شیراز ، شهر آلاینده های زیست محیطی
آلایندگی دیگر فرودگاه بغیر از صوت آلایش هواست. بطوریکه گفته شده هر هواپیما به اندازه سه هزار خودرو آلودگی تولید می کند.
شیرازه- متن زیر یادداشت ارسالی احسان شناور یکی از مخاطبان شیرازه است که به تحریریه سایت ارسال شده و به صورت زیر منتشر میشود.
از سمت شرق فارس و بعد از دیدن پیکر نیمه جان و خون آلود مانند دریاچه مهارلو که وارد شیراز می شوی هنوز غم مهارلو در دل داری که بوی تند و مشمئز کننده فاضلاب شیراز مشامت را خواهد آزرد. این فاضلاب شهر شیراز است که در نهری روباز از جنوب شیراز به سمت دیواره های پشت فرودگاه جاری است.کمی بالاتر و در محله احمدآباد خیابان میثم جنوبی یک کارخانه بزرگ را می بینی که تولید کننده پشم شیشه در میان منازل و خانه های مردم است. همین نزدیکی کودکان زیادی در پارک بازی می کنند و مردم محله از بویی شبیه پلاستیک یا کابل سوخته در عصرها شکایت می کنند. بعضی می گویند نیمه شبها به آلودگی هوای محله احمدآباد باید آلودگی صوتی ماشین آلات کارخانه پشم شیشه را هم اضافه نمود. این سوای دود سفیدی است که فقط شبها از دودکش خارج می شود و معلوم نیست چه تاثیری بر کودکان و سالمندان می گذارد.
از پشم شیشه که درست در مقابل جهت باد قرار گرفته می گذیریم و به کارخانه سیمان می رسیم. کارخانه ای که بحث ها و کشمکش های زیاد و البته بی نتیجه ای تا کنون برای انتقال آن از این مکان شده است. وجود یک کارخانه سیمان در میان شهر آنقدر که یک پراید آبی رنگ در میان پذیرایی یک آپارتمان در طبقه پنجم! باشد، عجیب به نظر میرسد.
از خیر حضور کارخانه ریشمک و کوکاکولا و برجستون که در میان شهر است می گذریم.
شهر را که دور بزنی به کارخانه روغن نباتی نرگس می رسی که در نزدیکی های حافظیه خوشخرام به کار خود مشغول است. چندی پیش خبر از آتش سوزی آن شنیدیم ولی به ظاهر این پیرفرتوت صنعت فارس محکم تر از این حرف هاست و هنوز دود صنعت فارس از کنده کارخانه نیمه سوخته روغن نباتی بلند می شود. از آلودگی زیست محیطی این کارخانه نه همسایه ها بلکه عابرین و رهگذران هم شاکی هستند و قولهای مستمر و فراوان مسئولین آن برای جابجایی کارخانه گویای آن است که مالکان آن هم بر عوارض آن آگاه هستند. هنوز این سئوال پا برجاست که با وجود منطقه اقتصادی شیراز که مزیت های اقتصادی زیادی برای صنایع دارد ، چرا این صنعت ها با وجود داشتن با ارزشترین زمینها حاضر به جابجایی نیستند!
اگر به نقطه آغاز برگردیم و سر و صدای توربین های برق در خیابان شهید آرامی بلوار مدرس را نشنیده بگیریم، به فرودگاه شیراز می رسیم که دالانهای هوایی آن درست بالای مناطق مسکونی و اتفاقاً ارتفاع پایین پروازی قرار دارد به طوریکه هر جای شیراز باشی از شریف آباد گرفته تا شهرک گلستان صدای گوش خراش هواپیماها برایت امری عادی شده است. آلایندگی دیگر فرودگاه بغیر از صوت آلایش هواست. بطوریکه گفته شده هر هواپیما به اندازه سه هزار خودرو آلودگی تولید می کند.
این روزها اگر اتفاقی گذرتان به تهران خورده باشد می بینید که دیگر از ترافیک قفل شده در مرکز شهر خبری نیست، اما گویی شیراز باید هر ساعت و در هر زمان از روز شاهد این ترافیکهای سرسام آور باشد. به این ترافیکها طرح های عمرانی چند ساله را بی افزایید که سن آنها از 10 سال هم تجاوز می کند.
شیراز شهر آلاینده های زیست محیطی است. چراکه شهر همینطور بی رویه رشد می کند و یکی یکی از مراکز صنعتی را در خود می کشد. باغهای قصردشت ، این ریه های سرسبز شیراز در حال خشکیدن است چرا این عضو مهم از شهر یک متولی ندارد. یک متولی که که مدام مساحت و تعدا درختان آن را پایش کند ، به آن آبرسانی کند، آن را اقتصادی کند، وگردشگری را بر اساس آن توسعه بخشد، تا مثل اکنون شهر بی امان بر آن نتازد و قصد تصرف آن به نفع ساختمان سازی نداشته باشد. اگر شیراز هنوز آب و هوایی معتدل در تابستان دارد، این اعتدال مدیون همین ریه های سبز قصردشت است. ریه هایی که نیاز به یک متولی فهیم دارد تا بداند تولید زردآلو در باغی که زمینش متری یک میلیون تومان است اقتصادی نیست! باید چاره ای دیگر اندیشید. باید از ذائقه گردشگران پول سازی کرد و باید.....
با این حال شیراز هنوز هم زیباست و هنوز هم سالانه هزاران گردشگر را از سراسر ایران و جهان به سمت خود می کشد. و این زیبایی تا وقتی ادامه دارد که بیش از این با آلودگی آن را آزار ندهیم. و تا دیر نشده به فکر بیفتیم.
از سمت شرق فارس و بعد از دیدن پیکر نیمه جان و خون آلود مانند دریاچه مهارلو که وارد شیراز می شوی هنوز غم مهارلو در دل داری که بوی تند و مشمئز کننده فاضلاب شیراز مشامت را خواهد آزرد. این فاضلاب شهر شیراز است که در نهری روباز از جنوب شیراز به سمت دیواره های پشت فرودگاه جاری است.کمی بالاتر و در محله احمدآباد خیابان میثم جنوبی یک کارخانه بزرگ را می بینی که تولید کننده پشم شیشه در میان منازل و خانه های مردم است. همین نزدیکی کودکان زیادی در پارک بازی می کنند و مردم محله از بویی شبیه پلاستیک یا کابل سوخته در عصرها شکایت می کنند. بعضی می گویند نیمه شبها به آلودگی هوای محله احمدآباد باید آلودگی صوتی ماشین آلات کارخانه پشم شیشه را هم اضافه نمود. این سوای دود سفیدی است که فقط شبها از دودکش خارج می شود و معلوم نیست چه تاثیری بر کودکان و سالمندان می گذارد.
از پشم شیشه که درست در مقابل جهت باد قرار گرفته می گذیریم و به کارخانه سیمان می رسیم. کارخانه ای که بحث ها و کشمکش های زیاد و البته بی نتیجه ای تا کنون برای انتقال آن از این مکان شده است. وجود یک کارخانه سیمان در میان شهر آنقدر که یک پراید آبی رنگ در میان پذیرایی یک آپارتمان در طبقه پنجم! باشد، عجیب به نظر میرسد.
از خیر حضور کارخانه ریشمک و کوکاکولا و برجستون که در میان شهر است می گذریم.
شهر را که دور بزنی به کارخانه روغن نباتی نرگس می رسی که در نزدیکی های حافظیه خوشخرام به کار خود مشغول است. چندی پیش خبر از آتش سوزی آن شنیدیم ولی به ظاهر این پیرفرتوت صنعت فارس محکم تر از این حرف هاست و هنوز دود صنعت فارس از کنده کارخانه نیمه سوخته روغن نباتی بلند می شود. از آلودگی زیست محیطی این کارخانه نه همسایه ها بلکه عابرین و رهگذران هم شاکی هستند و قولهای مستمر و فراوان مسئولین آن برای جابجایی کارخانه گویای آن است که مالکان آن هم بر عوارض آن آگاه هستند. هنوز این سئوال پا برجاست که با وجود منطقه اقتصادی شیراز که مزیت های اقتصادی زیادی برای صنایع دارد ، چرا این صنعت ها با وجود داشتن با ارزشترین زمینها حاضر به جابجایی نیستند!
اگر به نقطه آغاز برگردیم و سر و صدای توربین های برق در خیابان شهید آرامی بلوار مدرس را نشنیده بگیریم، به فرودگاه شیراز می رسیم که دالانهای هوایی آن درست بالای مناطق مسکونی و اتفاقاً ارتفاع پایین پروازی قرار دارد به طوریکه هر جای شیراز باشی از شریف آباد گرفته تا شهرک گلستان صدای گوش خراش هواپیماها برایت امری عادی شده است. آلایندگی دیگر فرودگاه بغیر از صوت آلایش هواست. بطوریکه گفته شده هر هواپیما به اندازه سه هزار خودرو آلودگی تولید می کند.
این روزها اگر اتفاقی گذرتان به تهران خورده باشد می بینید که دیگر از ترافیک قفل شده در مرکز شهر خبری نیست، اما گویی شیراز باید هر ساعت و در هر زمان از روز شاهد این ترافیکهای سرسام آور باشد. به این ترافیکها طرح های عمرانی چند ساله را بی افزایید که سن آنها از 10 سال هم تجاوز می کند.
شیراز شهر آلاینده های زیست محیطی است. چراکه شهر همینطور بی رویه رشد می کند و یکی یکی از مراکز صنعتی را در خود می کشد. باغهای قصردشت ، این ریه های سرسبز شیراز در حال خشکیدن است چرا این عضو مهم از شهر یک متولی ندارد. یک متولی که که مدام مساحت و تعدا درختان آن را پایش کند ، به آن آبرسانی کند، آن را اقتصادی کند، وگردشگری را بر اساس آن توسعه بخشد، تا مثل اکنون شهر بی امان بر آن نتازد و قصد تصرف آن به نفع ساختمان سازی نداشته باشد. اگر شیراز هنوز آب و هوایی معتدل در تابستان دارد، این اعتدال مدیون همین ریه های سبز قصردشت است. ریه هایی که نیاز به یک متولی فهیم دارد تا بداند تولید زردآلو در باغی که زمینش متری یک میلیون تومان است اقتصادی نیست! باید چاره ای دیگر اندیشید. باید از ذائقه گردشگران پول سازی کرد و باید.....
با این حال شیراز هنوز هم زیباست و هنوز هم سالانه هزاران گردشگر را از سراسر ایران و جهان به سمت خود می کشد. و این زیبایی تا وقتی ادامه دارد که بیش از این با آلودگی آن را آزار ندهیم. و تا دیر نشده به فکر بیفتیم.
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
احسنت. گویاو رساست اگر شنوایی باشد. قابل توجه مدیرکل محیط زیست
پاسخ
اقا احسان عالی بود
پاسخ
ای کاش روابط عمومی اداره کل محیط زیست واکنش نشان میداد ببینیم چه خبر است در این شهر؟؟؟؟؟
پاسخ
ترا به خدا فکری هم برای سیم های فشار قوی که بالای منازل در بلوار مدرس هست فکری کنید.
پاسخ