً -يااِلهى- طُولُ شُغْلِهِما بِتَرْبِيَتى؟ وَاَيْنَ
شِدَّةُ تَعَبِهِما فى حِراسَتى؟ وَ اَيْنَ اِقْتارُهُما عَلىاَنْفُسِهِما
لِلتَّوْسِعَةِ عَلَىَّ؟! هَيْهاتَ ما يَسْتَوْ فِيانِ مِنّى حَقَّهُما، وَلااُدْرِكُ
ما يَجِبُ عَلَىَّ لَهُما، وَ لا اَنَا بِقاضٍ وَظيفَةَ خِدْمَتِهِما، فَصَلِّ
عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَ اَعِنّى يا خَيْرَ مَنِ اسْتُعينَ بِهِ، وَ وَفِّقْنى
يا اَهْدى مَنْ رُغِبَ اِلَيْهِ، وَ لاتَجْعَلْنى فىاَهْلِ الْعُقُوقِ لِلْابآءِ
وَالْاُمَّهاتِ يَوْمَ تُجْزى كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ وَ هُمْ
لايُظْلَمُونَ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ، وَاخْصُصْ
اَبَوَىَّ بِاَفْضَلِ ما خَصَصْتَ بِهِ ابآءَ عِبادِكَ الْمُؤْمِنينَ وَ اُمَّهاتِهِمْ،
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ. اَللَّهُمَّ لاتُنْسِنى ذِكْرَهُما فى اَدْبارِ
صَلَواتى، وَفى اِناً مِنْ انآءِ لَيْلى، وَفى كُلِّ ساعَةٍ مِنْ
ساعاتِ نَهارى. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاغْفِرْ لى
بِدُعآئى لَهُما، وَاغْفِرْ لَهُما بِبِرِّهِما بى مَغْفِرَةً حَتْماً، وَارْضَ
عَنْهُما بِشَفاعَتى لَهُما رِضىً عَزْماً، وَ بَلِّغْهُما بِالْكَرامَةِ مَواطِنَ
السَّلامَةِ. اَللَّهُمَّ وَ اِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُكَ لَهُما فَشَفِّعْهُما فِىَّ،
وَاِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُكَ لى فَشَفِّعْنى فيهِما، حَتّى نَجْتَمِعَ بِرَاْفَتِكَ
فى دارِ كَرامَتِكَ، وَ مَحَلِّ مَغْفِرَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ،اِنَّكَ ذُوالْفَضْلِ
الْعَظيمِ، وَالْمَنِّ الْقَديمِ، وَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمينَ.
اما هنگامی که از آدم ها خواهش می کنیم سر به خاک می گذاریم
گویی گوش آدم ها زیر پایشان است
بنا بر این عجیب نیست که حرفهایمان را نمی شنوند
تنها کسی ایست که با دهان بسته هم می توان صدایش کرد …
با پای شکسته هم می توان سراغش رفت …
تنها خریداری است که اجناس شکسته را بهتر بر می دارد …
تنها کسی است که وقتی همه رفتند میماند …
وقتی همه پشت کردند آغوش می گشاید …
وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت می شود …
و تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام می گیرد نه با تنبیه کردن …
بزرگتر که شدم تازه فهمیدم پدرم با دستانش نماز می خواند !
به سلامتی همه پدرها . . .
سُبحانَ الله
يا فارِجَ الهَمّ
وَ يا کاشِفَ الغَمّ
فَرِّج هَـمّی
وَ يَسّر اَمری
وَ ارحِم ضَعفی
وَ قِلَـّةَ حيلَتی
وَ ارزُقنی
حَيثَ لا اَحتَسِب
يا رَبَّ العالَمين
حضرت محمد(ص) فرمودند
هر کسی مردم را از اين دعا باخبر کند
در گرفتاريش گشايش پيدا ميکنی
چهار نفر ، عمل (زندگی) را از نو آغاز می کنند : 1 – بیمار هنگامی که بهبود یابد 2 – مشرک هنگامی که اسلام می آورد . 3 – حج گذارنده، هنگامی که از مناسک آسوده شود . 4 – آنکه بعد از گذراندن نمازجمعه باز می گردد . (بحارالانوار ج 86 ص 197)
هرگاه مؤمنی به سوی نماز جمعه حرکت کند، خداوند دلهره های روز قیامت را برای او کاهش داده و به سوی بهشت راهنمایی اش می کند . (وسایل الشیعه، ج 7 روایت 9390)
سه کار است که اگر امت من پاداش عظیم آن را درک می کردند، برای به دست آوردن آن، ازدحام و قرعه کشی می نمودند: 1 – اذان 2 – شتاب در رفتن به نماز جمعه. 3 – در صف اول نماز جمعه و جماعت قرار گرفتن . (بحارالانوار، ج 84 ص 156)
جمعه روزی است که خداوند همگان را در آن جمع کند، پس هیچ مؤمنی نیست که در آن روز به سوی نماز جمعه رود، مگر اینکه خداوند روز قیامت بر او آسان گرفته و دستور می دهد که او را به بهشت ببرند . (من لا یحضره الفقیه، ج 1 ص 427)
جمعه روزی است که خداوند آن را برای شما عید قرار داده است، جمعه سرور روزها و برترین عیدهاست. خدا شما را امر کرده که در آن روز به سوی ذکرش(سوره جمعه آیه 9) بشتابید. پس با رغبت شما به عبادت و نماز جمعه به حدی باشد که نیت شما خالص گردد. در این روز بسیار زاری و نیایش کنید، نیازهای خود را از خداوند خواسته و طلب رحمت و آمرزش کنید. زیرا خداوند دعای هر کس که او را به حقیقت بخواند، اجابت کرده و هر کس را که از بندگی و فرمانش امتناع کند، وارد دوزخ می کند... نماز جمعه بر هر مؤمنیع به جز: کودک، بیمار، دیوانه، پیر و ناتوان، نابینا، مسافر ، زن، بنده مملوک و کسی که در فاصله دو فرسخی باشد، (هر فرسخ حدود 4 کیلومتر است) واجب است. (من لا یحضره الفقیه، ج 2 ص 104)
امام رضا (ع) می فرمایند : خطبه به این دلیل در روز جمعه تشریع شده است که نماز جمعه، یک برنامه عمومی است. خداوند به امیر مسلمین امکان می دهد مردم را موعظه کرده و به اطاعت خدا ترغیب کند، از معصیت الهی ترسانده و ان ها را به مصاحت دین و دنیایشان آگاه ساخته و اخبار و حوادث مهمی که از نقاط مختلف به او می رسد و برای سرنوشت آنها مؤثر است، به اطلاعشان برساند. دو خطبه قرار داده شد، تا در یکی حمد و تقدیس الهی باشد و در دیگری نیازها، هشدارها و دعا ها و اوامر و دستوراتی را که با صلاح و فساد جامعه اسلامی، در ارتباط است، به آنها اعلام نماید. (وسایل الشیعه، ج 7 ص 344)