چرا صداوسیما برای ساخت آثار مذهبی و انقلابی هم به جناح مومن اعتماد نمیکند؟
به گزارش شیرازه به نقل از رجانیوز؛ در میان نهادهای فرهنگی، اما حکایت صداوسیما با سایر ارگانها متفاوت است؛ چرا که با توجه به سرآمدن دوره مدیریت مدیران فعلی رسانهی ملی و نیز فشارهای دولت بر این سازمان عریض و طویل، بسیاری از انتقاد به صداوسیما در این برههی زمانی خودداری میکنند و انتقاد به صداوسیما از دستور کار بسیاری خارج شده است. از همین رو، این حاشیهی امن روزهای پایانی، باعث شده است تا اتفاقات عجیب و غریبی در رسانهی ملی رخ دهد.
در آخرین نمونه از این اتفاقات تأسفبار، دو روز پیش، رسانهها خبری را به نقل از «تاجبخش فنائیان» مدیر اداره کل تولیدات الف ویژه معاونت سیما مبنی بر نگارش فیلمنامه زندگی حضرت امام خمینی (ره) منتشر کردند که از یک انتخاب عجیب و بیسابقه حکایت داشت. «فنائیان» در گفتگو با رسانهها گفته بود: «حسین کیانی مشغول نگارش فیلمنامه زندگی حضرت امام خمینی(ره) به تهیهکنندگی رضا انصاریان است. بخشی از سیناپس این سریال ارائه شده و بقیه بخشها در آینده نوشته میشود. داستان از قبل از رحلت آیتالله بروجردی شروع شده و تا رحلت امام خمینی(ره) ادامه خواهد داشت.»
«حسین کیانی» برای علاقهمندان به حوزهی تئاتر نام آشنایی است. «کیانی» در سالهای اخیر با نویسندگی و کارگردانی نمایشهایی همچون «مشروطهبانو»، «همسایه آقا» و «تکیه ملت» و «تئاتر اجباری» شناخته میشود و آخرین اثر او، «در شوره زار» سال 92 در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفت. او معمولاً در آثارش، قشر متدین را به واسطهی اعتقادات به زعم او خرافیشان نقد میکند. از مادری که فکر میکند فرزندانش باید شهید شوند تا او رستگار شود (همسایه آقا) تا مردمی که سهشنبهها به حوالی بیابانی میروند و آنجا عدهای نان و غذا پخش میکنند (در شورهزار) و ... تحریف تاریخ در تئاتر «مشروطه بانو» نیز یکی دیگر از دستاوردهای اوست.
حسین کیانی
اما صریحترین اثر سالهای اخیر «حسین کیانی»، تئاتر آخر اوست. «در شورهزار» حکایت تعدادی بیمار فقیر است که به دلیل ناتوانی در پرداخت هزینههای درمانی خود، بیآنکه خود مطلع شوند، به بیابانی اطراف شهر منتقل میگردند تا همانجا بمیرند. سرباز جوان و خلوضعی نیز بالای یک دکل، مشرف به آنهاست که مثلاً نمادی از حاکمیت مشرف به مردم است. کم کم، در این بیابان با مشکلات یک یک این آدمها آشنا میشویم. زني مذهبي و چادری كه براي رهايي از تهمت همسرش خود را به آتش كشيده است، دختري خبرنگار و جوان كه به دليل بيپولي به يك دندانپزشكي سطح پايين رجوع كرده و گرفتار ايدز شده، پيرمردي كه به دليل فقر تن به كارگري داده و از داربست سقوط كرده است، نوازندهاي معروف که سختگیری حاکمیت او را به نابودی کشانده، جواني كه نويسندهاي سرشناس و دچار ممیزی است و به دليل هزينههاي بالاي درمان سرطان خونش كارش به شورهزار كشيده و پيرزني مذهبي كه مدام در حال دعا خواندن است. دانای کل داستان نیز یک معلم تاریخ است که وظیفهی ابلاغ پیامهای گلدرشت نویسنده نمایشنامه و بیانیهخوانی را بر عهده دارد.
تئاتر چنان پوچ و خالی از امید است که نویسنده حتی در خیزش خود علیه حاکمیت هم، امیدی به پیروزی نمیبیند و نسخهی مرگ برای مخلوقات فلکزدهاش میپیچد و از هیچ فرصتی برای نق زدن و ناسزا گفتن دریغ نمیکند. و ای کاش که لااقل این ناسزاگویی در قالبی هنری صورت میگرفت! دریغ از هنر! نویسنده بیانیه صادر میکند و بازیگران ژست فلاکت به خود میگیرند. برگردان تصویری گزارشهای «احمد شهید».
تئاتر «در شورهزار»
حال، چنینی فردی که جز شهادتین شبهروشنفکری چیز دیگری در کارنامه ندارد، بدون داشتن سابقه روشنی در حوزه فیلمنامهنویسی، طی یک انتخاب حقیقتاً عجیب و غریب به عنوان نویسنده فیلمنامهی سریال امام خمینی (ره) انتخاب میشود. سوال اینجاست که معیار انتخاب «حسین کیانی» برای نوشتن سریال زندگی حضرت امام خمینی (ره) کدام است؟ کدام نشانهی انقلابی؟ کدام نشانهی دینی؟ و حتی کدام سابقه در حوزهی فیلمنامهنویسی؟ یعنی مدیران سیما از درک تفاوت نمایشنامه با فیلمنامه عاجزند؟ به راستی کدامیک از مدیران سیما «مشروطه بانو» را دیدهاند؟ کدامیک «در شورهزار» را تماشا کردهاند؟ کدامیک؟
عجیب اینجاست که صداوسیما حتی در ساخت آثار انقلابی و مذهبی هم به جناح فرهنگی مومن اعتماد نمیکند و حاضر است بودجهی خود را پای ورق پارههای یک نمایشنامهنویس شبهروشنفکر بریزد، اما با یک فیلمنامهنویس انقلابی کار نکند.
«پل چوبی»
گواه دیگر این ادعا، سپردن سریال محرم شبکه دوم سیما با عنوان «سالهای ابری» -با نام سابق «سالار»- به عوامل سازنده فیلم «پل چوبی» است که در حمایت از فتنهی 88 ساخته شده است. جالب آنکه «مهدی کرمپور» کارگردان این فیلم، پیش از این فیلم «جایی دیگر» را با تم توهین به دفاع مقدس ساخته بود (اینجا)
از طرفی، سبک زندگی و وضعیت اخلاقی یکی از دو نویسندهی این سریال را که پیش از این با «کرمپور» در ساخت «پل چوبی» همکاری داشته، میشود با یک جستجوی ساده در شبکههای اجتماعی رصد کرد و سپس قضاوت نمود که آیا او گزینهی مناسبی برای نوشتن فیلمنامهی سریال ویژهی محرم هست یا نه؟ (رجانیوز به سبب حفظ آّبروی افراد و علیرغم اینکه موارد یاد شده به صورت عمومی در اینترنت منتشر شده، آماده است تا به صورت خصوصی اطلاعات مربوط به این نویسنده را در اختیار مسئولان ذیربط قرار دهد.)
عکس یادگاری مدیر گروه سریال شبکه 2 با عوامل سریال «سالهای ابری»
حال، با این وضعیت و با وجود تصریحات واضح حضرت امام (ره) مبنی بر لزوم تحقیق در مورد سوابق فیلمسازان، (و البته فیلمها، باید کسانی که فیلمسازند، باید معلوم بشود که اینها چه کاره اند، چه جور بوده اند؛ وضع روحی شان، وضع زندگیشان، وضع معاشرت هایشان قبلاً چه جور بوده است؛ 16/5/1361) از یک طرف، و تصریحات واضح مقام معظم رهبری بر لزوم تکیه مدیران و نهادهای فرهنگی به جناح فرهنگی مومن: (مسئلهى فرهنگ، مسئلهى مهمى است. اساس این ایستادگى، این حركت و در نهایت انشاءالله پیروزى، بر حفظ فرهنگ اسلامى و انقلابى است و تقویت جناح فرهنگى مؤمن، تقویت این نهالهایى كه روییده است در عرصهى فرهنگ؛ بحمدالله جوانهاى مؤمنِ خوبى داریم در عرصهى فرهنگ و هنر؛ فعالیت كردند، كار كردند؛ حالا بعضى جوانند، بعضى دورهى جوانى را هم گذراندهاند؛ ما عامل فرهنگى كم نداریم. ما حتماً در مسئلهى فرهنگ[باید توجه كنیم]، دولت محترم هم باید توجه كند، دیگران هم توجه كنند.» 15/12/92) مشخص نیست بر چه مبنایی، مدیران مذهبی سازمان صداوسیما، دست به چنین انتخابهایی میزنند؟ آیا نباید پرسید تفاوت سیاستهای سال 92 صداوسیما تا قبل از اعلام راهبرد «تکیه به جناح فرهنگی مومن» با سال 93 و بعد از اعلام این راهبرد چیست؟