وقتیکه یک "سطر" کمر استعمار و استبداد را شکست
برخی تاریخ انقلاب اسلامی را با آن آغاز میکنند و برخی هم آن را نخستین تلاش ملت ایران برای تحدید اختیارات مطلقه شاهنشاهی، آن هم با حضور همه جانبه ملت تعریف میکنند. در ذیل، به طور مختصر، سیر تحلیلی حوادث مربوط به این جنبش تاریخساز را از نظر میگذرانیم.
* انگلیس و سودای امتیازخواهی
در سومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا که با نقشه انگلیس و همکاری امین السلطان صدراعظم و توطئه درباریان انجام شده بود، انگلیسیها پیشنهاد چند امتیاز را میدهند که یکی از مهمترین آنها امتیاز توتون و تنباکو بود.
برمبنای این فرمان، خرید و فروش توتون و تنباکویی که در ایران به عمل میآمد تا انقضاء مدت 50 سال از تاریخ امضاء انحصارنامه، به انگلیسیها واگذار میشد. در 15 فصل این قرارداد، صاحبان امتیازنامه متعهد میشدند که در سال مبلغ 15 هزار لیره به خزانه دولت پرداخت کنند. در عوض، تمام وسایل مورد نیاز شرکت از جمیع مالیاتهای گمرکی معاف میشد و در صورت فسخ قرارداد، زودتر از موعد تعیین شده، ایران موظف بود مبالغ هنگفتی به عنوان خسارت به شرکت طرف قرارداد بپردازد.
میرزا پس از رحلت شیخ انصاری، 23سال جایگاه مرجعیت را عهدهدار شد.
* میرزای شیرازی کیست؟
سید محمد حسن حسینی مشهور به میرزای شیرازی، در شیراز به سال 1230 قمری به دنیا آمد. از شش سالگی وارد حوزه شد و در هشت سالگی در مسجد وکیل شیراز به مواعظ اخلاق پرداخته و حاضران را به خودسازی و خدامحوری دعوت مینمود. او پس از دزیافت حکم اجتهاد در اصفهان برای افزایش اندوختههای علمی خو دراهی عراق شد. او در جوار وجود حضرات مقدس آل البیت –علیهم السلام- از درس آیات عظام کاشف الغطا، صاحب جواهر، سیدابراهیم قزوینی و شیخ مشکور حولائی بهرهمند شد. میرزا پس از رحلت شیخ انصاری، 23سال جایگاه مرجعیت را عهدهدار شد.
تصویر فتوای میرزای شیرازی
* الیوم...
نصایح خیرخواهان و تهدید مخالفان بر ناصرالدین شاه تاثیری نداشت. او در اوهام بیخبری خود و سرمست از سفرهای خارجه و دستگاه قدرقدرت خویش، گوش شنوایی برای شنیدن این اندرزها نداشت. اینجا بود که میرزای شیرازی پس از شعلهور شدن آتش اعتراضاتی که از شهرهای مختلف زبانه کشیده بود و امواج فریادهایی که داشت تا کاخ پادشاه میرسید، در دو نوبت با تلگراف از ناصرالدین شاه خواست که از واگذاری امتیاز خودداری کند. اما با بینتیجه بودن تلگرافها، از ولایت و زعامت دینی و سیاسی خود استفاده کرد و آن فتوای تاریخ صادر شد: «الیوم، استعمال توتون و تنباکو بای نحو کان، در حکم محاربه با امام زمان –صلوات الله علیه- است.»
ماموران حکومتی به خشم آمدند. کوشش بسیاری شد که حتی از نشر و دستبهدست شدن فتوای میرزا هم جلوگیری شود. با این همه، حکم الهی میرزای شیرازی به سرعت در میان مردم توزیع شد. خانهها، قهوهخانهها، سربازخانهها و حتی دربار و حرمسرای قاجار نیز حکم میرزا را رعایت کردند. جالب اینجاست که «حتی یهودیها و مسیحیان نیز از کشیدن دخانیات خودداری میکردند.» حربه بعدی قاجارها تطمیع علما بود که آن هم بینتیجه ماند. میرزای شیرازی آماده بود که حکم جهاد ملت مسلمان را صادر کند. سفرای خارجی هراسناک شده بودند و ناصرالدین شاه نیز به خشونت روی آورده بود. میرزای آشتیانی، عالک جلیلیالقدر، رهبری معترضان را به عهده گرفت. سرانجام، شاه با گذشت چند روز از اعتراضات گسترده ملت، وادار شد که الغای امتیاز را اعلام کند و در برابر موج عظیم ملت مسلمان به رهبری زعیم عالیقدر آن روزهای شیعه –میرزا محمد حسن شیرازی- تسلیم شود.
* پیامدهای جنبش تحریم تنباکو
در
تحلیل جنبش تحریم تنباکو، که یک حرکت توامان ضداستبدادی و ضداستعماری بود،
پیامدهای گوناگونی بر شماردهاند. از تضعیف استعمار و خطنشان کشیدن برای
آن، نحذیر سلطنت و نشان دادن قدرت تودههای مردم تا برخی وقایع عینی مانند
انقلاب اسلامی و جنبش ضداستعماری عراق، از جملهی این پیامدها است. حامد الگار ، نویسنده و محقق علوم سیاسی، دراین زمینه می نویسد:
«خاتمه موفقیت آمیز لغو امتیاز درایران یک نتیجه مستقیم داشت و آن افزایش شایان
توجه قدرت روحانیون بود. اندکی پس از لغو تحریم، ناصرالدین شاه خود را ناگزیر به
احضار علمای تهران دید تا از آنان به سبب تقویت کردن اساس دولت سپاسگذاری کند و به
آنان قول داد که در تمام کارهای مهم به صلاح دید و مشورت آنها رفتار خواهد کرد
و نامه تملق آمیزی هم به میرزا حسن شیرازی نوشت 102 و در 8 شعبان 1312 که مرگ این
مجتهد بزرگ جهانی را سوگوار کرد بر خود واجب دید که در مجلس یادبود او در مسجد شاه
حضور یابد. 103اما در باطن از تسلیم اجباری خود در برابر علماء خشمناک بود و از
نفوذ علماء با امین الدوله درد دل می کرد.»
زنده یاد جلال آلاحمد نیز در تجلیل از اقدام میرزا و افشاگری بیمایگی روشنفکران، در کتاب «خدمت و خیانت روشنفکران» مینویسد:
«وقتی میرزای بزرگ با یک فتوا به تحریم تنباکو امر می دهد به اتفاق همه نویسندگان
تاریخ مشروطه کمر یک کمپانی خارجی را می شکند (رژی ) و در عین حال آبروی روشنفکر
زمان خود را می برد.»
اما امام خمینی(ره) در توصیف اقدام الهی میرزای شیرازی میگوید: «قريب صد سال پيش ديدند كه يك پيرمردي در يكي از
دهات عراق وقتي كه ايران در معرض فشار بود، يك سطر نوشت و همه قواي خارج و داخل
نتوانستند در مقابل اين يك سطر مقاومت كنند. آن مرحوم ميرزاي بزرگ -رحمتاللهعليه-
در سامره تنباكو را تحريم كرد براي اينكه ايران را تقريباً در اسارت گرفته بودند
به واسطه قرارداد تنباكو، و ايشان يك سطر نوشت كه تنباكو حرام است حتي بستگان خود
آن جائر (ناصرالدينشاه) هم و حرمسراي آن جائر هم ترتيب اثر دادند به آن فتوي و
قليانها را شكستند و در بعضي جاها تنباكوهايي كه قيمت زياد داشت در ميدان آوردند و
آتش زدند و شكست دادند آن قرارداد را و لغو شد قرارداد«.
منابع:
میرزای شیرازی و حماسه/ مبلغان 1384 شماره 66
صحیفه نور/ امام خمینی/ مرکز حفظ و نشر آثار امام (ره)
تحریم تنباکو اولین گام رهائی از چنگال
استعمار/ جهاد، اسفند 1360، شماره 28